بشر در طول این جستوجوی چند هزارساله، گاه با جادو و جادوگری و علوم غریبه تلاش کرده از این سد عبور کند، گاه به کمک معجونها و داروهای انرژیزا و توهمانگیز و گاه باقدرت ذهن، عرفان و سلوک مخصوص سلحشوران و جنگاوران باستانی. در عصر حاضر نیز بشر مسلح به سلاح علم و فنآوری، تلاش کرده تا با کمک امکاناتی که دانش در اختیارش قرار میدهد، بهجای خلق افسانهها و اساطیر، به آنها واقعیتی عینی ببخشد.تحلیل جریانهای علمی معاصر که در پی عبور دادن انسان از کالبد مادی او و ورودش به جهان فرا انسانی هستند، مستلزم مقدماتی است که به ناچار به فلسفه و علوم استراتژیک و بعضاً مباحث ایدئولوژیک نقب میزند؛ که البته در مورد تکنیک و فنآوری در جهان غرب مسئله چندان غریب و تازهای نیست. تکنیک و فنآوری در تمدن غرب، با کل یکپارچه این تمدن درهم آمیخته است. در تمدن غرب، تکنیک میوه درختی است که شاخه آن دانش، تنهاش فلسفه غرب و ریشهاش فیزیک و متافیزیک تمدن غرب است. این کل یکپارچه درهم پیچیده، سبب میشود تا تحلیل تکنیک و فنآوری در تمدن غربی از ادبیات فلسفی تفکیکناپذیر باشد؛ که در خلال این سطور بهاجمال موردبررسی قرار خواهد گرفت.
با نگاهی اجمالی با سیر فنآوریهای مرتبط با انسان و کالبد مادی او در تمدن غرب میتوان به گزارههای انکارناپذیری در مورد سمت و سوی پیشرفت تکنولوژی در تمدن انسان اومانیست غربی و افقهای استراتژیک آن دست یافت. بشر اومانیست غربی برای گریز از مرگی - که به نظر او پایان جهان است - تلاش کرده تا جاودانگی را در همین جهان مادی برای خود رقم بزند و اگر در چهارمین انقلاب علمی خود بر قله زیستفناوری میایستد، باز هم در جستوجوی همان جاودانگی است؛ ولی این بار، با طعم فنآوری.
در اولین آرمانشهرهای تکنولوژیک ترسیم شده در ذهن اندیشمندان تمدن غرب، جسم انسان کاملاً بیاعتبار بود و در مقابل، ذهن وی اصالت داشت و منبع هویت او بهحساب میآمد. با تولد علوم دادهورزی و رباتیک، دانشمندان فناوری غربی، آرمانشهرهایی را وعده میدادند که در آنها ذهن انسان از بدن شکننده و دارای محدودیتهای فیزیکی وی جدا و در مغز مصنوعی یک رایانه و یا یک سایبورگ نیمهانسان-نیمهماشین بارگذاری شده و بهاینترتیب، پسا انسان فناناپذیری ایجاد خواهد شد که فارغ از درد و محدودیتهای متداول زندگی انسانی قادر است به سطح جدیدی از زندگی دست یابد.
کارشناسان بسیاری در حوزههای مختلف فنآوری - با توجه به پیشرفتهای کنونی در فنآوریهای مرتبط با تحول حیات و سازوکارهای حیاتی انسان - پیشبینیهای متعدد و کموبیش مشابهی را مطرح کردهاند. به گفته «ریموند کورزویل»[1]، کارشناس هوش مصنوعی، انتقال ذهن انسانها به روباتهای نامیرا، مرحله بعدی تکامل را فراهم میآورد. (سنتزی از ماشین؛ انسان فناناپذیر؛ روبوساپینها)[2]این دیدگاه، شبیه آثار علمی-تخیلی به نظر میرسد؛ اما کورزویل در کتاب سال 1999 خود با عنوان «عصر ماشینهای دارای روح»[3] این موضوع را بهعنوان یک واقعیت علمی اجتنابناپذیر بیان میکند. «ونور وینچ»[4]، ریاضیدان و نویسنده آثار علمی-تخیلی، این تحول را «غرابت»[5] نامیده و بر این باور است که در نهایت ممکن است به انقراض جسمانی نژاد بشر منجر شود.
«هانس موراوک»[6]، از پیشگامان علوم روباتیک در کتاب خود با عنوان «روبات؛ از کالبد ماشینی تا ذهن متعالی»[7] ضمن انعکاس نظرهای وینج و کورزویل، آیندهای آرمانشهرانه تحتسلطه روباتها و فنآوریهای زیستی برای بشر پیشبینی میکند. از منظر زیست فناوری نیز پیشبینیهای متعددی برای حیات پسا انسانی نژاد بشر انجام گرفته است؛ که ازجمله آنها میتوان به پیشبینی «گریگوری استاک»[8] در کتاب خود تحت عنوان «متا انسان؛ ادغام انسانها و ماشینها، بهمنظور ایجاد ابر موجودات زنده جهانی»[9] اشاره کرد. در این کتاب پیشبینی میشود که گونه انسان از طریق باز مهندسی ژنتیک به کمال پسا انسانی دست خواهد یافت.[10]
با تکمیل نقشه ژنوم انسان در ابتدای هزاره سوم میلادی و به دنبال آن با توسعه فناوریهای زیستی مرتبط با دست ورزی ژنتیک، متفکرین آیندهپژوه تمدن غرب آرمانشهر جدیدی را در پیش دیدگاه خود گستراندند. خط مشی زیست فناوری در این دیدگاه جدید درست در نقطه مقابل رویکرد فناوری سایبورگ، ولی با همان اهداف بود. پیشگامان فناوری سایبورگ میکوشیدند کالبدِ - بهظن خود - ضعیف و پر نقص انسان را با بهکارگیری اجزای الکترونیکی و مکانیکی ارتقا بخشند. در مقابل، زیستفناوری با آنکه در ناقص بودن کالبد انسانی با همتایان خود در فناوری سایبورگ همنظر بودند، اما راهحل را در ارتقای کالبد انسانی از طریق فرآیندهای بیولوژیک می دانستند. امروزه این دسته از زیستفناوران پیشرو در تلاشاند تا به کمک مهندسی مسیرهای تکوین موجودات زنده، در سطح مولکولی، گونههای موجود را ارتقا بخشند.
مهندسی زیستی در خدمت خلق ابر سربازان فرا انسانی
سلاح بیولوژیک در تعریف کلاسیک خود به پاتوژنهای طبیعی یا دستکاریشده کشندهای اطلاق میشود که بهعنوان سلاح کشتارجمعی مورد استفاده قرار میگیرند. ولی در آینده نزدیک نیروهای نظامی به مدد زیستفناوری به تواناییهای آفندی و پدافندی نوینی مجهز خواهند شد؛ که لزوماً کشنده نیستند. تأثیر بخشهای نظامی در توسعه زیستفناوری به حدی چشمگیر است که به عقیده بسیاری، امروزه پیشرفتهترین و پیچیدهترین ایدههای زیستفناوری، نه بهوسیله دانشمندان و محققین دانشگاهی، بلکه بهوسیله لابراتوارهای مراکز نظامی و تحت تدابیر شدید امنیتی و دور از دسترس افکار عمومی در حال انجام هستند. «مؤسسه همکاریهای زیستفناوری کالیفرنیا»[11] ازجمله این مراکز نظامی است که در سال 2003 با بودجه اولیه پنجاه میلیون دلاری، توسط ارتش ایالاتمتحده تأسیس شده و دفتر مرکزی آن در دانشگاه کالیفرنیا واقع شده است. ازجمله اهداف پژوهشی که در این مؤسسه در حال پیگیری است، میتوان به مواردی همچون طراحی یونیفرمهای نظامی ارگانیک باقابلیت تغییر رنگ برای استتار، سخت شدن پوسته خارجی در برابر اصابت گلوله، نامریی کردن سربازان در برابر سانسورها و یا طراحی ماشینهای زرهی با پوشش خودترمیمشونده، طراحی پوششهای انسانی ضدگلوله و خودترمیمشونده، تولید میکروارگانیسمهای خورنده لاستیک، شیشه و فلز اشاره کرد.[12]
در حال حاضر، یکی از اهداف بلندمدت بخشهای نظامی در حوزه تسلیحات بر پایه زیستفناوری، کاهش استفاده از سلاحهای بیولوژیک کشنده کلاسیک و در مقابل، تمرکز بر افزایش کارایی بدن سربازان است. در همین رابطه، نشریه Star 21 در سال 2001 گزارشی را با عنوان «فناوریهای استراتژیک برای ارتش قرن 21» منتشر کرده است؛ که بر طبق آن، کمیته علم و فنآوری ارتش بهعنوان یکی از زیرمجموعههای شورای تحقیقات ملی آمریکا در حال پیگیری برنامه جاهطلبانهای است که بهموجب آن بتوان کالبد سربازان را از طریق فرآیندهای مهندسی ژنتیک، ویرایش و بازآرایی ژنی و همچنین الحاق سلول از گونههای متفاوت ارتقا بخشیده و به نسلی از ابر سربازان دست یافت. نویسنده این مقاله معتقد است که احتمالاً در آینده سربازان نیروهای ویژه ارتش آمریکا، برای کسب صفات دفاعی و همچنین کسب ویژگیهای مناسب برای عملیات نظامی مخفیانه، بهصورت زیستی باز مهندسی خواهند شد.[13]
در حال حاضر، در اکثر گزارشها و اسنادی که در رابطه با پروژه ابر سربازان ارتشهای آینده منتشر میشوند، یک نام بیشتر از سایر مراکز تحقیقاتی دیگر به چشم میخورد؛ «سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی»[14] یا بهاختصار «دارپا».دارپا، یک سازمان تحقیقاتی و فناوری است؛ که در سال 1958 زیر نظر وزارت دفاع ایالاتمتحده تأسیس شد و وظیفه آن، توسعه و ساخت فناوریهای نوین برای استفاده ارتش آمریکاست. بهجرئت میتوان گفت که دارپا، یکهتاز عرصه فناوریهایی است که قرار است سربازان آینده را به موجوداتی فرا انسانی تبدیل کند. شواهدی که در این مقاله به آنها اشاره خواهد شد، تنها گوشهای از فعالیتهای عظیم و سرمایهگذاریهای کلانی است که توسط این سازمان علمی نظامی مدیریت میشود.[15]
دارپا بهعنوان یکی از کلیدیترین سازمانهای تحقیقات ارتش آمریکا، چند سالی است که چرخش آشکاری در استراتژیهای نظامی خود ایجاد کرده است. مدیران و استراتژیکهای پنتاگون چند سالی است که در پی خلق ماشینهای کشتار زندهای هستند که از حیث فیزیکی و عصبی نسبت به نمونههای موجود، ارتقا یافته تر باشند.[16] سربازان آینده از قدرت عضلانی و هماهنگ عصب و عضله و قدرت واکنش و ضریب هوشی بیشتری برخوردار خواهند بود. جراحتهای بدن آنان با سرعتی بهمراتب بیشتر از یک انسان معمولی بهبود خواهد یافت. به میزان کمتری از غذا و استراحت نیاز خواهند داشت. درد کمتری حس میکنند و حتی ترس و عواطف انسانی کمتری را بروز خواهند داد.[17]
امروزه، تمرکز بر این راهبرد نظامی به حدی افزایشیافته که بر طبق اسناد موجود، پنتاگون سالانه چهارصد میلیون دلار برای تقویت و بهبود توان رزمی سربازان خود هزینه میکند؛ که از این میان، سهم قابلتوجهی از این بودجه صرف پژوهشهایی میشود که پایه آنها مهندسی ژنتیک و دستورزی ژنی است. بهعنوان مثال، در همین مورد، بنا به اعلام مؤسسه پژوهشی Board - وابسته به دانشگاه MIT - این مؤسسه بودجهای معادل 32 میلیون دلار را از دارپا دریافت کرده؛ تا فرآیندهای مرتبط با طراحی و تولید DNA نوترکیب را توسعه دهد.[18] پژوهشهای مرتبط ایجاد ابر سربازان در دارپا را میتوان در سه حوزه اصلی افزایش راندمان تولید انرژی در بدن سربازان و افزایش ساعات فعالیت مستمر، افزایش سرعت ترمیم آسیبهای ناشی از جراحات جنگی و درنهایت، کاهش میزان ترس و حس درد در سیستم عصبی طبقهبندی کرد.[19]
این استراتژی نوین تا حدی با موفقیت همراه بوده است؛ که حتی خود دارپا نیز افرادی همچون «سیمون کانوی» را به پشت دیوارهای امنیتی خود راه داده تا از فعالیتهای آنها گزارش تهیه کند. این رویه نشان از آن دارد که احتمالاً دارپا به نتایج مهمی دست پیداکرده و قصد دارد با این سیاستهای رسانهای افکار عمومی را برای پذیرش جهان آینده آماده کند.مراکز تحقیقاتی تحت نظارت دارپا، در حال پژوهش روی ژنهایی هستند که فعالیت این ژنها به سربازان این امکان را میدهد که چربیهای بدن خود را با کارایی بهمراتب بیشتری به انرژی تبدیل کنند. سربازانی با این نوع ژنهای مهندسی شده، قادرند روزهای متمادی بدون نیاز به مصرف غذا در صحنه درگیری حضور داشته باشند و علاوه بر آن، جیره غذایی آنها فضای کمتری را در تجهیزات سنگین و حجیمشان اشغال خواهد کرد.[20]
پس از اعلام نتایج موفقیتآمیز در مورد کودکی که انگشت خود را ازدستداده بود و به کمک فناوریهای کشت سلولی و تغییر مسیرهای سیگنالینگ در بافت آسیبدیده، بافت انگشت او مجدداً رشد کرده بود، مسئولین دارپا نیز هزینه زیادی را به پژوهشهایی اختصاص دادهاند که هدف آنها یافتن مکانیسمهایی بود که میتوانست این فرآیند ترمیمی را در بزرگسالان نیز فعال کند.[21]به گفته کانوی، یکی از جدیدترین موفقیتهای دارپا، یافتن مکانیسمهای ژنی است که میتوانند محرکهای خواب در انسان را خاموش کنند. کانوی از دارویی خبر میدهد که بر روی خلبانان بالگردهای ارتش آمریکا آزمایششده و به آنها این امکان را میدهد تا بیش از چهل ساعت بهصورت مداوم پرواز کنند و درعینحال، سطح هوشیاری و تمرکز خود را نیز حتی بعد از دو شبانهروز فعالیت مستمر بدون استراحت، در وضعیت خوبی نگهدارند.
بر طبق اظهارنظرهای رسمی انجامشده از سوی مراکز تحقیقاتی معتبر، برنامههای دارپا در زمینهٔ بهبود سریع جراحات و افزایش ضریب حیات سربازان در میدان نبرد نیز به موفقیتهای چشمگیری دستیافته است. بر همین اساس، انستیتوی A&M دانشگاه تگزاس به خاطر نتایج موفقیتآمیز پژوهشهای خود در این زمینه موفق به دریافت بودجهای معادل ۹.۹ میلیون دلار از سوی دارپا شده است. در روش ابداعشده از سوی این مؤسسه، زمان طلایی برای انجام احیای مصدومان تا شش ساعت افزایش یافته و بدین ترتیب، فرصت بیشتری در اختیار نیروهای امدادی برای رسیدگی به مجروحین قرار میدهد.[22] دارپا با توسعه فنآوریهایی از این دست در آیندهای نه چندان دور سربازانی را ایجاد خواهد کرد که همچون مردگان متحرک فیلم های زامبی در مقابل گلوله، جراحت و خونریزی مقاوم خواهند بود و حتی با وجود زخمهای عمیق، بازهم میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.رؤیاهای علمی دارپا، حتی قرار است از این نیز فراتر رود. بر طبق گزارشهای نشریه معتبر WIRED، یکی از پروژههای در حال پیگیری در این سازمان شبیهسازی خواب مصنوعی موجوداتی همچون سنجاب در انسان است.[23]
پژوهشگران این پروژه درصدد هستند تا از طریق مهندسی ژنتیک، آنزیمهای پانکراسی مشترک بین انسان و سنجاب را به نحوی کنترل کنند که با استفاده از آن بتوان یک سرباز مجروح را به یک خواب مصنوعی نزدیک به کما برد؛ تا از این طریق، شدت جراحت او تا زمان رسیدن به مراکز درمانی مجهز به میزان قابلتوجهی کاهش یابد. در همین راستا، دکتر «مارک روث»، پژوهشگر مؤسسه تحقیقات سرطان «فرد هاچینسون» توانسته با استفاده از تنظیم سولفید هیدروژن در هوای تنفسی موشها و کرمهای حلقوی، مسیرهای دسترسی سلولهای بدن این جانداران به اکسیژن را مسدود کند.[24] نتایج بهدستآمده از این پژوهش حاکی از آن است که فعالیتهای حیاتی در نمونههای آزمایشی بهصورت موقتی متوقف میشوند. فعالیتهای مغزی خاموش شده، قلب از ضربان میافتد و خونریزی در جراحات بافتی متوقف میشود. دکتر روث با همین روش توانسته با کمک تنظیم سطح سولفید هیدروژن، حتی پس از حذف شصت درصد از خون موشهای آزمایشگاهی، آنها را به مدت ده روز در همین شرایط نزدیک به مرگ، زنده نگه دارد.[25]
درواقع میتوان ادعا کرد که دکتر روث با این روش توانسته موجودات زنده نامیرایی ایجاد کند که در صورت تکرار بر روی انسان نتیجه آن ایجاد لشکری از سربازان نامیرا خواهد بود. سربازانی که مورد اصابت گلوله قرار میگیرند، ولی نمیمیرند. همانطور که قهرمانان اساطیری همچون اسفندیار و آشیل در برابر ضربات شمشیر، رویینتن بودند.[26] پروژههای تحقیقاتی مرتبط با دارپا، تنها قوای دفاعی سربازان در میدان نبرد را افزایش نمیدهد و نتایج برخی پژوهشها بر افزایش نیروی آفندی یک نیروی نظامی متمرکز شدهاند. بخش قابلتوجهی از هزینههای درمانی ارتش آمریکا برای درمان ناهنجاریهای روانی ناشی از آسیبهای روحی خشونت میدان نبرد - یا بهاختصار PTSD - مورد مصرف قرار میگیرد.
یکی از راهحلهای مؤثر برای کاهش PTSD در سربازان، پاک کردن حافظه از خاطرات ناهنجاری است که این عوارض را در پی دارد. بر طبق گزارشی که در سال ۲۰۱۱ در نشریه ایندیپندنت منتشر شده، پروفسور «راجر پیتمن» - روانپزشک دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد - روش درمانی جدیدی را با دارویی با عنوان «پروپرانول» ابداع کرده ؛ که مصرف آن تأثیرات مخرب در حافظه را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد. سیاستگذاران دارپا امیدوارند که با توسعه و بهبود درمانهای دارویی از این دست بتوانند سربازانی خونسرد و بیرحم ایجاد کنند که خشونت میدان نبرد برای آنها به اندازه هیجان تماشای یک مسابقه ورزشی در یک استادیوم ورزشی باشد.[27]
در حال حاضر، مهندسی زیستی کالبد بدن سربازان در محور توجه سازمانهایی همچون دارپا قرار دارد؛ ولی بخشهایی از دارپا همچنان در حال پژوهش و توسعه تکنولوژیهایی هستند که در بستر الکترونیک، مکانیک و سایبورگ، توانایی رزمی سربازان را افزایش میدهند. با توجه به موارد ذکرشده در خصوص این تکنولوژی مخوف و از این رو که آمریکا دشمن همیشگی ما بوده، لازم است تا چنین سازمانهایی مورد توجه خاص مسئولین قرار گیرند.
مقالات مرتبط:
*
*
*
*
*
منابع: