سلام ،ممنون که پاسخگو هستید. ولی دکتر متخصص گفت از شیر من نیست که بچه پشتش زخم میشه نمیدونم والا سردرگم شدم. به نظر شما شیر خشک بدم؟
فاطمه

سلام وقت شما بخیر و نیکی. اینکه پشت بچه زخم و قرمز شده می‌تونه مشکل از شیر من باشه؟ خیلی برام دردناکه، بچه اینقدر دفع مدفوع داره که ادرار های کم دفع داره. وزن هم نمیگیره ممنون میشم راهنمایی کنید آیا مشکل از شیر هست؟
فاطمه

سلام و عرض ادب. آیا زردی بر وزن گیری هم تاثیر گذاره؟ دخترم یک ماهشه و شیر خودم رو میدم. الحمدلله زردی خیلی ناچیزی داشت و برطرف شد. با اینکه شیردهی مرتبه و خوب میخوره ولی طی یک ماه 400گرم وزن اضافه کرده درضمن مشکلی که داره همش کم کم مدفون می‌کنه و باعث شده پشت بچه پوستش حالت قرمزی و زخم بشه ممنون میشم راهنمایی کنید دکتر متخصص هم گفت از تند تند مدفوع کردن هست و پوستش رو زخم می‌کنه
فاطمه

با سلام و عرض ادب و خداقوت خدمت بزرگواران در حال نوشتن کتابی با عنوان راهنمای جامع مزاج شناسی هستم با ذکر منبع و بدون کپی از متن اجازه می خواهم در یکی دو قسمت چند سطری از نوشته های شما کمک بگیرم . ممنون می شوم اگر عنایت داشته باشید. یا علی
رشیدی

سلام و عرض ادب و روز بخیر به مدت شش ماه است که انواع دکتر های مجاری ادرار و زنان را رفته ام ولی هنوز مشکل پابرجاست تشخیص پزشکان التهاب مثانه بوده که وقتی التهاب زیاد و طولانی میشه تبدیل به عفونت ادراری و عفونت کلیه میشه شکم ام ورم داره صورتم گاهی ورم داره و اینکه همیشه زیر دل درد خفیف دارم گاهی پهلو درد دارم وقتی صبح از خواب بیدار میشم فقط یک هفته قاعدگی راحت هستم بعد از تمام شدن و انجام اولین نزدیکی سوزش ادرار تکررر ادرار و درد شروع میشه چکار کنم ؟
مری

سلام وقت بخیر ۳ باری ساعت ۳ و ۴ صبح که بیدار شدم متوجه یک قسمت متورم تو قسمت داخلی باسن به سمت مقعد شدم به اندازه یک لوبیا رشتی بزرگ که بعد از دستکاری شروع به خارش میکرد در هر ۳ مرتبه بعد از خوابیدن و بیدار شدن صبح اون تورم کاملا از بین رفته بود!!
ناشناس

سلام وقت بخیر بنده سالهاست مشکل گوارشی دارم که ibs میخوره( گویا تیپ u که نه یبوست نه اسهال) و درمانهای طبی سنتی مختلفی انجام دادم که در کل خوب بوده در شکمم بیشتر اوقات احساس ناراحتی دارم چند وقت پیش مقداری پودر دارچین رو با اب قاطی کردم و روی شکمم گذاشتم حدود یک ربع خیلی حالت بد شکمم بهتر شد طوری که حتی صبح ها که به سختی برای نماز بیدار میشدم به میزان قابل توجهی بهتر شد و حتی در طول روز هم روحیم‌ خیلی بهتر شده بود و تا مدتها ادامه داشت برای مرتبه دوم اینکارو انجام دادم که پوست شکمم حساس شد و دچار اگزما و خارش شد و نتونستم انجام بدم مجبور شدم کلی خنکی و آخرم پماد کورتون بزنم که خوب بشم به نظر شما چکار کنم که بتونم این کار رو انجام بدم و پوستم دچار اگزما نشه و از فواید اون هم استفاده کنم(اولویت داره) روغن های بابونه یا حتی دارچین و سیاهدانه و غیره استفاده کردم ولی تاثیر این کار رو نداشت آیا شما راه حل بهتری سراغ دارید؟ ممنونم
مهدی

سلام وعرض ادب،آقای دکتر خانم ۳۰ساله ای که روزی ۲فنجان شیرقهوه میخورن ولی ورزش میکنن سالم خوری دارن اهل قند وشکرسفیدنیستن، چراصبح هابعدبیدارشدن ازخواب بدن وقسمت انتهایی پاها مثل مچ وکف پاشون دردمیکنه وحتی کوفتگی بدن ودست ها هم دارن آیادلیل خاصی داره ؟خیلی ممنونم اجرتون باخدا
زهرا

سلام و عرض احترام خدمت شما بزرگوار. دخترم بدو تولد زردی نداشت ولی بعد از سه روزگی متوجه زردی چشم وصورتش شدیم و مراجعه کردیم متخصص کودکان.که خب گفتن با شیردهی منظم رفع میشه. با مصرف عرق کاسنی و شاه تره ،الحمدالله دیگه نه چشم زرد هست و نه صورت، فقط یه مقدار خیلی ناچیز روی دماغش دونه های زرد داره. سوالم از خدمت شما اینکه با گذشت ۲۳روز میشه گرمی جات مصرف کنم. مثلا زیره میتونم مصرف کنم ؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. در پناه حق موفق و پیروز باشید
فاطمه

سلام آقای دکتر وقت بخیر من 33 سالمه و کارم برنامه نویسی کامپیوتر هست. چند ماهیه که ضعف جسمانی دارم، به طوری که وقتی صبح ها از خواب پا میشم احساس میکنم یکی با چوب منو از بالا تا پایین زده! احساس فرسودگی و خستگی مفرط دارم، خوابم تنظیم نیست و وقتی از خواب بیدار میشم خستگیم در نرفته، البته چون 2 تا بچه کوچیک هم دارم بخشیش بخاطر اون هست. حدود 2 ماه پیش آنفلونزا یا کرونا گرفتم و سرم تقویتی و آنتی بیوتیک زدم و بعدش حالم خوب شد، ولی قرص ها و داروها رو ادامه ندادم و به تبع اون بچه هام هم مریض شدن و حالت تهوع و اسهال پیدا کردند، همسرم هم همین طور و کلا مدتیه خیلی مریض میشیم و مریضی ولمون نمیکنه. 1-- اینکه چیکار کنیم که سیستم ایمنی بدنمون قوی تر بشه و کمتر مریض بشیم؟؟ 2- داروها و رژیم غذایی مدنظرتون که میدونید برامون مفیده چیا هستن که در این جور مواقع مصرف کنیم؟
ناشناس
زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
من هم از این کلمۀ برند خیلی بدم می‌آید (مقاله انتخابی)
تعداد: 0 میانگین: 0
[تعداد بازدید : 6813]

[نسخه چاپی]

 

 

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 

و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين  و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين 

 

 

 

من هم از این کلمۀ برند خیلی بدم می‌آید

 

 

 

تی‌شرتی به قیمتِ جانِ یک‌هزار انسان: مروری بر مستند «قیمت واقعی» ساختۀ اندرو مورگان
 
 
محمد ملاعباسی
این روزها در تهران و شهرهای بزرگ خبرِ گشایش شعبۀ رسمیِ برندهای مشهور را زیاد می‌شنویم. اما این لباس‌های خوش‌آب و رنگ، پیش از رسیدن به آن فروشگاه‌های تمیز و نورانی، مسیر تلخِ ناگفته‌ای را پشت سر گذاشته‌اند. اندرو مورگان، سازندۀ مستند «قیمت واقعی»، روایتی جذاب و دردناک از این مسیر ارائه می‌کند. از مزارعِ پنبه‌ای که اصلی‌ترین مادۀ سازندۀ پارچه‌ها را می‌سازد، یا سیستمِ جهانی شرکت‌های چندملیتی برای تولید محصولاتی با قیمتِ هرچه‌کمتر.
 
من هم از این کلمۀ برند خیلی بدم می‌آید
 

 

من یکی از طرفدارانِ قدیمیِ مستندهایی هستم که سایتِ دانلودها۱ در اختیار کاربران می‌گذارد. مدتی پیش مستندی به نام «قیمت واقعی»۲ را از آنجا دانلود کردم. و دیشب، بر حسبِ اتفاق، بینِ انبوهی از فایل‌های تازه‌دانلودشده‌، پیدایش کردم. راستش قصد و وقتِ دیدنش را نداشتم، ولی بازش کردم تا چند دقیقه‌ای از آن را ببینم، اما نتوانستم تا انتها چشم از آن بردارم.

 

 

«قیمت واقعی» مستندی است دربارۀ دنیای هولناکِ مُد. یا به تعبیرِ راویِ آن، «صنعتِ جهانی‌شدۀ مد و لباس». صنعتی که لوسی سیگل، روزنامه‌نگار و نویسندۀ حوزۀ مُد، در همان دقایقِ اولیۀ مستند، می‌گوید در سال‌های اخیر گویی «دوباره اختراع شده است»؛ این تغییر بیش از همه در نحوۀ تولیدِ لباس‌ها رخ داده است. چند شرکتِ مد، برندهایی نام‌آشنا، زارا، گپ، اچ و ام و... عملاً تمامِ این صنعتِ عظیم و پرسابقه را در چنگالِ خود گرفته‌اند.

 

 

قیمت‌ها در غرب باید پایین و پایین‌تر بیاید، وگرنه این ابرشرکت‌ها در مسابقۀ پایان‌ناپذیرِ سودِ اقتصادی، صحنه را به رقبایشان واگذار خواهند کرد. اما این پایین‌آمدنِ قیمت‌ها، با چه سازوکاری ممکن می‌شود؟ برای فهمیدنِ قیمتِ واقعیِ «برند» هایی که پوشیده‌ایم، این بخش از ماجرا شنیدنی‌تر است.

 

 

دوربینِ مستند از فشن‌شوهای رؤیایی، فروشگاه‌های پرزرق و برق، و چهره‌های بی‌نقصِ خندان، ناگهان ما را به ساختمان‌های تیرۀ شهرِ داکا در بنگلادش می‌برد. جایی که اغلبِ برندهای معروف جهان، لباس‌هایشان را تولید می‌کنند. اریف جبتیک، مدیر یک کارخانۀ تولید لباس در بنگلادش است و با انگلیسیِ لهجه‌دارِ خود داستانِ کارش را شرح می‌دهد: «هر روز مدیرانِ شرکت‌های غربی می‌آیند و می‌گویند ارزان‌تر. ارزان‌تر... و من مجبورم به کارگرانم هرچه بیشتر فشار بیاورم. آن‌ها دارند رقابت می‌کنند. می‌آیند می‌گویند فلان برند، این تی‌شرت را ۵ دلار قیمت گذاشته‌ است، ما باید آن را با ۴ دلار بفروشیم. من می‌گویم باشد. اما فردا دوباره برمی‌گردند و می‌گویند، ۳ دلار. اگر نمی‌توانی، برو به جهنم. می‌رویم پیشِ کسِ دیگری».

 

 

ارزان‌تر شدن تا کجا؟ و به چه قیمتی؟ ساعت‌های کارِ بیشتر، دستمزد‌های پایین‌تر، شرایط بدتر و کارگاه‌های بی‌رحمانه‌تر برای کارگرانی که هشتاد درصد آن‌ها زن هستند و بیشترشان با سنی کم.

 

 

 کارخانه‌های تولیدِ لباس در بنگلادش عموماً کهنه و فرسوده‌اند. یکی از آن‌ها به نام راناپلازا۳، در سال ۲۰۱۳ از شدتِ فرسودگی فرو ریخت و ۱۱۲۹ نفر، در حالِ دوختنِ لباس‌های برند‌ِ درجه‌یک اروپایی و آمریکایی، زیر آوار کشته شدند، با تن‌هایی خسته، چشمانی بی‌فروغ و شکم‌هایی گرسنه. ساختمان‌های خراب‌شده، مادران و بچه‌هایِ گریانی که نان‌آورِ خانه‌شان را از دست داده‌اند و دخترِ نوجوانی که زیرِ آوار هر دو پایش قطع شده‌است، صحنه‌هایی است که رویۀ دیگرِ صنعتِ جهانیِ مد و لباس را نشانتان می‌دهد. اما راناپلازا تنها مورد نیست. دم به دم کارخانه‌هایی در این کشورِ فقیر که بیش از ۹۰ درصدِ پوشاک ایالات متحده را تولید می‌کند، فرو می‌ریزند یا در آتش می‌سوزند. جالب آنکه در همان سالی که راناپلازا فرو ریخت، صنعتِ جهانیِ مد، بیشترین سودِ خود را در طولِ تاریخ زندگی بشر به دست آورد. اریف جبتیک با خشم رو به دوربین می‌گوید: «آن هزار جوان مردند تا شماها لباس‌های ارزان بپوشید و بیشتر و بیشتر سود کنید.»

 

 

راویِ مستند می‌پرسد: آیا کسانی که از این صنعت چنین ثروت‌هایی اندوخته‌اند، تواناییِ آن را ندارند که برای میلیون‌ها کارگرِ خود، محیطِ کاری ایمن، حداقلِ معقولِ دستمزد و شرایطِ انسانی‌ای برای کار فراهم کنند؟ کارگردان برای پاسخ به این سوال، سراغِ چندین مشاور اقتصادی و سرمایه‌گذار در حوزۀ مد می‌رود، جواب‌ها همه شبیهِ هم است: «آن‌ها خودشان انتخاب کرده‌اند که چنین جاهایی کار کنند». یا «مگر در آن جایی که آن‌ها زندگی می‌کنند، کار بهتری هم پیدا می‌شود؟»

 

 

ماجرا البته به همین روایتِ تلخِ استثمار منحصر نمی‌ماند. جهانِ جهانی‌شده، قصه‌های فراوانی برای تعریف‌کردن دارد.

 

 

در بخشِ بعدیِ مستند به بخشِ پنهان‌تری از صنعتِ عظیمِ تولیدِ لباس می‌رویم: تولید پنبه، به‌عنوان مادۀ اولیۀ اصلیِ تولید پوشاک در دنیا. حتماً فیلم‌ها و داستان‌های فراوانی دیده‌اید که زندگیِ مشقت‌بارِ بردگان را نشان می‌دهند که در مزارعِ آمریکا مشغولِ کاشت یا برداشتِ پنبه‌اند (جانگوی از بند رها شده آخرین چیزی است که علی‌الحساب به یاد دارم). اما در قیمتِ واقعی خبری از آن مشقت‌ها نیست، بلکه برعکس، مزارع مکانیزه‌ای در تگزاس را می‌بینید که کومباین‌های غول‌پیکر در آن‌ها مشغولِ برداشتند و هواپیماهای کوچک کار سم‌پاشی را بر عهده گرفته‌اند.

 

پس ایراد کار کجاست؟

بذرها..

 

 

تجارتِ جهانیِ بذر نیز از فرایندِ سرمایه‌داریِ انحصاری عقب نمانده است. امروزه تولید پنبه با بذرهای طبیعی، شکستی تمام‌عیار است، و بذرهای اصلاح‌شده، در انحصارِ چند (در واقع یک) شرکتِ بین‌المللیِ بذر است. بذرهایی بسیار گران که هر ساله باید خریداری شوند. بقیۀ ماجرا را می‌توانید حدس بزنید: سودِ کلانی برای چند نفر، و وابستگی و فقر و استثمار برای میلیون‌ها نفر، تفاوتِ ماجرا با صنعتِ دوختِ لباس اندک است. صرفاً در این حیطه، قربانی کشاورزانِ هندی‌اند، نه خیاطانِ بنگلادشی. مواد شیمیاییِ استفاده‌شده در بذرهای اصلاح‌شده و کودهای مخصوصِ آن‌ها، باعثِ شیوعِ بی‌سابقۀ سرطان و معلولیت در کشاورزان هندی شده است. یک پزشکِ هندی که دربارۀ این موضوع تحقیق می‌کند، می‌گوید: در هر روستا با ده‌ها کودک مواجهید که معلولیت‌های شدید ذهنی و جسمی دارند. معلولیت‌هایی شبیه به هم. اما شرکت‌ها به هیچ عنوان نمی‌پذیرند که این موضوع ربطی به مواد شیمیایی و آفت‌کش‌های آن‌ها داشته باشد.

 

 

صدای راوی، در گوشم می‌پیچد:

«در ۱۶ سال گذشته، بیش از ۲۵۰ هزار کشاورزِ هندی خودکشی کرده‌اند؛ یعنی یک کشاورز در هر سی دقیقه؛ بزرگترین خودکشی تاریخ بشر تا امروز».

 

 

در بخشِ بعدی مستند، کارگردان سراغ ِمطالعاتی می‌رود که تأثیرِ این صنعتِ عظیمِ دوست‌داشتنی را نه روی تولید‌کنندگانش، که بر مصرف‌کنندگانش بررسی کرده‌اند. فرهنگِ مصرفیِ برندپرست، که تا بنِ دندان مادی و رقابتی است، با خریدارانش چه کرده‌ است؟

 

 

بعد از دیدنِ «قیمت واقعی»، خیره به صفحۀ نمایشِ لپتاپم نشسته بودم و با خودم فکر می‌کردم، من هم از این کلمۀ برند خیلی بدم می‌آید.


مقالات مرتبط :

*
*
*
*
*
*

پی‌نوشت‌ها:

 
[۱] www.downloadha.com
[۲] The True Cost
[۳] Rana Plaza 

منبع :

ترجمان علوم انسانی



نظرات
نظر خود را ثبت کنید

کاربر گرامی؛ سلامٌ علیکم

 

لطفا پیش از ثبت نظر خود توجه داشته باشید:


تجویز دارو و پیچیدن نسخه برای بیماری و مشکلات شخصی و موردی، نیاز به شرح حال کامل و معاینه بالینی دارد که طبیعتاً از طریق ارتباط مجازی، قابل حصول نیست.

 

 

لذا خواهشمندیم از تقاضای نسخه و دارو برای بیماری های موردی، اجـتناب فرمایید.

 

سایر نکات:


❶از اعلام نشانی و تلفن درمانگاه معذوریم. درصورت تمایل از طریق پایگاه «طبیب شهر»، پزشک مورد نظر خود را جستجو کنید.

ابتدا مقالات مربوطه را مطالعه کنید و پس از اطمینان از نبود اطّلاعات مورد نظرتان، نسبت به طرح سؤال اقدام کنید. از پاسخگویی به سؤالاتی که در متن مقاله پاسخ داده شده اند معذوریم.

❸از طرح سؤال هایی که نیاز به پاسخ های خصوصی و ارسال به پست الکترونیک دارد خودداری فرمایید.

❹پاسخگویی به سؤالاتِ کلّی و نیازمند پاسخ های مفصّل در توان پایگاه نیست.

❺نشانی پست الکترونیک شما در نزد پایگاه طبّ شیعه محفوظ است.

❻هرنظر را تنها یک بار ارسال کنید و از تکرار ارسال نظرات خودداری کنید.

❼حتّی المقدور از ارسال نظرات به صورت «فینگیلیش» خودداری کنید.

❽پاسخ هاي ارائه شده، كلّي و عمومي هستند و پاسخ دقيق و تخصّصي، تنها با ويزيت بيمار امكانپذير است

 

 

با سپاس و امتنان        

دکتر وحید علیان نژادی

نام :
ایمیل :
* نظر شما

سایر مقالات این موضوع

برای خواهرم[3995بازدید]
چرا دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند پدر و مادر خوبی باشد؟[5079بازدید]
اسمی روی بچه‌ام گذاشته‌ام که تا حالا به گوش کسی نخورده است.[5423بازدید]
اگر همیشه در دسترس نباشیم، اتفاق خاصی می‌افتد؟[6099بازدید]
با اصرار روی عزت نفس فرزندانتان آن‌ها را بی‌عرضه بار می‌آوريد.[4524بازدید]
"یادداشت ویژه"؛ بیایید کمی غیر بهداشتی زندگی کنیم![6667بازدید]
از پشت فیلتر زیباتر است؛ اینستاگرام چگونه زندگی‌مان را دگرگون کرد؟[6720بازدید]
پدر پیرم می‌خواست کنار نوه‌هایش بمیرد.[6492بازدید]
چگونه شركت‌هاي بزرگ داروسازي، شما را براي خريد داروهايي كه احتمالاً نياز نداريد، آماده مي‌كنند؟[6840بازدید]
ازدواج تك‌جنسيتي در استراليا؛ چرا اكنون؟[6790بازدید]
جامعه ستیزی به بهانه کرونا [6689بازدید]
وقتی به‌جای تجربه‌کردن زندگی از آن عکس می‌گیریم، چه چیزی را از دست می‌دهیم؟[7410بازدید]
«بنزین»، «گازوئیل» و «خوراک دام» به ‌خورد مردم ندهید.[8681بازدید]
چه شد که ما آدم ها از لحاظ روانی اینقدر ضعیف و تنبل شدیم؟[9776بازدید]
وقتی با فرزندت هستی، آن گوشی لعنتی‌ را بگذار کنار.[8835بازدید]
چرا بلافاصله بعد از جشن تولد نباید فیلم‌هایش را ببینیم؟ [10035بازدید]
چگونه انقلاب جنسي، جامعه امريكا را براي هميشه دگرگون كرد؟[10401بازدید]
هر چه فقیرتر باشی، بیشتر به صفحهٔ گوشی‌ات نگاه می‌کنی.[10587بازدید]
بگذارید دوباره حوصلۀ بچه‌هایتان سر برود.[10812بازدید]
مخترع «واقعیت مجازی» می‌گوید همین حالا شبکه‌های اجتماعی‌تان را حذف کنید! (مقاله انتخابی)[11925بازدید]

نمایش تمامی عناوین این موضوع

آخرین مقالات

آیا بیماری می‌تواند مثبت و سازنده باشد؟
جامعه ستیزی به بهانه کرونا
لطفاً کمی غیربهداشتی باشید!! (مقاله انتخابی)
بزرگی خوش خیم پروستات
چرا آدم‌های خوب در شبکه های اجتماعی تحمل ناپذیر می‌شوند؟ (مقاله انتخابی)
کرونا، مردن از ترس مرگ!!
هر غذایی فلسفۀ خودش را دارد (مقاله انتخابی)
تدابیر طبّ ایرانی در درمان ناباروری
ساده‌زیستی نه‌فقط زیبا بلکه ضروری است (مقاله انتخابی)
جنایتی به نام غربالگری!
بیوتروریسم؛ یک جنگ نابرابر (مقاله انتخابی)
زندگیِ آزمون‌زده (مقاله انتخابی)
بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم ...
چه طوری به همسرمون محبت کنیم بهتره؟
آزادی در کودکان زیر 7 سال
اعتیادی کراک‌گونه به بوتاکس (مقاله انتخابی)
خشکسالی با طعم نوشابه؛ کارخانه‌های کوکاکولا چگونه منابع آب جهان را می‌بلعند؟ +عکس و آمار (مقاله انتخابی)
​تکنولوژی تراریخته؛ راهی برای افزایش محصول یا بیماری؟ (مقاله انتخابی)
از پشت فیلتر زیباتر است؛ اینستاگرام چگونه زندگی‌مان را دگرگون کرد؟
هر چه فقیرتر باشی، بیشتر به صفحهٔ گوشی‌ات نگاه می‌کنی.
چرا دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند پدر و مادر خوبی باشد؟
چگونه انقلاب جنسي، جامعه امريكا را براي هميشه دگرگون كرد؟
اسمی روی بچه‌ام گذاشته‌ام که تا حالا به گوش کسی نخورده است.
آرامش دیداری (1)
ابر سربازان آینده؛ آخرین نسل از سلاح‌های زیستی (مقاله انتخابی)
کودکان ثروتمندان از طعم غذاهای سالم‌ بیشتر لذت می‌برند (مقاله انتخابی)