(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
عوارض ناشناخته محصولات دستکارى شده ژنتیکى(مقاله انتخابی)

عوارض ناشناخته محصولات دستکارى شده ژنتیکى

جرمى ریفکین1 

 

چکیده:


روند رو به پیشرفت اکتشافات علمى و اختراعات تکنولوژیک، بدانجا رسیده است که مى تواند در ژن ها و هسته هاى سلولى موجودات، تغییر و تحولاتى را ایجاد نموده و پدیده ها و موجوداتى جدید اعم از گیاهى و جانورى را خلق نماید، اما سؤالى که در این میان بدون پاسخ و مبهم مانده، این است که آیا پدیده دستکارى در ماهیّت و عناصر مشکلّه موجودات و مخلوقات خداوند، امرى بى خطر و فاقد عوارض زیست محیطى و بهداشتى و... است؟ مقاله زیر، به اجمال، مطالبى درباره این سؤال مطرح کرده است. 

 


بیستم مى سال 1999 بود که اصطلاح «آلودگى ژنتیکى» رسما وارد فرهنگ عمومى شد. دانشمندان دانشگاه کورنل طى گزارشى در نشریه «نیچر» اعلام نمودند که ذرت اصلاح شده اى که حاوى نوعى ژن سمّى با عنوان «بى تى» بود، سبب نابودى 44 درصد کرمْ پروانه هایى شد که از برگ هاى این نوع ذرت تغذیه نمودند و این در حالى بود که همه کرمْ پروانه هایى که از گروه هاى طبیعى استفاده نموده بودند، زنده ماندند. نتایج این رویداد، زمانى تکان دهنده تر است که از این حقیقت آگاهى یابیم که امروزه حدود 25 درصد محصول ذرت آمریکا، حاوى ژنِ پیوندى بى تى است و ایالت هاى شمالى آمریکا که مرکز اصلى تولید این محصول کشاورزى هستند، دقیقا همان منطقه اى است که همه ساله، نیمى از این نوع پروانه در آن جا متولد مى شوند. 

 
به دنبال آشکار شدن نتیجه این تحقیقات، شمار دیگرى از دانشمندان از پیامدهاى زیست محیطىِ دیگر محصولات اصلاح شده ژنتیکى اى که هم اینک در عرصه مزارع کشاورزى شاهد کشت آن ها هستیم، ابراز نگرانى کرده اند. تعدادى از منتقدین نیز این سؤال را مطرح مى نمایند که چرا این گونه مطالعات، پیش از معرفى و استفاده از محصولات اصلاح شده اى همانند ذرت، سویا، پنبه و... که هم اینک میلیون ها هکتار از زمین هاى کشاورزى را تحت پوشش خود قرار داده اند، صورت نمى پذیرد؟ حقیقت آن است که محصولات اصلاح شده ژنتیکى، به نحوى اساسى با محصولات طبیعى متفاوت اند و این تفاوت اساسى، ریشه در این واقعیت دارد که این نوع محصولات دربرگیرنده ژن هایى در ساختار زیستى خود هستند که از گونه هایى کاملاً نامرتبط، به این ساختار راه یافته است. به عنوان نمونه، چندى پیش دانشمندان با وارد نمودن ژن مقاوم در برابر سرماى سفره ماهى به رمز ژنتیکى سیب زمینى، به خلق گیاهى مبادرت ورزیدند که در برابر دوره هاى مختلف سرما مقاوم است. اگرچه دانشمندان از مدت ها پیش در قلمرو گیاهان قادر به پیوندهایى در خویشاوندان گیاهى بودند، اما ابزار نوین ژنتیکى، این امکان را براى آن ها فراهم آورده تا تقریبا همه مرزهاى زیستى را درنوردیده و ژن ها، ویروس ها، باکترى ها و دیگر حیوانات و گیاهان را به رمز ژنتیکى محصولات سنتى وارد نمایند. 

 
از سوى دیگر، بوم شناسان نیز نسبت به تأثیرات و پیامدهاى نقض مرزهاى طبیعىِ گونه ها دچار تردید شده اند. به عنوان مثال، برنامه هاى بلندپروازانه اى را در نظر آورید که با هدف مهندسى گیاهان داراى ژن پیوندى، طراحى شده اند تا بتوان از آن ها به عنوان کارخانه هاى تولید دارو و مواد شیمیایى استفاده نمود. واقعیت آن است که حیوانات علف خوار، پرندگان دانه خوار و حشرات موجود در خاک، امروزه براى نخستین بار در معرض گستره اى از داروهاى اصلاح شده ژنتیکى، واکسن ها، آنزیم هاى صنعتى، مواد و فرآورده هاى پلاستیکى و صدها ماده بیگانه اى قرار گرفته اند که عواقب و پیامدهاى آن ها واقعا بى حدّ و حصر است. 

 
در طى ده سال گذشته، شرکت هاى فعال در حوزه علوم زیستى در پى معرفى هزاران گیاه آزمایشگاهى داراى ژن پیوندى بوده اند که هم اینک میلیون ها هکتار از مزارع کشاورزىِ سراسر جهان را تحت پوشش خود قرار داده اند. بوم شناسان در این باره بر این باورند که مخاطرات رها ساختن این محصولات جدید به زیست کره، مشابه مخاطراتى است که در عرضه موجودات غیربومى در آمریکاى شمالى در دهه هاى قبل، شاهد آن بوده ایم. اگرچه بسیارى از این موجوداتِ غیربومى بدون اختلال و نابسامانى جدّى اى خود را با اکو سیستم هاى این منطقه سازگار نمودند، اما درصد اندکى از آن ها براى گیاهان و جانداران این قاره ویرانى هایى به بار آوردند. 


اگرچه هرگاه موجود اصلاح شده ژنتیکى اى در عرصه طبیعت رها شود، تنها احتمال اندکى براى از کنترل خارج شدن آن وجود دارد؛ چرا که این گونه ها نیز همانند گونه هاى غیربومى به نحوى مصنوعى به محیط زیست پیچیده اى وارد مى شوند که در طول تاریخ بلند تکامل با شبکه اى از روابط بسیار منسجم و منظم همراه شده است، اما این دلیلى براى بى توجهى به مخاطرات و پیامدهاى چنین احتمال هاى اندکى نیز محسوب نمى شود. هم اینک، عمده تلاش هاى موجود در حوزه کشاورزىِ بیوتکنولوژى، معطوف به خلق گیاهان مقاوم در برابر علف کش ها شده است. شرکت هاى فعال در حوزه علوم زیستى همانند «مونسانتو» و «نواریتس» با هدف افزایش سهمشان در بازار جهانىِ در حال رشدِ سموم علف کش، به خلق محصولات داراى ژن پیوندى اى روى آورده اند که در برابر همین سمومِ تولیدى خودشان مقاوم هستند. به عنوان نمونه، بذرهاى جدید انحصارى و ثبت شده مقاوم در برابر سموم آفت کش شرکت مونسانتو، در برابر پرفروش ترین سم علف کش این شرکت یعنى سم «روندآپ» مقاوم هستند. 

 


شرکت هایى از این دست، امیدوارند تا حد امکان کشاورزان را متقاعد سازند که محصولات جدید مقاوم در برابر سموم علف کش، نابودى و قلع و قمع کارسازترى را از علف هاى هرز براى آن ها ممکن مى سازند. با استفاده از چنین سمومى است که کشاورزان قادر خواهند بود تا در هر زمانى از فصل رویش، بدون نابود ساختن محصولات زراعى، علف هاى هرز را قلع و قمع نمایند؛ اما منتقدین همواره هشدار داده اند که استفاده از این گونه محصولات زراعى مقاوم در برابر سموم علف کش، احتمالاً کشاورزان را به استفاده بیشتر از سموم براى کنترل علف هاى هرز ترغیب مى نماید،چرا که با استفاده از این نوع سموم، دیگر نگرانى اى براى از بین رفتن محصولات زراعى وجود ندارد، و استفاده فزاینده از این گونه سموم نیز به نوبه خود، احتمال گسترش مقاومت در علف هاى هرز را به همراه دارد که البته نتیجه آن، استفاده هر چه بیشتر از این نوع سموم براى مقابله با گونه هاى مقاوم تر خواهد بود و... محصولات جدیدِ داراى ژن پیوندى مقاوم در برابر آفات، از جمله ذرت بى تى نیز براى نخستین بار است که به بازار عرضه شده اند. هم اینک شرکت هاى مونسانتو و نوارتیس در حال عرضه محصولات گیاهى اى هستند که در هر سلول این گونه گیاهان، نوعى حشره کش تولید مى شود و این در حالى است که مجموعه اى رو به گسترش از شواهد علمى، به احتمال خلق «ابرحشراتى» اشاره مى کنند که در برابر تأثیرات این گونه محصولات جدید ژنتیکى از خود مقاومت نشان مى دهند. 


 
برخى دیگر از بوم شناسان، هم اکنون نسبت به خطر آن چه که آن را «رهایى ژن ها» مى خوانند، هشدارهایى مى دهند و این خطر، چیزى جز انتقال ژن هایى پیوندى از محصولات گیاهى به خویشاوندان علفى آن ها از طریق گرده افشانى نیست. مطالعات و بررسى هاى اخیر نشان داده است که ژن هاى پیوندى اى که هدف آن ها مقاومت در برابر علف کش ها و نیز آفات و ویروس ها است، مى توانند از طریق گرده افشانى، خود را به ساختار ژنتیکى خویشاوندان گیاهى شان وارد سازند و بدین ترتیب به خلق علف هاى مقاوم در برابر ویروس ها، آفات و علف کش ها بینجامد. 
جداى از مخاطراتى از این دست، صنعت بیمه نیز نشان داده که اگرچه به جبران خسارات ناشى از غفلت و یا آسیب هاى کوتاه مدتى که نتیجه معرفى و عرضه محصولاتِ اصلاح شده ژنتیکى به محیط زیست است، مبادرت مى ورزد، اما در برابر خسارات فاجعه آمیز و بلندمدت زیست محیطى، مسؤولیتى به عهده نمى گیرد و این بدین دلیل است که این صنعت هم فاقد نوعى دانش ارزیابى کننده و اکولوژى پیش بینانه اى است که بتواند با اتکاى به آن، در مورد مخاطرات و آسیب هاى موجود تصمیم گیرى نماید. در مقابل چنین خلایى است که در صورت بروز هرگونه آلودگى ژنتیکى، هیچ کس عهده دار مسؤولیت آن نمى گردد و به راستى در این مورد، مقصّر اصلى کیست؟ شرکت هاى فعال در عرصه علوم زیستى و یا دولت ها؟ 

 
گذشته از این موارد، عرضه موجودات جدید اصلاح شده ژنتیکى با پیامدهایى جدى براى سلامت بشرى همراه است؛ پیامدها و تأثیراتى که بایستى درباره آن ها تصمیم گیرى و به رفع آن ها اقدام نمود. واقعیت آن است که این گونه محصولات جدید دربرگیرنده ژن هایى از موجوداتى هستند که به هیچ وجه در طول تاریخ به عنوان منبع غذایى، مورد استفاده بشر قرار نمى گرفته اند. از آن جا که امروزه دو درصد بزرگسالان و هشت درصد کودکان در برابر غذاهاى مرسوم از خود حساسیت نشان مى دهند، حامیان طبقه مصرف کننده، استدلال مى کنند که بایستى همه غذاهاى دستکارى شده ژنتیکى به درستى برچسب گذارى شوند تا بدین شکل مصرف کنندگان از هرگونه مخاطره نسبت به سلامت خود اجتناب ورزند. البته در انگلستان، نگرانى هاى جدى انجمن پزشکى این کشور درباره تأثیرات بالقوه استفاده از محصولات غذایى اصلاح شده ژنتیکى بر سلامت انسان ها، سبب شده تا زمانى که اجماعى علمى درباره سلامت این گونه محصولات شکل گیرد، کاشت تجارى این گونه محصولات، به حالت تعلیق درآید. همچنین اتحادیه اروپا هم اخیرا از اعطاى مجوزهایى براى برخى محصولات اصلاح شده ژنتیکى، خوددارى مى ورزد. 

 


مسلّم آن است که بایستى هم اینک شاهد تعلیقى جهانى درباره عرضه این گونه محصولات غذایى و نیز ورود موجودات اصلاح شده ژنتیکى به محیط زیست باشیم تا مطالعات بیشتر درباره مخاطرات این گونه محصولات بر محیط زیست و سلامت بشریت و نیز نحوه تعهدها و مسؤولیت هاى موجود در این عرصه، سرانجامى یابد. 

 
مسلما ادامه بذرافشانى مزارع کشاورزى با استفاده از بذرهاى اصلاح شده در زمانى که فاقد یک علم ارزیابى کننده این فن آورى هستیم، عملى نابخردانه و غیرمسؤولانه است. 

 
www.organicconsumers.org 


سانسور خطرات غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى

جو بلیفوس و کارِن چارمن 


چکیده: 



یکى از محققین عرصه بیوتکنولوژى، طى آزمایش هاى متعددى، به این نتیجه مى رسد که دست کارى ژنتیکى، باعث بروز تغییراتى ناخواسته در محصولات غذایى مى شود که براى پستان داران خطرناک است. این تحقیق، به همراه 6 تحقیق دیگر از این دست، با مخالفت شرکت هاى فعال در زمینه صنعت بیوتکنولوژى، متوقف و نتایج آن ها از طریق شبکه هاى خبرى سانسور گردید. 



در سال 1998م، یک محقق به نام آرپاد پوتسایى، اولین تحقیق مستقلى را که از سوى صنایع، تأمین مالى نمى گردید، در مؤسسه تحقیقاتى رووِت Rowett در مورد بررسى آثار غذاهاى تغییریافته ژنتیکى بر روى پستان داران به انجام رساند. هدف از این تحقیق، آن بود که امکان مضر بودن ژن هاى دوخت و دوز شده را براى پستان دارانى که آن ها را مى خورند، بررسى کند. سه محقق دانشگاهى، مسؤولیت ارزش یابى این تحقیق را برعهده داشتند و 3 دانشجو نیز در این تحقیق، با پوتسایى هم کارى مى کردند. نتایج اولیه تحقیق، بسیار شگفت انگیز بود. بر مبناى این یافته ها، نفس دست کارى ژنتیکى مى تواند به سیستم دفاعى و دستگاه گوارش پستان داران صدمه وارد کند. 


تحقیق پوتسایى نشان داد که موش هاى صحرایى که با سیب زمینى هاى دستکارىِ ژنتیکى شده، تغذیه شده بودند، دچار اختلالات فیزیکى، گشادى روده کوچک و رشد ضعیف مغزى شده اند. سیب زمینى هاى مذکور به گونه اى مهندسى ژنتیکى شده بودند که داراى ژنى از یک نوع دیگر سیب زمینى باشند. این سیب زمینى ها، حاوى ژن لکتین که تولیدکننده مواد قندى است، بودند. هدف از این تغییر ژنتیکى، مقاوم نمودن این گیاه، در برابر آفت ها بوده است. این عکس العمل نامناسب فقط در گروهى از موش هاى صحرایى یافت شد که از سیب زمینى هاى تغییر یافته ژنتیکى تغذیه شده بودند و گروه کنترل (گروهى دیگر از موش ها که با سیب زمینى هاى سالم تغذیه شده بودند) با این که لکتین را از منبع اصلى آن، بدون دست کارى ژنتیکى تغذیه کرده بودند، رشدى طبیعى داشتند. 


این نتایج، مشخص مى کند که عکس العمل هاى نامناسب این حیوانات ناشى از افزودن لکتین نیست، بلکه حاصل از دست کارى ژنتیکى مى باشد. پوتسایى در این زمینه مى گوید: «همه موادى که از تغییر ژنتیکى به دست مى آیند و امروزه در دسترس هستند، از همین فن آورى استفاده مى کنند و اگر مشکلى وجود دارد، به سیب زمینى محدود نخواهد شد، بلکه احتمالاً همه غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى را در بر مى گیرد.» 


در سال 1998م، پوتسایى در برنامه «جهان در عمل»، از تلویزیون انگلستان ظاهر شد و گزارشى را از یافته هاى تحقیق خود ارائه کرد. رئیس مؤسسه رووت، آقاى فیلیپ جیمز، براى پایان دادن به جنجال هاى حاصل از این مصاحبه تلویزیونى، وجود چنین تحقیقى را انکار کرد، حال آن که خود او مصاحبه پوتسایى را با تلویزیون تأیید کرده بود. پس از این حادثه، او پوتسایى را اخراج و تیم تحقیقاتى او را منحل کرد، اطلاعات به دست آمده از تحقیقات پوتسایى را توقیف نموده و 6 تحقیق دیگر را نیز که در این زمینه فعالیت داشتند، متوقف نمود. بعدها معلوم شد که شرکت مونسانتو، که یکى از شرکت هاى اصلى آمریکایىِ فعال در زمینه بیوتکنولوژى است، پیش از مصاحبه پوتسایى و اخراج بعدى او، 224 هزار دلار به مؤسسه رووِت کمک کرده است. 


شواهدى در مورد قابل قبول بودن تحقیقات پوتسایى بعدها به دست آمد. تحقیقى که جیمز مدعى عدم وجود آن بود، در یک رسیدگى داخلى به مؤسسه، یافت شد. پس از آن لاسنت (یکى از نشریات معتبر پزشکى بریتانیا) یکى از نوشته هاى پوتسایى را در حمایت از تحقیقاتش منتشر کرد. شایان ذکر است که مؤسسات خبرىِ با پوشش وسیع، از قبیل: ایندیپندنت، هرالد، تایمز، گاردین و واشنگتن پست، این خبر را سانسور کردند و وال استریت ژورنال با درج خبر «حمله سیب زمینى هاى کشنده» تلاش کرد که این خبر را غیرواقعى نشان دهد. پس از مدتى، پرنس چارلز، در سایت اینترنتى خود، سالم بودن غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى را زیر سؤال برد و با پوتسایى متحد شد. چارلز با نوشتن مقاله اى در «دیلى میل» نگرانى خود را از فقدان آزمایش هاى تحقیقاتى اولیه در مورد سلامتى این غذاها بیان داشت. 


پیش از آن، در سال 1992م، سازمان غذا و داروى ایالات متحده (FDA)، اعلام داشته بود که غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى در اکثر موارد «مشابه و یا اساسا شبیه به مواد اولیه موجود در غذاهاى عادى» هستند؛ از این رو پیش از ورود به بازار مصرف، نیازمند آزمایش هاى سلامتى ویژه نیستند. این سیاستِ FDA باعث کنار گذاشته شدن مقررات دیرینه اى شد که از شرکت ها مى خواست که سلامتى محصول خود را به اثبات برسانند. ربکا گلدبرگ از سازمان دفاع زیست محطیى مى گوید: «سیاست FDAدر این زمینه، قویا از تولیدکنندگان غذا به بهاى به خطر انداختن حمایت از مصرف کننده پشتیبانى مى کند.» 


بن لیلیستون، که نویسنده اى در این زمینه است، مى افزاید: «در حال حاضر، هیچ تحقیق مستقل و یا با تأمین مالى دولتى، وجود ندارد که اثر غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى را بر پستان داران آزمایش کند.» پوتسایى در گزارش خود در نشریه لانست مى نویسد: «تجاربى از این دست باید تکرار شوند، من از به عهده گرفتن این مسؤولیت استقبال مى کنم، این ما نبودیم که تحقیقات را متوقف کردیم.» 


بن لیستون در این زمینه مى نویسد: «در ایالات متحده، غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى به آرامى و مخفیانه وارد بازار شدند؛ اکثر آمریکایى ها چیز زیادى در مورد این روش کاملاً جدیدِ تولید غذا نمى دانند و نیز در مورد خطرات احتمالى این غذاها چیز کم ترى مى دانند. به طور معمول، دستگاه هاى آمریکایى مسؤول در زمینه حفاظت از محیط زیست و سلامتى انسان ها، در این زمینه، بسیار سخت گیر هستند، اما در این مورد، یعنى ورود غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى به بازار، قواعد کاملاً نادیده گرفته شد.» 


این تحقیق، در آغاز یک سال پر آشوب براى صنایع بیوتکنولوژى منتشر شد. براى اولین بار در طول تاریخِ غذاهاى تغییر یافته ژنتیکى، ما شاهد کاهش تولید این محصولات بودیم. در اثر انتقادات داخلى و بین المللى، FDA اعلام نمود که مقررات جدیدى در این زمینه وضع مى کند. شاید مهم ترین حادثه این سال، آلوده نمودن محصولات غذایى به ذرت تغییر یافته ژنتیکى بود. این ذرت ها براى مصارف حیوانى تجویز شده بود و به علت خطر ایجاد بیمارى هاى ناشى از حساسیت، استفاده از آن ها در غذاهاى انسانى ممنوع بود. کشف این نوع ذرت توسط اتحادیه اى از گروه هاى طرفدار این امر، منجر به بازگرداندن 300 نوع از محصولات و دادخواست هایى فراوان از سوى جامعه کشاورزان و نیز کاهش صادرات به بازارهایى اساسى مانند ژاپن گردید. این مسأله حتى سیستم قانونى ایالات متحده را نیز زیر سؤال برد، تا جایى که تا پایان سال 2000م چندین قانون در کنگره، در مورد تحولات اساسى در آژانس هاى نظارتى ایالات متحده بر چنین محصولاتى، پیشنهاد گردید. 


سال گذشته، شاهد تحولاتى اساسى در جامعه کشاورزى بر سر محصولات تغییر یافته ژنتیکى بوده ایم. کشاورزان در حال حاضر، نگران قابلیت اعتماد، بازار فروش و گرده افشانى اتفاقى این محصولات هستند. قیمت بذرهاى اصلاح شده در اثر آزمایش هاى مهندسى ژنتیکى و... افزایش یافته است و حتى شرکت هایى چون «آرچردانیل میدلند» به کشاورزان در مورد تولید محصولات مهندسى ژنتیکى هشدار داده اند و به طور کلى، بخش مواد غذایى، نگران اثر این محصولات بر توان صادرات ما هستند. 

 


جریان کلى رسانه ها به طور مداوم پشت جبهه داستان محصولات تغییر یافته ژنتیکى را بر عهده داشته اند. این رسانه ها در اطلاع رسانى نسبت به آخرین دست آوردهاى علمى صنایع بیوتکنولوژى و گزارش هایى که قویا تضمین هاى تکنولوژیک را براى این محصولات ارائه مى دهد، سریع عمل مى کنند، اما ناتوانى ادارات نظارتى ایالات متحده در هم گامى با خطرات منحصر به فرد غذاهاى بیوتکنولوژیک را نادیده مى گیرند. هر چند مسئله بذرهاى ذرت، پوشش خبرى خوبى یافت، اما گزارش هاى اندکى به علت اصلى و زیربنایى این ماجرا پرداخت. 

 

منبع: www.projectcensored 

منبع :

سیاحت غرب، شماره های سه و شش