بسم الله الرّحمن الرّحيم
و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين
آيا ما نسلي از مردان جوان بار آوردهايم كه نميدانند چگونه مرد باشند؟1
مترجم: مريم شاعري2
چكيده
اين مقاله ژورناليستي از سايت پايان رؤياي امريكايي درصدد است با ارائه آمارهايي، وضعيت منحط مردان جوان امريكا را در مقايسه با دختران هم سن خود به تصوير بكشد. تنبلي و تنپروري، مسؤوليتناپذيري، زير بار ازدواج نرفتن، ميخوارگي و فساد اخلاقي، رويه بسياري از بزرگسالان جوان شده است.
علّت انتخاب این مقاله این بود که مدّتهاست به این نتیجه رسیده ام که وضعیت کنونی بسیاری از مردان جامعه ما هم شبیه چیزی است که در این مقاله شرح داده شده است.
*************************************************************************
آيا ما به كلي در پرورش نسلي از مردان جوان شكست خوردهايم؟ آيا نتوانستهايم آنها را با ابزاري تجهيز كنيم كه بدان نياز دارند؟ آيا ما نسلي از مردان جوان را تربيت كردهايم كه نياموختهاند چگونه همچون يك مرد باشند؟ امروزه مردان جوان بيش از هر زمان ديگري همانند دختران جوان در كنار والدين خود زندگي ميكنند و كمتر از هر زمان ديگري نسبت به دختران جوان به دانشكده ميروند. حال ميخواهم پيش از ادامه، نكتهاي را در اينجا روشن كنم. نكتهاي كه در اين مقاله مطرح است، اين است كه بنا نداريم زنان را تحقير كنيم. هرگز.
هدف از اين مقاله آن است كه بيان كنيم ما با پسران جوان خود دچار مشكلات جدي شدهايم و آنها عقب ماندهاند. شمار بالايي از آنها نمي خواهند ادامه تحصيل دهند، نميخواهند به دنبال كار باشند، نميخواهند ازدواج كنند و نميخواهند هيچگونه مسئوليتي را متقبل شوند. البته هميشه استثناهايي هست. در واقع، در بيرون هستند مردان جواني كه بسيار درخشان عمل ميكنند.
با اين حال، اين مقاله سعي دارد مسيري را به نقطهاي نشان دهد كه در واقع، سيستم ما قشري از مردان جواني پرورش داده است كه عموما ضعيف، بيهدف، گيج و بيعلاقه نسبت به پذيرش مسئوليت هستند و اين خوب نيست.
هنگامي كه درباره مردان زير 30 سال در امريكا فكر ميكنيد، چه چيز به ذهنتان ميرسد؟ آيا تصويري از يك فرد بي مسئوليت و ديوانه سكس و آبجوخور حرفهاي به ذهنتان نميآيد؟ متأسفانه اين نوع كليشه واقعيت دارد. ما مردان جوان خود را دچار شكست كردهايم. ما به آنها نياموختهايم همچون يك مرد باشند. بله البته همانطور كه قبلاً گفتم، استثناهايي هست، اما كلا دچار مشكل اساسي شده ايم. بياييد به برخي آمارها نگاه كنيم.
به گفته يك مقاله اخير كه شبكه خبري سي.ان.ان تهيه كرده است، مردان جوان بين گروه سني 25 و34 سال بيش از دو برابر از زمان گذشته با والدين خود همانند دختران جوان زندگي ميكنند.
بر اساس آمار منتشر شده در اواخر سال 2011، تعداد فرزندان بزرگسالي كه با والدين خود زندگي ميكنند، به ويژه مردان جوان افزايش يافته است. با كاهش وضعيت اقتصادي، 19 درصد از مردان 25 تا 34 سال با والدين خود زندگي ميكنند كه رقمي معادل 5 درصد افزايش نسبت به سال 2005 را نشان ميدهد. از طرفي، 10 درصد از زنان در همان گروه سني نيز در خانه زندگي ميكنند كه از شش سال پيش كه حدود 8 درصد بوده، افزايش داشته است.
در ميان گروه سني 18 تا 24 سال، 59 درصد از پسران و 50 درصد دختران با والدين خود زندگي ميكنند كه اين رقم در گذشته به ترتيب، 53 درصد و 46 درصد بوده است.
دليل اين امر چيست؟
مرداني كه در گروه سني 25 و34 سال هستند، در اوج سنين كاري خود قرار دارند. در عوض، از هر 5 نفر، يك نفر در كنار مادر و پدر زندگي ميكند. اين يك مشكل جدي است. به جاي آنكه سخت كار كنند، مسئوليت قبول كنند و براي خود زندگي تشكيل دهند، مردان جوان بيشماري داريم كه در زيرزمين منزل پدري خود زندگي ميكنند و زمان طولاني را به تماشاي تلويزيون يا بازي ويدئويي ميگذرانند.
نبود انگيزه كافي در ميان مردان جوان بسيار اسفبار است. امروزه دختران جوان، بيشتر از مردان جوان به ادامه تحصيلات دانشگاهي تمايل دارند. بر اساس مقالهاي در روزنامه نيويورك تايمز، نزديك به 57 درصد از تمام جواناني كه در دانشگاهها ثبت نام كردهاند، زنان بودهاند. اين يعني اينكه 43 درصد را مردان تشكيل دادهاند.
همانطور كه قبلاً اشاره كردهام، بيكاري نيز در ميان جوانان شايع است. سال گذشته تنها 3/55 درصد از تمام امريكاييها بين گروه سني 18 تا 29 سال جذب كار شدند. اين پايينترين رقم از زمان جنگ جهاني دوم بوده است.
امروزه ميليونها تن از مردان جوان دور هم مينشينند و بدون كار و اميد و مسيري در زندگي به سر ميبرند. حتي آنهايي كه شغل دارند، درآمد كافي به دست نميآورند. شمار «فقيران شاغل» در امريكا به سرعت در حال افزايش است و اين امر به ويژه در ميان مردان جوان بيشتر است. از سال 2000 تا كنون و با در نظر گرفتن تورم، حدود 12 درصد از سرپرستان خانواده امريكايي در گروه سني 25 تا 34 سال، كاسته شده است. در گذشته، هرگاه سخن از درآمد بود، زنان نسبت به «شكاف جنسيتي» شكايت داشتند، اما امروزه عكس آن را در ميان قشر جوان خود ميبينيم. در حقيقت، گاي گارسيا3 اظهار ميدارد كه در ده شهر بزرگ امريكا، زنان در سنين 20 سالگي، درآمد بالاتري نسبت به مردان همان دوره سني دارند.
نسل حاضر نسبت به پذيرش مسئوليت ازدواج و خانواده بسيار مردد است. امروزه حدود 44 درصد از امريكاييها (پايينترين ميزان در تاريخ امريكا) در گروه سني 25 تا 34 ازدواج كردهاند. در عوض، بسياري از مردان جوان مايلند بدون هيچگونه پيآمدي به دنبال دختران متعدد پرسه بزنند. البته پيآمدهاي آن پابرجاست. رفتار غير مسئولانه مردان جوان، فشار بياندازه زيادي بر دوش زنان جوان وارد ميكند. براي مثال، در سال 2010، 42 درصد از تمام مادران مجرد در ايالات متحده امريكا، نيازمند جيره غذايي بودند.
چه عاملي سبب اين مسائل شده است؟
قطعاً عوامل زيادي دخالت دارد، اما بدون شك، ضعيف و بيمسئوليت و ديوانة سكس نشان دادن مردان جوان در فيلمها و تلويزيون كمكي نخواهد كرد. اخيراً در مقالهاي در روزنامه واشينگتن تايمز آمده است:
اگر برنامه فصل تلويزيون پاييز،4 راهنما به حساب آيد، انقلاب جنسي كه انتظار ميرفت مردان و زنان را از نقشهاي جنسي سنتي رها سازد، واقعاً نقشي معكوس ايفا كرده است. مردان، شخصيتهايي بيپناه، بيكار و بيعرضهاند كه حتي نمي توانند بدون همسر يا دوست دخترشان لباس بپوشند و در زيرزمين منزل مادرانشان زندگي ميكنند. دختران جوان نيز همان رويه خودخواهانه و گستاخانه خود را كه روزگاري به مردان «خوكهاي خودبرتربين»5 ميگفتند، به رخ ميكشند.
امروزه جامعه ما ديگر به مردان جوان ما نميآموزد كه بايد قوي، شريف، بلندپرواز و پذيراي مسئوليت باشد. در عوض، مدام اين پيام را به آنها ميدهيم كه از آنها انتظار داريم همانند احمقها رفتار كنند، زياد آبجو بنوشند، دنبال زنان زيبا بدوند و تا ميتوانند، تنبل بمانند.
ميترسم؛ چون ما اين نسل را دچار شكست جدي كردهايم. البته بسياري نيز هستند كه بسيار عالي تربيت شدهاند، اما كلاً با يك افتضاح جدّي روبهرو هستيم.