بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين
چه شد که ما آدم ها از لحاظ روانی اینقدر ضعیف و تنبل شدیم؟
رژیم توجه چطور ما را از باتلاق عدم تمرکز نجات میدهد؟
موقعی که داشتم این مقاله رو مینوشتم، 5 بار تلگرام رو چک کردم، به پیام های واتساپ ام جواب دادم، دو تا ایمیل کاری جواب دادم. به پیشنهادهای جذاب پوش نوتیفیکیشن اپ ها نگاه کردم و با اینکه میدونستم پیام جدیدی نیومده برام، 5 بار گوشیم رو آنلاک کردم.
نتیـــــجه ؟
من نوشتن این مقاله رو تا 3 ماه عقب انداختم!
این وقفه ها باعث شدن که من یک فرآیند معمولاً چند ساعته رو به تا چند ماه طول بدم. تازه فقط زمان قربانی این وقفه ها نیست. این وقفه ها رشته افکارم و بهم زدن و باعث شدن کیفیت نوشته ام بیاد پایین و لازم باشه ادیت و اصلاحات بیشتری انجام بدم. این وقفه ها باعث شدن من نتونم لذتی که توی نوشتن ی متن هست رو خالصانه تجربه کنم.
Attention!!!
اصلاً فکر نکنید که منظور من اسمارت فون ها هستند، نه این مشکل خیلی گسترده تر از نوتیفیکیشن های داغ و شبکه های اجتماعی این روزاست. اخباری که توی تاکسی میشنویم، جدال های سیاسی گروه های خانوادگی، ترندهای اینستاگرامی همه شکل دیگه ای از موضوعاتی هستند که تشنه توجه ما هستند.
پس قصدم این نیست که دوباره یکی از مقالات خسته کننده ای رو بنویسم که میگه «شبکه های اجتماعی دلیل اصلی ناراحتی ماست و برا همین بهتره که ازشون استفاده نکنیم.» موضوع این مقاله به معضل عدم توجه و تمرکز در زندگی ما میپردازه، دلیل این معضل رو موشکافی میکنه و برای اون یک راه حل ارائه میده.
شاید شما هم توی این لوپ بی توجهی و عدم تمرکز گیر افتادین. شاید شما هم گاهی به توجه تون توجه میکنید! و حتی مجبورین روی تمرکز تون هم تمرکز کنید. راه حل این لوپ لعنتی چیزی نیست جز رژیم توجه.
ی جای راحت واس خودتون پیدا کنید و اگه میتونید ی چایی برا خودتون بریزید، تخت بشینید و آماده باشید، چون بلاخره یکی پیدا شد که شما رو از باتلاق کثافتی که هر روز شما رو بیشتر غرق عدم تمرکز میکنه نجات بده.
جداً به این عکس توجه کنید!؟
دهه 60 و 70 میلادی بود که دنیا از این رو به اون رو شد. دولت مدرن، مردم رو از مزارع و کارخونه ها به مراکز اداری و پشت میزها منتقل کرد. تا قبل از این مردم مجبور بودند برای کسب درآمد و تامین مخارج زندگی، تمام طول روز و سراپا بمونن و بارهای سنگین جا به جا کنند.
ولی حالا، پردرآمدترین شغل ها تنها نیازمند یک لپ تاپ + اینترنت بود، فقط کافی بود پشت میز بشینی و صبح تا شب همون جا بمونی و کار کنی.
تا مدتی این شیوه زندگی راحت و بدون تحرک به روی همه خوش اومد. دیگه میتونستیم با کمترین کار، بیشترین بازده رو برای خودمون داشته باشیم. ولی پس از مدتی ورق برگشت!
مشکل اصلی جسم ما بود.
این بدن ها برای ی لایف استایل بی تحرک ساخته نشده بودن، معلوم شد که 8 ساعت نشستن یک جا و کار کردن بدون تحرک و خوردن پیتزا با نوشابه روزگار بدن های ما رو سیاه و کبود میکنه!
در نتیجه کم کم نشونه هایی از چاقی مزمن، دیابت و انواع بیماری های قلبی و سرطان های بدخیم راه خودشون رو به زندگی مردم باز کردند. اینجا بود که فرهنگ ورزش و رژیم غذایی وارد تبلیغات، رسانه، روزنامه و مجلات رسمی شد تا با بحران سلامتی به طور جدی مقابله کنه. بلاخره مردم عصر مدرن فهمیدند اگه قراره از ساعت 9 تا 5 پشت میز بشینی و به یک صفحه پرنور خیره بشی، بقیه روز هم باید بری ی چیز سنگین بلند کنی یا چند متری بدویی.
در این مرحله بود که انواع عضویت های باشگاهی، رشته های جدید بدنسازی و لباس هایی مخصوص ورزش وارد زندگی ما شد.
استخوان های بدن ما طوری طراحی شده که نیاز به سطحی از چالش دارند. وقتی فشار و چالشی به بدن خود وارد نکنیم، بافت این استخوان ها نرم میشن، تحلیل میرن و به مرور ضعیف و ضعیف تر میشن. اون وقته که حتی کمترین کار مثل از پله بالارفتن برامون سخت و غیرممکن میشه.
همونجوری که حذف کردن چالش و سختی از بدن باعث میشه جسم ضعیف و غیرمقاومی داشته باشیم، نبود چالش های ذهنی هم باعث میشه که روان ضعیف و غیرمقاومی داشته باشیم.
ما باید برای راحتی خودموون محدودیت داشته باشیم. باید ذهنمون رو به چالش بکشیم. باید ذهن کنجکاو مون رو کنترل کنیم تا به دریای پهناور و نامتناهی اطلاعات رسانه ها شیرجه نره. باید از اعتیاد به حس خوبی که لایک ها، کامنت ها و نوتیفیکیشن ها به خون مون تزریق میکنن جلوگیری کنیم.
هر نرم افزار، رسانه و اخباری که میبینین تشنه توجه ما هستند. اقتصاد توجه قرن 21 باعث شده تا توجه واحد رسمی پول کشورها بشه.
به همون شکلی که اقتصاد و فرهنگ قرن 20 ما رو مجبور به رژیم غذایی برای حفظ سلامت بدنیمون کرد، باید برای قرن 21 هم یک رژیم خاص خودش طراحی کنیم. رژیمی که با اون بتونیم ذهن سالم تری داشته باشیم و با آرامش بیشتری زندگی رو جلو ببریم.
آتشفشان قرن 21 روشن شده و دائماً در حال شلیک کردن زبان های آتشین به ماست. این زبانه ها توجه ما رو هدف گرفتن. ما در این عصر مجبوریم که به خیلی چیزها توجه کنیم. ولی مشکل اینجاست که هرچقدر موضوعات بیشتری برای توجه کردن وجود داشته باشه، انتخاب ما برای اینکه روی چه چیزی تمرکز کنیم سخت تر میشه. تازه اگه بتونیم توجه مون رو روی همون یک چیز نگه داریم!
پس اولین و مهم ترین هدف رژیم توجه اینه که به طور آگاهانه ای حواس پرتی هایی که در معرضش هستیم رو محدود کنیم. همونطوری که قدم اول یک رژیم غذایی اینه که غذای کمتری مصرف کنیم، قدم اول رژیم توجه هم اینه که اطلاعات کمتری مصرف کنیم.
«چه چیزهایی ارزش توجه کردن رو دارند؟» سوالیه که ممکنه از خودتون بپرسین
به همون شکلی که مصرف بیش از حد فست فود بدن ما رو توی قرن 20 ضعیف و بیمار کرد، رشد فزاینده جانک دیتا (اطلاعات پوچ و مضر) هم احساسات و روان ما رو تو قرن 21 به باد داد. پس هدف دوم رژیم توجه اینه که منابع ارزشمند اطلاعات و روابط انسانی رو پیدا کنیم و زندگیمون رو بر اساس اونا جلو ببریم.
به بیان ساده تر، باید کاری کنیم که به جای مصرف بیشتر شکل های مختلف اطلاعات، عمق مصرف اطلاعات مون رو بیشتر کنیم. برای اینکه تو دنیایی با منابع بی نهایت اطلاعات، رشد ما نه با بیشتر دونستن، بلکه با تمرکز بر کمترها به دست میاد.
رژیم توجه!!
حتماً فکر میکنید خیلی خوش شانسید که بدون نیاز به ورزش های سنگین و رژیم غذایی سخت، میتونید رژیم توجه رو شروع کنید. ولی واقعیتش اینه که شروع کردن و ادامه دادن این رژیم از هر نوع رژیمی که فکرش رو بکنید سخت تره! چون ما باید با الگوهای فکری که مدت ها بهشون اعتیاد پیدا کردیم مبارزه کنیم و الگوی جدیدی رو جایگزین اش کنیم. این 3 قدم به شما کمک میکنن:
حالا منظور ما از اطلاعات و روابط «مضر» و «ارزشمند» چیه؟
- اطلاعات مضر اطلاعاتی هستند که غیرقابل اعتمادن، کمکی به ما نمیکنن و کلاً دونستن با ندونستنش فرقی نداره. این اطلاعات معمولاً کوتاهن، گذران و ما رو مجبور میکنن که دائماً باهاشون در تماس باشیم و رفتار اعتیادآور در ما ایجاد میکنن.
- اطلاعات ارزشمند اطلاعاتی هستند که قابل اعتمادن و دونستنشون به ما در بهتر زندگی کردن کمک میکنن. این اطلاعات معمولاً طولانی ترن، آنالیز محور هستن و نیازمند سطح عمیقی از تمرکز و فکر هستن
- روابط مضر کسایی هستند که مکالمات فیس تو فیس کمتری باهاشون داریم، اعتماد کمتری بهشون داریم، حس ناامنی بهت میدن، بودن باهاشون باعث میشه در مورد خودتون و دنیایی که توش زندگی میکنین، حس بدی داشته باشید
- روابط ارزشمند کسایی هستند که بیشتر مکالمات فیس تو فیس باهاشون دارین و با تمام وجود به آن ها اعتماد دارین. بودن با این آدما باعث میشه نسبت به خودتون و دنیای که توش هستین حس بهتری داشته باشین و در نهایت به معنای واقعی باعث رشد شما بشه.
هر وقت در مورد این رژیم با بقیه صحبت میکنم، خیلی ها نسبت بهش گارد میگیرن و میگن ما که قرار نیست دائماً در حال توجه عمیق باشیم. پس سرگرمی و فان چی میشه؟
جالب اینجاست که ما توی سرگرمی و فان هم تو باتلاقیم. یعنی مثلاً اگه یکی از سرگرمی های شما خوندن ویرگول باشه ولی اگه مقالات و تا آخر نمیخونین یا فقط چند خط از هر کدوم رو میخونین و با 20 تا مقاله این کار و میکنین
پس در این حالت نیاز به رژیم توجه دارین. چرا؟
برای اینکه سرگرمی شما به جای اینکه به شما لذت بده، بهتون صدمه میزنه. این سرگرمی ها به جای اینکه به شما کمک کنن تا از زندگی لذت بیشتری ببرید، دارن علیه شما توطئه میکنند. پس یادتون باشه که عدم تمرکز حتی توی فان و سرگرمی هم هست.
این رژیم عملاً باید از لحاظ روحی برای شما خیلی سخت باشه. چون که اطلاعات مضر آسون به دست میان و به حس خوب موقتی میدن. ما با این اطلاعات به سطح خفیفی از اعتیاد میرسیم و از اونا استفاده میکنیم تا خیلی از استرس های روزمره رو بی حس کنیم.
بنابراین خلاص شدن از این اطلاعات ی چیزی شبیه شکنجه دادن میمونه. هدف اصلی اینه که کاری کنین تا به چیزی که به زندگی تون کمک میکنه، تمرکز بیشتری داشته باشین. پس اگه سختی نکشین، یعنی خیلی خوب از جانک فودهای مغزی فاصله نگرفتین.
این چالش رو میتونین شما هم انجام بدین و نتیجه اش رو توی بخش نظرات به همه بگین. شاید نتیجه و تجربه شما تونست چیزی به زندگی بقیه اضافه کنه!
برای انجام این چالش فقط کافیه این دفعه به توجه خودتون آگاهی بیشتری پیدا کنین.
1. دقت کنین که توی زندگی معمولاً به چه چیزهایی توجه میکنین
2. ببینید این توجه تو گروه مضره یا ارزشمند؟
3. اگه مضر بود اون رو حذف کنین و بعدش ببینین چه حسی دارین؟
یادتون باشه که این نوشته با نظرات و تجربیات شما کامل میشه! پس اگه حرفی، نظری، انتقادی چیزی دارین بگین.
آرش نقدی