سلام و خسته نباشید من غیر از مواد غذایی به قرص ژلوفن و ناپروکسن حساسیت دارم آیا میشه این قرص هارو به واکسن خانگی اضافه کرد و اگر میشود به چه مقدار باید اضافه کنم؟؟؟ و یک سوال دیگه داشتم اینکه دقیقا چقدر باید آب جوش به محلول اضافه کرد؟؟؟


علی

سلام و وقت بخیر من قصد انجام حجامت آلرژی دارم و در یکی از شهرستان های استان کرمانشاه هستم جایی رو پیدا نمیکنم که حجامت آلرژی انجام بدن خواستم بدونم میشه پیش کسی که حجامت عادی انجام میده برم و همین مراحل حجامت آلرژی رو بگم که برام انجام بده و اگر نمیشه جایی رو معرفی میکنین که برم حجامت رو انجام بدم لطفاً راهنمایی کنید ممنون
علی

سلام. ببخشید من 52 روز هست زایمان طبیعی داشتم و مشکلی هم الحمدلله در شیردهی نداشتم. اطرافیانم میگن به نوزاد شیرخشک بدم تا بدن خودم ضعیف نشه. دچار سردرگمی شدم.میشه هم شیر داد و هم در اینده دچار ضعف نشم؟ بچه اول هست و 30 سالمه
شهریار

سلام. دخترم ۷ ماهشه. هم الرژی تنفسی داره هم الرژی به بعضی مواد غذایی. همیشه هم بدنش کهیر داره و کم و زیاد میشه. واسه بچه توی این سن هم میشه حجامت الرژی انجام داد یا همون حجامت ساده کافیه. لطفا راهنمایی کنین
مریم

سلام علیکم پیام به دست بنده نرسیده ( نمیدانم به چه علت) ولی محبت بفرمایید پاسخ را مجدد برایم ارسال بفرستید..
محمدجواد

سلام واحترام دکتربزرگواربه تازگی متوجه شدم باردارم الحمدلله اما موهایم وپوستم چرب میشودو سرهمراه شوره وخارش قبلااز شامپوهای قوی استفاده میکردم خوب بودم الان نمیتونم چی جایگزین کنم البته من امپول رقیق کننده خون هم میزنم،التماس دعا ازشمابزرگوار🙏
زینب

سلام و عرض ادب برای کبد چرب چه روزی مناسب حجامت است و از کدام ناحیه بدن؟
مجید

سلام و درود من دانشجو هستم و میخام مطالب یکی از مقالتتون رو pdf کنم و تو کلاس ارائه بدم از نظر شرعی شما مخالف نیستید؟
محمد رجبیان

سلام و ادب شش ماهی هست گاهی سوزش درسمت چپ قفسه سینه نزدیک به زیر بغل دارم .پس از مدتی کار مداوم منزل احساس سنگینی در ناحیه سمت چپ قفسه سینه و چپ پشت کتف دارم این چند ماه تجت فشار عصبی بوده ام.حالت رفلاکس معده هم گاهی دارم.چه درمانی پیشنهاد میفرمایید؟
بامداد

سلام علیکم بزرگوار در دو پیام ارسال شده قبلی سوالی مطرح کردم که هنوز منتظر پاسخ شما هستم احساس میکنم که رغبتی برای پاسخ نداشتید و یا به دلیل مشغله کاری وقت جواب دادن ندارید بحرحال اگر تمایلی ندارید که پاسخگوی پیام های بنده باشید به من اطلاع بدهید تا مُصَدّع اوقات شریفتان نشوم و بنده انتظار نکشم سپاسگزارم
محمدجواد
زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
علم، سنّت، مدرنیته(مقاله انتخابی)
تعداد: 2 میانگین: 4
[تعداد بازدید : 11530]

[نسخه چاپی]

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین

 

 

علم؛ سنّت؛ مدرنیته

 

قسمت اول:


برای درک حقیقت علم، آسمانی بودن یا نبودن آن و چیستی و چگونگی آن، ابتدا باید از اعتقادات و مبانی نظری و پایه شروع کرد. این برای بنده و دیگر کسانی که در این راه قدمی هرچند کوچک برداشته اند، یک امر بدیهی و اثبات شده است که آنچه امروز آن را علم و پیشرفت می خوانند چیزی جز توسعهی جهل و اباطیل نفس اماره نیست. بشری که بعد از رنسانس خود را بی نیاز از هدایت های آسمانی دید، با کنار گذاشتن آموزه های انبیای الهی، خواست که به تنهایی راه سعادت را بپیماید.این تفکر، منجر به تولید علومی شد که بر اساس "عقل جزء نگر ابزاری"، به کشف هستی می پردازد و بدون اینکه نیازی به هدایت الهی ببینید «خود» را محور هستی تلقی می کند و هرآنچه را که «خود» بخواهد همان را درست می داند و جهان را بر اساس حاکمیت استیلا جویانهی نفس اماره به تسخیر خود در میآورد. این حرکت تجاوزگرانه، هستی را بر علیه انسان میشوراند و آمال پوچ و نابخردانهی این موجود سرکش را همچون آواری بر سرش خراب میکند. هر چند که او میخواهد از این مهلکه فرار کند، لکن: ولا یمکن الفرار من حکومتک ... اثرات و تبعات این خودسری و عدم پذیرش عبودیتِ حق که هدف آفرینش انسان است، جهنمی را پدید می آورد که خشک و تر را در خودش می سوزاند: ظهر الفساد فی البر و البحر، بما کسبت ایدی الناس ... وقتی که به این مرحله رسید آنگاه ندا میدهد که: الهی عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء و انقطع الرجاء و ضاقت الارض و منعت السماء ... ففرج عنا فرجا عاجلا قریبا کلمح البصر ... ... انسانی که مدتی طعم تلخ حاکمیت نفس اماره را چشیده است اینچنین سوزناک و ملتمسانه از خدا می خواهد که نجاتش دهد و این نجات، در گرو فرج آن غایبِ همیشه حاضر است ...



اما امام زمان چه می خواهد بکند؟ ... در دعای ندبه می خوانیم:



این المدّخرُ لتجدید الفرایض و السّنن ... : کجاست آن ذخیره ی الهی برای احیاء و تازه کردن واجبات و سنت های الهی؟



احیاء دوبارهی سنت های الهی، یکی از کارهایی است که آن حضرت انجام خواهد داد. یکی از آن سنت های الهی "حجامت" است ... در دعای مخصوص حجامت می خوانیم:



اللهم هذه سنتک و سنه نبیک صلواتک علیه و آله ... : خداوندا، این سنت تو و سنت پیامبر تو (که سلام و درود تو بر او و خاندان او و پیروانش باد) است ...



رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:« خمس من سنن المرسلین: الحیاء و الحلم و الحجامه و السّواک و التّعطّر: پنج چیز از سنت پیغمبرانست: حیا و حلم و حجامت و مسواک و عطر زدن.» [نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ، ص: 462]



حجامت، سنت الهی و سنت پیامبر اسلام و انبیاء الهی است. لکن وقتی تفکر مدرن به آن بر می خورد آن را به کناری گذاشته و انگ قدیمی بودن و کم اثر بودن را به آن میچسباند و مدعی میشود که راه های بهتری برای درمان ارایه کرده است. به راستی این واقعیت دارد؟ .. اگر با مراحل شکل گیری نطفهی تفکر مدرن و طریقهی رشد علمی این جریان آشنا شوید، متوجه می شوید که این جریان برای پیشبرد اهداف خود در جهت زمینی کردن انسان، نیاز به اسنادی دارد تا بتواند تفکر جعلی خود را موجه نشان دهد. لذا در این راه حتی از تاریخسازی و جعل نظریههای خرافی و باطل هم دریغ نداشته است. این هدف، او را تا جایی پیش میبرد که حتی حاضر می شود نسل خلیفه الله در زمین را از نسل میمون نماها بداند! تا بر این اساس بتواند پایههای تمدن جدید را محکم کند. به قول یکی از صاحبنظران:



((علی رغم آن همه شواهد زیست شناختی، که در رد و ابطال نظریهی تکامل، چه در صورت داروینی و چه در صورت نیو داروینی مطرح شده در قرن بیستم، عرضه گردیده، هنوز این انتقادات جدید، در نظرگرفته نمی شود. دلیل این امتناع هم آن است که: قول به نظریهی تکامل، یکی از ارکان جهاننگری جدید یا تجدد را تشکیل می دهد و اگر قرار باشد که نظریهی تکامل رد شود، کل ساختاری که دنیای متجدد بر آن مبتنی گردیده فرو خواهد ریخت و به ناچار باید بر حکمتِ هول انگیزِ! خالقِ مطلق در خلق صورِ متکثرِ حیات که در روی زمین و دل دریاها مشهود است گردن نهاد. تمکین در مقابل این واقعیت، ضمنا تلقی انسان جدید را نیز از دورانهای قبلی تاریخ خود، در قبال سایر تمدن ها و اَشکال زندگی، تغییر خواهد داد. به همین دلیل است که نظریهی تکامل، همچنان در غرب به عنوان یک واقعیت علمی و به عنوان یک نظریه، تدریس میشود و هرکه با آن مخالفت کند به عنوان یک دین باور تاریک اندیش، طرد خواهد شد. [جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص271]))



پایه های تمدن مدرن، نه بر اساس حقیقت که با کتمان حقیقت، پایه ریزی شد و در جهت حذف آثار انبیا و منزوی کردن دین از هیچ دروغ و جعلی فروگذار نکرد. حال چنین تفکری در جهان گسترش یافته و حکم می راند:



(( در واقع، پذیرش نظریهی سیر خطی پیشرفت، که: انسان از عهد میمون بودن شروع کرد، ابزار ساز شد و سپس با تجربه و آزمون شخصی و اتفاق و تصادف، طی قرون و اعصار، شیوهی زندگی را آموخت و در هر قرنی از قرن سابق، پیشرفته تر شد، گریزی از پذیرش غرب، به عنوان اسوه، افق و غایت حرکت فردی و جمعی باقی نمی گذارد ... ... ... و بدین جهت است که امروزه «توسعه یافتگی» و «ترقی پیشرفت» غایت القصوای حرکت همهی جوامع، حتی جوامع اسلامی، قرار گرفته و همگان در ضرورت نظری و عملی توسعه یافته شدن و به ترقی نایل آمدن، تقریبا کمترین تردیدی ندارند. و بدون تردید اگر نگاه به مقولهی تکامل و ترقی و توسعه، از بیخ و بن عوض و اصلاح نشود، غربی شدن تمام عیار، و هضم در نظم نوین موعود غرب، سرنوشت محتوم ماست. ))[اسلام و تجدد ص 21 و22]

 

قسمت دوم:

 

دعای ندبه چه می گوید؟


این السّبب المتّصلُ بین الارضِ و السّماء: کجاست آنکه وسیلهی پیوند بین زمین و آسمان است؟

 

حال تفکر مدرن چه می خواهد بکند؟



قدسی زدایی ... قـطع اتصال با عالم ملکوت ... زمینی کردن آدم ... قطع پیوند بین زمین و آسمان .. دقیقا خلاف آنچه حضرت می خواهد انجام دهد ... پس اگر ریشه ی علوم نافع را آسمانی بداند سبب اتصال این پیوند خواهد شد و با این کار طومار تفکر باطل و جعلی خود را خواهد پیچید، پس چاره ای جز جعل نظریات دروغین و تاریخ سازی های مضحک و سپس تایید آن ها توسط علوم ساختگی و فرمایشی خود ندارد ... از طرفی می داند که کاری که تفکر دینی می خواهد انجام دهد، اتصال انسان به آسمان است. پس باید جلوی آن را بگیرد و مانع از زمینه سازی برای چنین امری شود. امری که ما از آن به اسم "ظهور" یاد می کنیم ....



براستی چه بر سر شیعه آمده که بعد از هزار و اندی سال هنوز هم امام خود را نمی خواهد؟! بنده از این زاویه به این سوال جواب می دهم: دلیل این است که ما هنوز مضطر به ظهور ولی خدا نشده ایم. اما چرا؟ .. چون تفکر مدرن، سلطهی بی چون و چرای خود را بر تمامی ابعاد زندگی ما گسترش داده و آن حالت استغنایی را که در باطن این تفکر نسبت به آموزه های آسمانی وجود دارد، به تدریج در جان ما فرو کرده. ما بر اساس آموزه های باطل تفکر مدرن، فکر می کنیم که نیازی نیست در تمامی ابعاد زندگی، از بالا هدایت بگیریم. فکر می کنیم می توانیم خودمان بسیاری از مشکلات و موانع پیش رو را برداریم و با توسل به "عقل جزء نگر ابزاری" به جای سوال از خالق هستی، کار خود را پیش ببریم. این تفکر، آموزه های وحیانی را به کناری می اندازد تا خودش بار سنگین هدایت انسان را بر دوش بگیرد. باری که قطعا کمرش را خرد خواهد کرد! .. وقتی به آموزه های انبیا می رسد، آن را خرافه می داند و اگر نتواند تاثیر آن را کتمان کند، دست آورد بشری اش می خواند تا سر فرصت از آن عبور کند، چون اگر بپذیرد که این علوم ریشه ی آسمانی دارد پس به ناچار باید مهر باطلی بر تمام ادعاهای خویش بزند. قوام تمدنش بر این اساس باطل بنا نهاده شده و جز این کار نمی تواند بکند. حال که ما به دلایلی مرعوب و مسحور این جریان طغیانگر شده ایم، بدون آگاهی، سخنانی را بلغور می کنیم که جز خود ما، دیگری را نشانه نمی رود! .. با تکرار اباطیل برآمده از نظام کفر، تیشه بر ریشه ی خود می زنیم و نمی دانیم! .. از بطن تمدن اسلامی به تطهیر لجنپراکنیهای وارثانِ "قاتلان انبیاء الهی" همت گماشته ایم و اصل خود را به فراموشی سپرده ایم ... براستی: این الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیا ...


*  *  *  *  *  *  *  *  *

 

برای اینکه بدانید مشکل تا چه حد جدیست کافیست بروید و از اطرافیان خود این سوال را بپرسید:



"آیا به نظر تو جهان امروز (در عصر غیبت امام زمانش) به سمت علم و آگاهی حرکت می کند یا نه؟ " ... جواب از همین الان معلوم است. از نظر مردم ما جهان به سمت علم، پیشرفت، آگاهی، توسعه، ترقی، ابادانی و هزار خصوصیت مثبت دیگر حرکت می کند. و همه ی این ها در حالی اتفاق می افتد که امام زمانشان در غیبت به سر می برد. این یعنی چه؟ ... ... ... واقعا در این سـوال کمی متوقف شوید و فکر کنید ... ... ... ...



چه امام باشند چه نباشند، بشر خودش می داند که از چه راهی باید برود. خودش اقتصاد تولید می کند، خودش طب می سازد. خودش جامعه را مهندسی می کند. خودش به سمت ترقی و پیشرفت حرکت می کند. خودش کشاورزی تولید می کند، برق تولید می کند، به کرات مختلف می رود و خودش و خودش و خودش ... ... ... این «خود» ها، همگی مستقل از وحی عمل می کنند و امروز همین «خود» ها هستند که تمام جهان را اداره می کنند و در هر زمینه ای نظر می دهند ... خوب مگر چه میشود؟ ... باید شنیده باشید که حضرت، منتظرِ واقعی را همچون تشنه ای دانستند که آب می خواهد. ... این فرد تا آب را نیابد تمام هم و غمش یافتن آب است. یک لحظه این تشنگی و این طلب را فراموش نمی کند تا آب را بیابد و سیراب شود ... پس این فرد مضطر به وجود "آب" است و این اضطرار را با تمام وجود حس می کند. حال اگر چنین فردی در جایی باشد که آب نیست اما مثلا نوشابه هست! آن وقت چه؟ آیا باز هم آن اضطرار قبلی را حس می کند؟ خوردن این نوشابه هرچند که جای آب را نمی گیرد اما آنقدر از او رفع عطش می کند که دیگر مضطر به آب نباشد ... تفکر مدرن در جامعه ی امروز به انسان هایی که تشنگیشان جز با آب حیات رفع نمی شود، نوشابه های سمی می خوراند و چون نگذاشته آب را بشناسند، خودشان هم این نوشابه را تنها راه رفع تشنگی می دانند و از آن تجلیل می کنند ... می خورند، مریض می شوند و ذلیلانه می میرند ... ما برای چه باید مضطر به ظهور ولی خدا شویم؟ وقتی بدون نظر خواهی از ایشان همه کار می کنیم و آن کار را درست هم می دانیم؟ حال که خودمان می توانیم مستقل از وحی پیش برویم پس خود به خود، نیاز ما به ظهور حجت خدا، همه جانبه نخواهد بود. یعنی مضطر به ایشان نخواهیم شد چون در بسیاری از ابعاد زندگی خود، بدون نیاز به ایشان می توانیم پیش برویم و مانند ممالک دیگر نیاز های خود را برطرف کنیم. در این وسط البته اندک جایی هم برای ایشان خالی کرده ایم که اگر پر شود خوب است!! ... این ها همه دست به دست هم داده اند تا ما بیش از اینکه منتظر ظهور باشیم، معتقد به ظهور شویم. عجیب این است که مسلمانان هم این توهم فراگیر را باور کرده اند و در این ظلمت انباشته، نور را طلب نمی کنند.



طب انبیا را قدیمی و کم اثر می نامیم و خودمان راه های جدید ارایه می دهیم و با تمام توان از آن دفاع می کنیم. اما وقتی نوبت به دفاع از میراث انبیا می رسد، اندک جمعیتی شاید پیدا شود که برای دفاع برخیزد و هم ایشان هستند که متهم به تحجر، تعصب و بی سوادی می شوند. چون تفکر مدرن، بازگشت به سنت ها را پسرفت و عقبگرد می داند. همان سنت هایی که حـضرت، برای احیاء آن ها می آید. و چون این تفکر، ذهن مردم ما را استحاله کرده و آن ها از این دریچه به قضایا نگاه می کنند، همان چیزی را می بینند که تفکر مدرن می خواهد.

 

قسمت سوم:


در حالی مردم ما جهان را به سوی پیشرفت علم و آگاهی مشاهده می کنند که روایات ما از عکس آن خبر می دهند:



قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لا تقوم السّاعهُ حتی یُقبَضُ العلم: تا علم از میان نرود، ساعت [حادثه ظهور] به وقوع نخواهد پیوست. [صحیح بخاری، ج1، ص350]


من اشراط الساعه ان یَقِلَّ العلمَ و یظهر الجهل: افول علم و گسترش نادانی، از نشانه های نزدیکی ظهور است. [صحیح بخاری، ج1 ص43] [الفصول فی الاصول، ج3، ص316]


قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ... تاسعهم القایم الذی یملاالله الارضَ نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها: ... نهمین آنها (از فرزندان امام حسین علیه السلام) قایم است که خداوند توسط او دنیا را بعد از تاریکی، پر از روشنایی و بعد از ستم پر از عدالت و بعد از نادانی پر از دانایی (علم) می کند. [کمال الدین و تمام النعمه، ص259]


قال علی علیه السلام: یکون ادا رُفعَ العلمُ و ظَهَرَ الجهل: (ظهور امام زمان) هنگامی است که علم رخت بندد و نادانی آشکار شود. [الزام الناصب، ص64]


قال الرضا علیه السلام: اذا رفع العلمُ من بین اظهرکم، فتوقَّعوا الفرجَ مِن تحتِ اقدامکم: هنگامی که علم از نزد شما رخت بندد، انتظار فرج را از زیر پاهایتان داشته باشید! [یعنی در هر لحظه] [اصول کافی، ج1، ص 341]




و در حالی عقل مستقل از وحی را مستعد رسیدن به علوم نافع بشری می داند که ... :




قال الصادق علیه السلام: ... فلیَذهَبِ الحَسَنَ یمیناً و شِمالاً فوَاللهِ لا یوجِدُ العلمَ الا ههنا: به خدا سوگند اگر حسن [بصری] به چپ و راست [عالم] برود، علم را جز در این خانه [اهل بیت] نخواهد یافت. [ کافی ج1 ص 17]


امام باقر علیه السلام خطاب به سلمه بن کهیل و حکم بن عتیبه: شرِّقا و غرِّبا فلا تجدانِ علماً صحیحاً الا شیینا خَرجَ مِن عندنا اهل البیت: اگر به شرق و غرب بروید، به دانش صحیح دست نمی یابید مگر آنچه از نزد ما اهل بیت صادر شده باشد. [ کافی ج1 ص 399 ]


امام صادق علیه السلام: یا یونس ان اردتَ العلمَ الصحیح فعندَنا اهلَ البیت فانا ورِثنا و اوتینا شَرعَ الحِکمه و فَصلَ الخِطاب: ای یونس! اگر طالب علم صحیح هستی، تنها نزد ما اهل بیت است. میراث دار حکمت الهی و نبوی و فصل الخطاب [سخن نهایی و حق] ما هستیم . [وسایل الشیعه ج 27 ص72]


امام باقر علیه السلام : کلُّ ما لم یَخرُج مِن هذا البیتِ فهوَ باطل: هر [حکم و دانش]ی که از خانه ما [اهل البیت] صادر نشده باشد، باطل است. [وسایل الشیعه ج 27 ص75]

 

قسمت چهارم:

 

آیا ما واقعا اینطور به دین و منابع دینی نگاه می کنیم؟ آیا علم را فقط و فقط در خانه ی اهل بیت (علیهم السلام) جستجو می کنیم؟ واقعا این حرف چقدر برای جامعه ی امروز قابل قبول است که آن چیزی که در رنسانس اتفاق افتاد، انفجار علم و تکنولوژی نافع نبود و در واقع توسعه ی جهل بر محور "نفسِ استیلا جو "و "عقل ابزاری خود اندیش" بود؟!

 

قال الصادق علیه السلام: العلمُ سَبعهٌ و عشرونَ حَرفاً فَجمیعُ ما جاءت بهَ الرُّسُلُ حَرفانِ فَلَم یَعرِفِ النُاسُ حتّی الیومَ غَیرَالحَرفَینِ، فَاِذا قامَ قایمُنا اخرَجَ الخَمسَهَ و العِشرینَ حَرفاً فَبَثَّها فی الناسِ و ضَمَّ اِلیها الحرفین: علم، 27 حرف است و تمام آنچه فرستادگان الهی، آورنده ی آن بوده اند، تنها دو حرف از آن بوده و تا به امروز بیش از دو حرف آن را نشناخته اند، اما آنوقت که قایم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را در میان مردم، منتشر خواهد کرد و دو حرف موجود را نیز به آن ضمیمه خواهد نمود. [بحار الانوار، ج52، ص336]



این حدیث می گوید که:



اولا: آن دوحرف از علم، توسط فرستادگان الهی آورده شده و تا زمان امام صادق علیه السلام ثابت باقی مانده. پس، از دستیابی بشر به علم، بدون واسطهی رسولان الهی، سخنی نمی گوید بلکه علم را فقط همانی می داند که از آسمان نازل شده است.



در ثانی: این علم، تا زمان ظهور افزایش پیدا نمی کند و حضرت، 25 حرف دیگر را تازه در آن زمان به علم اضافه می کند. در این فاصله یعنی از زمان امام صادق علیه السلام تا زمان ظهور که هنوز نیامده، رنسانسی به وقوع پیوسته که همه آن را نقطه عطف تولید علم و فناوری می دانند اما جالب است که با این حال، چیزی به این دو حرف از علم اضافه نمی کند. و این علوم هم هیچ تعهدی به وحی ندارند و موارد جدیدی را تولید کرده اند که قبلا نمونه اش نبوده.



ثالثا: این حدیث نمی گوید که مثلا وقتی حضرت، آن 25 حرف از علم را می آورد، 2 حرف قبلی را منسوخ می کند، بلکه می گوید: " دو حرف موجود را نیز به آن ضمیمه خواهد نمود." یعنی علوم آسمانی که توسط انبیا آورده شده است، منسوخ نمی شود .. حذف نمی شود .. کهنه و کم اثر نمی شود .. به حا شیه رانده نمی شود .. به جرم قدیمی بودن طرد نمی شود ...



سنت های الهی همیشه تازه اند و همیشه بهترین و بالاترین کاربرد ها را دارند ... آیا تفکر مدرن هم اینگونه می اندیشد؟ آیا طب مدرن و پزشکان مسلمان امروزی هم اینگونه فکر می کنند؟ همانطور که قبلا ذکر کردم، امام صادق علیه السلام در جواب آن طبیب هندی می فرماید: "نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از دیگری نیاموخته‏ام" ... و در جای دیگر می فرماید: از پدرانم و ایشان از پیامبر، و او از جبرییل، امین وحی و او از پروردگار که مصالح همه اجسام را داند (آموخته ام) ... آیا آسمانی خواندن این علم، خنده دار است؟! .. آیا وقتی که امام علی علیه السلام، تعادل طبایع و صافی مزاج را سبب " انسانی شدن و نه حیوانی شدن" می داند، منطقی است که علمی را که این هدف را دنبال می کند، در حاشیه قرار دهیم و آن علمی را که هیچ تعهدی نسبت به این قاعده (تعادل طبایع و مزاج ها) ندارد، را در جامعه ای گسترش دهیم که هدفش " انسانی شدن و نه حیوانی شدن" است؟! ... این علم که ابزار رسیدن به این هدف است باید کنار برود و آن علمی که با جنایت های شیمیایی، جامعه ی ما را به سمت تباهی می کشاند باید عنوان "علمی بودن" را یدک بکشد؟ مگر سیستم بدن انسان از زمان امام صادق علیه السلام تا به امروز عوض شده؟ ! .. مگر در دنیای امروز تعادل طبع ها مفهوم متفاوتی با آن دوران دارد؟ .. دیروز این تعادل، انسانی می ساخت که به باب ملکی در می امد و امروز باید زیرمجموعهی مطیعی از طب مدرنی باشد که هیچ تناسبی با انسان شدن و هیچ تعهدی با کلام وحی ندارد؟ ! ... این روش علمیست؟! .. این همان روش منطقی است که غرب بر ما تحمیل کرده تا بدیهی ترین امور خود را هم به بهانهی نوشجان کردن استفراغ های علمی تفکر مدرن، دفن کنیم و ابلهانه در پی آن چیزی بدویم که جز حقارت و وابستگی برایمان به ارمغان نمی آورد.


امام علی علیه السلام: لا تزال هذه الامه بخیر مالم یلبسوا لباس العجم ، و یطعموا اطعمه العجم ، فاذا فعلوا ذلک ضربهم الله بالذل: این امت تا زمانی که لباس بیگانگان را نپوشد و غذای آنها را نخورد، پیوسته به خیر و نیکی خواهد بود و آن زمان که لباس و غذای بیگانگان را مصرف نماید، خداوند، آنها را خوار و ذلیل خواهد کرد. [بحار 79/303، از کتاب المحاسن]


و امروز ما از تفکر مدرن، لباسی ساخته ایم که بر تن فرزندان خود می کنیم تا شاید کمی آبرو بگیرند! و استفراغ های علمی غرب را همچون طعامی لذیذ نوش جان می کنیم تا مگر به واسطه ی آن عزتی بیابیم ... هم لباس خود را به ما پوشاندند و هم طعام خود را به ما نوشاندند در حالی که قرآن می فرماید: .. فلینظر الانسان الی طعامه ... پس انسان بنگرد که طعام (علم) خود را از چه منبعی می گیرد ... و ما منبع وحی را رها کردیم و به دنبال اباطیل حاصل از نفس اماره دویدیم تا مگر برسیم به آنچه آنان می خواهند برسند.

قسمت پنجم:


موضع گیری های مقام معظم رهبری در مقابل علوم انسانی (بخصوص در موارد اخیر) می تواند دریچه ای باشد برای آن هایی که باور این مسایل برایشان سخت است و بنده اینجا به برخی از بیانات قبلی ایشان در مساله جنبش علمی اشاره می کنم:





باید دین را در دانشگاه ها زنده کرد. روشن است که دانشگاه ما از اول بی دین متولد شده است. دانشگاه به سبک کنونی، از ابتدا جدای از دین متولد شده یعنی به نحوی طراحی کردند که دانشگاه بی دین زاییده بشود. البته این که فلان موسس دانشگاه یک آدم متدینی بوده یا نبوده اصلا ربطی به بحث ما ندارد. بنای دانشگاه از ابتدا یک بنای غیر دینی، بلکه ضد دینی بوده، مثل روشنفکری که در در کشور ما از ابتدا بی دین متولد شده است ... این بنا باید دگرگون شود و ما نباید بگذاریم دوباره به وضع سابق باز گردد ...
رهبر معظم انقلاب، روزنامه جمهوری اسلامی 1370/9/25



ما میبینیم که در زمینه های مختلف، تحقیق و پژوهش و رسیدن به نظریه در دنیای مادی و دنیای غرب، مبنای قابل قبول و مورد اعتمادی نبوده. به خصوص در زمینه ی علوم انسانی که در علوم تجربی و در فناوری هم اثر خودش را نشان می دهد. نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگی بشر، به عالم طبیعت و عالم وجود، نگاهی است که معرفت نوینی را در اختیار انسان می گذارد. این نگاه، زیر بنا و قاعده و مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده. تحقیقات علمی در غرب، با ستیز با آنچه آن را دین می پنداشتند، آغاز شده ... ... لذا هنوز هم کنار آمدن علم و دین برای آن ها مساله است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اساتید دانشگاه ها، 1383/9/26



من اطلاع دارم بخصوص در زمینه ی علوم انسانی، که بعضی از مجلات I.S.I اصلا مقاله ی محقق ما را چاپ نمی کنند، چرا؟ به خاطر اینکه با مبانی آن ها سازگار نیست ... پژوهشگر ما تحقیقی کرده و به نقطه ای رسیده ــ همان چیزی که ما می خواهیم ــ و مرزی را باز کرده که با خاستگاه این دانش ــ که غرب است، و با ارزش های آن هماهنگ است ــ سازگار نیست. لذا مقاله را چاپ نمی کنند! این هم پاسخ ساده لوحی بعضی ها که خیال می کنند دنیای لیبرال دموکراسی به معنای واقعی کلمه باز است و هر کس هر چه بخواهد می تواند بگوید. نه آن ها حتی پژوهش علمی را هم، با میزان، کار می کنند ... ... ما شنیده بودیم که زمان استالین می گفتند: حکومت استالین به پژوهشگاه های علمی خود می گوید: من این نتیجه را می خواهم در بیاورید! علم، آزاد نبود .. شاید این تهمت به استالین بوده! می گفتند ــ راست یا دروغ ــ اگر یک کاوش علمی نتیجه اش بر خلاف اصول دیالکتیک در می آمد، استالین این را قبول نمی کرد، می گفت باید طوری تحقیق کنید که به این نتیجه برسد! الان ما در دنیای لیبرال دموکراسی این را به چشم خودمان داریم میبینیم، منتها به شکل مدون و منظم و با نزاکت و اتو کشیده و کراوات بسته اش! تحقیق علمی پژوهشگر مسلمانی که در فلان موضوع بر خلاف چهار چوب داوران I.S.I حرفی زده، قابل درج در آن مجله نیست!
رهبر معظم انقلاب در دیدار وزیر علوم و روسای دانشگاه ها 1383/17/10

منبع: وبلاگ طبّ شیعه


نظرات
نظر خود را ثبت کنید

کاربر گرامی؛ سلامٌ علیکم

 

لطفا پیش از ثبت نظر خود توجه داشته باشید:


تجویز دارو و پیچیدن نسخه برای بیماری و مشکلات شخصی و موردی، نیاز به شرح حال کامل و معاینه بالینی دارد که طبیعتاً از طریق ارتباط مجازی، قابل حصول نیست.

 

 

لذا خواهشمندیم از تقاضای نسخه و دارو برای بیماری های موردی، اجـتناب فرمایید.

 

سایر نکات:


❶از اعلام نشانی و تلفن درمانگاه معذوریم. درصورت تمایل از طریق پایگاه «طبیب شهر»، پزشک مورد نظر خود را جستجو کنید.

ابتدا مقالات مربوطه را مطالعه کنید و پس از اطمینان از نبود اطّلاعات مورد نظرتان، نسبت به طرح سؤال اقدام کنید. از پاسخگویی به سؤالاتی که در متن مقاله پاسخ داده شده اند معذوریم.

❸از طرح سؤال هایی که نیاز به پاسخ های خصوصی و ارسال به پست الکترونیک دارد خودداری فرمایید.

❹پاسخگویی به سؤالاتِ کلّی و نیازمند پاسخ های مفصّل در توان پایگاه نیست.

❺نشانی پست الکترونیک شما در نزد پایگاه طبّ شیعه محفوظ است.

❻هرنظر را تنها یک بار ارسال کنید و از تکرار ارسال نظرات خودداری کنید.

❼حتّی المقدور از ارسال نظرات به صورت «فینگیلیش» خودداری کنید.

❽پاسخ هاي ارائه شده، كلّي و عمومي هستند و پاسخ دقيق و تخصّصي، تنها با ويزيت بيمار امكانپذير است

 

 

با سپاس و امتنان        

دکتر وحید علیان نژادی

نام :  
ایمیل :
* نظر شما
 

سایر مقالات این موضوع

برای خواهرم[1388بازدید]
چرا دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند پدر و مادر خوبی باشد؟[2329بازدید]
اسمی روی بچه‌ام گذاشته‌ام که تا حالا به گوش کسی نخورده است.[2625بازدید]
اگر همیشه در دسترس نباشیم، اتفاق خاصی می‌افتد؟[2883بازدید]
با اصرار روی عزت نفس فرزندانتان آن‌ها را بی‌عرضه بار می‌آوريد.[2346بازدید]
"یادداشت ویژه"؛ بیایید کمی غیر بهداشتی زندگی کنیم![4612بازدید]
از پشت فیلتر زیباتر است؛ اینستاگرام چگونه زندگی‌مان را دگرگون کرد؟[4611بازدید]
پدر پیرم می‌خواست کنار نوه‌هایش بمیرد.[4357بازدید]
چگونه شركت‌هاي بزرگ داروسازي، شما را براي خريد داروهايي كه احتمالاً نياز نداريد، آماده مي‌كنند؟[4726بازدید]
ازدواج تك‌جنسيتي در استراليا؛ چرا اكنون؟[4660بازدید]
جامعه ستیزی به بهانه کرونا [4749بازدید]
وقتی به‌جای تجربه‌کردن زندگی از آن عکس می‌گیریم، چه چیزی را از دست می‌دهیم؟[5350بازدید]
«بنزین»، «گازوئیل» و «خوراک دام» به ‌خورد مردم ندهید.[6302بازدید]
چه شد که ما آدم ها از لحاظ روانی اینقدر ضعیف و تنبل شدیم؟ (مقاله انتخابی)[7665بازدید]
وقتی با فرزندت هستی، آن گوشی لعنتی‌ را بگذار کنار (مقاله انتخابی)[6687بازدید]
چرا بلافاصله بعد از جشن تولد نباید فیلم‌هایش را ببینیم؟ (مقاله انتخابی)[7153بازدید]
چگونه انقلاب جنسي، جامعه امريكا را براي هميشه دگرگون كرد؟ (مقاله انتخابی)[7560بازدید]
هر چه فقیرتر باشی، بیشتر به صفحهٔ گوشی‌ات نگاه می‌کنی (مقاله انتخابی)[8403بازدید]
بگذارید دوباره حوصلۀ بچه‌هایتان سر برود (مقاله انتخابی)[8660بازدید]
مخترع «واقعیت مجازی» می‌گوید همین حالا شبکه‌های اجتماعی‌تان را حذف کنید! (مقاله انتخابی)[9713بازدید]

نمایش تمامی عناوین این موضوع

آخرین مقالات

اسمی روی بچه‌ام گذاشته‌ام که تا حالا به گوش کسی نخورده است.
به نام نوزادان به کام ابرشرکت‌ها (مقاله انتخابی)
زگیل تناسلی
کرونا، مردن از ترس مرگ!!
کودکانه ها؛ 40 نکته به نکته
بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم ...
گرداب تربیت بچه (مقاله انتخابی)
ساده انگاری در مقوله «مُد»!!
پشت پرده اپل (مقاله انتخابی)
هشدار: من از واژۀ «چاق» استفاده می‌کنم (مقاله انتخابی)
زندگیِ آزمون‌زده (مقاله انتخابی)
نسل چیپس و روغن نباتی (مقاله انتخابی)
سالنامه حجامت 1397 شمسی (هدیه پایگاه طبّ شیعه)
چرا برخی از زنان ایرانی پلنگ شده‌‎اند؟ (مقاله انتخابی)
دروغی به‌نام «حریم خصوصی» و «جریان آزاد اطلاعات» (مقاله انتخابی)
بزرگی خوش خیم پروستات
سالنامه حجامت 1398 شمسی (هدیه پایگاه طبّ شیعه)
ابر سربازان آینده؛ آخرین نسل از سلاح‌های زیستی (مقاله انتخابی)
آرامش دیداری (1)
ازدواج تك‌جنسيتي در استراليا؛ چرا اكنون؟
هر غذایی فلسفۀ خودش را دارد (مقاله انتخابی)
احیای خانواده و اصلاح روابط خانوادگی (مقاله انتخابی)
کودک و تفکّر اقتصادی (2)
چگونه انقلاب جنسي، جامعه امريكا را براي هميشه دگرگون كرد؟ (مقاله انتخابی)
چه شد که ما آدم ها از لحاظ روانی اینقدر ضعیف و تنبل شدیم؟ (مقاله انتخابی)
پیشگیری از سقط جنین از نگاه طب سنتی ایران