بقلم دکتر مجید انوشیروانی، PhD طب ایرانی
به تجربه و مشاهدات مکرّر دیدهام و میبینم که چه بسیارند بیماریهایی که در پشت نشانههای بدنی آشکار و ظاهریشان، عاملی ذهنی و عاطفی پنهان شده که در پس پرده، تار و پود بیماری را میبافد و آن را در صحنه بدن رونمایی میکند. این عاملهای ذهنیعاطفی، متعدد و گوناگوناند و از جمله آنها، یکی هم «دلتنگی» است. منظور من از «دلتنگی»، حالی نیست که دلمان برای کسی تنگ میشود، اگر چه آن هم میتواند موجب بیماری شود؛ بلکه منظورم از «دلتنگی»، حالتی است که آدم غمش را به مدتی طولانی، حتی سالهای سال، در کنج دلش مخفی میکند و از بیان آن خودداری میورزد.
آدمهای دلتنگ به قصد پیشگیری از رنج و غصه نزدیکان، یا برای تظاهر به قوی بودن، یا بخاطر ترس از شماتت اطرافیان وانمود میکنند که شاد و خرسند هستند و دغدغهای در دل ندارند درحالی که قلبشان از اندوهی فشرده و تنگ است و اغلب در سینه خود حالاتی غیرعادی حس میکنند که در آزمایش و اکوکاردیوگرافی و نوار قلب و تست ورزش علتی برای آن کشف نمیشود...