(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
دشمنان علم(مقاله انتخابی)
 

بـسـم الــلّــه الـرّحـمـن الـرّحـیـم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین  و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین


دشمنان علم

□ جرج مانبیوتdna

 

چکیده:


تولید محصولات کشاورزی از طریق دستکاری ژنتیک، یکی از چالش‌های بزرگی است که فراروی کشورهای جهان قرار دارد. در این میان، با توجه به مخالفت مردم اکثر کشورهای غربی با تولید و مصرف این مواد ، به دلیل سود سرشاری که از این طریق نصیب شرکت‌های تولید کننده این مواد خواهد شد، آنها فعالیت‌های خود را معطوف به کشورهای فقیری کرده اند که با مشکل کمبود مواد غذایی دست به گریبانند. نویسنده در این مقاله ضمن انتقاد از سیاست‌های دولت انگلیس در این حوزه، برخی از دلایل نهفته در پشت این سیاست‌ها را نیز فاش کرده و به نقد می‌کشد.

 

عجیب است،  دولتی که برای واکنش نشان دادن نسبت به نیروهای بازار تا هر جا که لازم ببیند پیش می‌رود ، وقتی پای موضوع دستکاری ژنتیک به میان می‌آید ظاهراً بر این باور است که مصرف کننده همیشه در اشتباه است. تونی بلر که شش سال را صرف حذف نقش دایگی دولت کرده، به ما دستور می‌دهد که دهانمان را ببندیم و هرچه را که به ما می‌دهند بخوریم. ملت به طور گسترده با این فن آوری مخالفت کرده است: دانشمندان ارشد  هشدار داده اند که شاید جلوگیری از آلودگی گرده ای غیر ممکن باشد، تحقیقات میدانی حاکی از آن هستند که فن آوری دستکاری ژنتیک، همین باقی مانده حیات وحش ما را تهدید می‌کند. با این حال به نظر می‌رسد که دولت تصمیم گرفته است، ما را  به پذیرش این فن آوری وادار کند. بهترین راه برای سنجش نیات دولت، بررسی تحقیقات انجام شده درباره  سرمایه گذاری‌های دولت است. عملکردی که فاش کننده استراتژی دراز مدت آن برای هم کشاورزی و هم علوم است. اما به نظر می‌رسد که این راهبرد، هر دو اینها را نابود می‌کند.

 

دستگاه اصلی سرمایه گذاری برای علوم زیستی در انگلیس، «شورای پژوهش‌های علوم بیولوژیک و بیوتکنولوژیک» است. این دستگاه اخیراً روی دویست و پنجاه و پنج  پروژه تحقیق درباره مواد غذایی و کشاورزی سرمایه گذاری کرده است. بیست و شش مورد از این پروژه‌ها به تولید غلات تهیه شده با دستکاری ژنتیک مرتبط هستند و فقط یکی از آنها به تولید ارگانیک مربوط می‌شود.

 

ما در اینجا درباره علوم آسمان آبی حرف نمی‌زنیم بلکه درباره تحقیقی با کارکردهای احتمالاً تجاری سخن می‌گوییم. ما باید انتظار داشته باشیم که این پروژه به آنچه که بازار خواهان آن است،  پاسخ دهد. تقاضا برای مواد غذایی ارگانیک در انگلیس، در یک سال تا سی در صد رشد داشته است. ما هفتاد  در صد این مواد غذایی را وارد می‌کنیم که یکی از دلایل آن این است که در انگلیس بازدهی محصولات ارگانیک پایین است و برای یافتن راه‌هایی جهت افزایش میزان بازدهی آنها، به تحقیقاتی نیاز است.

 

این  تخصیص نامناسب بودجه، زمانی ما را شگفت زده می‌کند که ببینیم، چه کسانی در کمیته‌هایی نشسته اند که شورای پژوهش‌های بیولوژیک و بیوتکنولوژیک را در کنترل دارند. این کمیته‌ها پر است از مدیران اجرایی «سینجنتا»، «گلاکسو اسمیت کلاین»، «آسترازنکا فارماکیوتیکال»، «مرک شارپ اند دوهم»، «پی فیتزر»، «ژنتریکس پی ال سی»، «میلنیوم فارماکیوتیکال»، «سلتک ویونیلور». حتی در  «گروه مشاوره ای در مورد دغدغه‌های اجتماعی» که یکی از بازوهای جدید این شورا است، نمایندگانی از «یونایتد بیسکوییتز» حاضر هستند اما از گروه‌های مصرف کننده یا زیست محیطی، هیچ نماینده ای در آن حضور ندارد. آنچه که  «بازار» (با آن مفهومی که من و شما از آن می‌دانیم)،  از خواست کسانی که به دنبال کنترل بر بازار هستند، بسیار متفاوت است.

 

به نظر می‌رسد،  تمام دستگاه‌های بودجه گذاری دولتی همین خط را دنبال  می‌کنند. «اداره غلات داخلی» ده میلیون پوند از پول ما را هر ساله صرف بهبود تولید، سلامت بخشی  و بازار یابی غلات و دانه‌های روغنی انگلیسی برای افزایش توان رقابت آنها می‌کنند. این اداره چهل و هفت  پروژه تحقیقات سلامت بخشی را روی وب سایت خود فهرست کرده است. تنها یکی از این پروژه‌ها برای افزایش توان رقابتی محصولات ارگانیک طراحی شده است. «کمیسیون گوشت و دام» که اصلاً روی پروژه‌های ارگانیک هیچ سرمایه گذاری نکرده است، اما برای یک تحقیق و بررسی از پتانسیل ژنی بودجه پرداخت کرده که نبود آن باعث «عضله زایی دوگانه» در گاوها می‌شود. حذف این ژن باعث می‌شود که سر و شکل حیوان شبیه آرنولد شوارتزینگر شود، اگر چه به مغز او هیچ چیز اضافه نمی‌شود. اخیراً با انتشار تصویری از یک گوساله دارای عضلات دوگانه ، به ویژه وقتی  کاربردهای رفاهی آن نیز توضیح داده شد، جامعه با خشم نسبت به آن واکنش نشان داد. سر در آوردن از اینکه چگونه نتایج این تحقیقات می‌توانند یا باید تجاری شوند، کار راحتی نیست. اما این کمیسیون احتمال مهندسی ژنتیک گاوها  با یک ژن عضله آفرین موثر را  به عنوان «یک پیشرفت جالب»! مد نظر قرار داده است. این دستکاری‌ها به همان اندازه که برای جامعه علمی بد و ناخوشایندند، برای کشاورزان و مالیات دهندگان نیز نامطلوب هستند. در حالی که مصرف کنندگان همچنان اصرار می‌ورزند که برای این محصولات هیچ آینده ای در انگلیس وجود ندارد، سران موسسات تحقیقاتی  هشدار می‌دهند که دانشمندان انگلیسی مجبور به ترک کشور برای یافتن کار خواهند شد.

 

مایکل ویلسون مدیر اجرایی «تحقیقات بین الملل» که بودجه آن توسط دولت پرداخت می‌شود، اخیراً به «گاردین» گفته است که انگلیس در حال قرار دادن خود در مسیر تبدیل شدن به یک  تالاب تکنولوژیک و فکری است. اگر چنین باشد، یکی از دلایل آن، نتیجه اقدامات خود اوست. ویلسون که خود را نسبت به فن آوری دستکاری ژنتیک  «اوانجلیک» می‌خواند، سه سال گذشته را صرف چرخش تحقیقات موسسه خود از پرورش متعارف کرده است. با توجه به اینکه او  کار دانشمندان تحت امر خود را به فن آوری ای پیوند زده که هیچ کس خواهان آن نیست، تقریباً هیچ حقی ندارد که نسبت به فرار مغزها شکوه ای داشته باشد.

 

طبق گفته کریستوفر لیور رییس دپارتمان گیاه شناسی  دانشگاه آکسفورد، به این ترتیب که اوضاع پیش می‌رود، بیوتکنولوژیِ گیاهی دارد در این کشور مرده به دنیا می‌آید. «طرز پیش رفتن اوضاع» عمدتاً  نتیجه راهی است که او این دانشمندان را به سمت آن هدایت کرده است. تا تابستان سال گذشته، او عضو شورای حاکم بر شورای پژوهش‌های بیوتکنولوژی بود. او در دانشگاه با تعطیل کردن موسسه جنگل کاری آکسفورد (که شاید بهترین نمونه در نوع خود در جهان بود) و تغییر تمرکز کار دپارتمان خود از کلیه ارگانیسم‌ها و اکوسیستم‌ها به سمت زیست شناسی ملکولی و مهندسی ژنتیک ، فرار مغزها را مهندسی کرده است. دانشجویان خواهان مطالعه تمام سیستم‌ها هستند؛ بنابراین تعداد اندکی از استادان باقی مانده دارای این تخصص‌ها ، فشار کاری بسیار سنگینی را تحمل می‌کنند، در حالی که نبود تقاضا برای فن آوری ای که مطلوب اوست، شغل بقیه را در معرض تهدید قرار داده است. این چرخش، کاملاً تقصیر کسانی چون ویلسون و لیور نیست. ارزیابی از تحقیقات انجام شده توسط دولت که تعیین می‌کند چقدر پول به دپارتمان‌های آکادمیک رسیده است، آنها را بر اساس تعداد مقالاتی که تهیه کرده اند و سود مجلاتی که انتشار داده اند، رتبه بندی می‌کنند. شما می‌توانید سی سال از عمرتان را صرف مطالعه درباره زیست شناسی آفات نارگیل در جزایر تروبریانت کنید، فقط برای کشف این واقعیت که نمی‌توانید نتایج کارتان را در جایی آبرومندتر از مجله «علوم نارگیلی جزایر تروبریانت» به چاپ برسانید. اما یک تیم مهندسی ژنتیک خوب می‌توانند مقاله شان را در «نیچر» یا «ساینس»، هر چند ماه یک بار به چاپ برسانند و در آنها فقط یک رشته آزمایش‌های کلیشه ای را گزارش دهند.

 

از آنجا که آنها نمی‌توانند ما را تشویق کنند تا هرچه را که به ما می‌دهند بخوریم، بسیاری از مهندسین ژنتیک انگلیسی در حال معطوف کردن توجه خود به سمت کشورهایی هستند که مردم آنها گزینه‌های کمتری برای اینکه چه چیزی را و حتی چه وقت بخورند دارند. شرکت‌های «بیوتک» و دانشمندان رام و دست آموز آنها از فقر مردم سایر کشورها برای مهندسی دستاوردهای خود استفاده می‌کنند. دولت هم نشسته است و گوش می‌دهد. دپارتمان توسعه بین ا لمللی انگلیس تحت ریاست کلر شورت سیزده میلیون پوند در اختیار پژوهشگرانی قرار داد که در حال تحقیق برای تولید غلات تهیه شده از طریق مهندسی ژنتیک برای کشورهای فقیر هستند؛ با این  بهانه که این مواد غذایی، جهان را سیر خواهند کرد. چندی پیش در سال جاری، آرون دوگراسی یکی از محققان موسسه مطالعات تکاملی توسعه در دانشگاه «ساسکس» تجزیه و تحلیلی را از غلات تهیه شده از طریق دستکاری ژنتیک ـ پنبه، ذرت و سیب زمینی شیرین ـ  که شرکت‌های بیوتک در حال تولید آنها در آفریقا هستند، منتشر کرد. او کشف کرد که پرورش متعارف و مدیریت اکولوژیک بهتر، از نظر هزینه به  بهبود‌های بسیار بیشتری در بازده محصول  منجر شده است. او گزارش می‌کند که پروژه تولید سیب زمینی شیرین از طریق دستکاری ژنتیک، هم اکنون وارد دوازدهمین سال خود شده است؛ نوزده دانشمند روی آن کار می‌کنند و قریب شش میلیون دلار در آن سرمایه گذاری شده است. از آن طرف، پرورش سیب زمینی شیرین به شیوه ارگانیک و طبیعی در اوگاندا توانست فقط در ظرف چند سال با بودجه ای اندک به نتیجه برسد و بازده محصولی نزدیک به صد در صد داشته باشد  که در مقابل انواع ویروس‌ها نیز به خوبی مقاوم هستند. بهترین دستاوردی که سیب زمینی شیرین تهیه شده از طریق دستکاری ژنتیک  به همراه داشته ـ حتی اگر به بزرگ نمایی شرکت‌های بیوتک معتقد باشیم ـ  هجده درصد  است. اما تکنیک‌های متعارف برای این شرکت‌ها هیچ نفعی دربر ندارند، چرا که آنها روی انحصار محصول حساب باز کرده اند. اگر این شرکت‌ها به این تکنیک‌ها تمایلی ندارند، دولت نیز همین رویه را در پیش گرفته است.

 

آن دسته از ما که با تجاری سازی غلات تهیه شده از طریق دستکاری ژنتیک مخالفت می‌کنیم، غالباً به ضد علمی بودن متهم می‌شویم، درست همانطور که مخالفان جرج بوش برچسب ضد آمریکایی می‌خورند و منتقدان اسراییل  انگ ضد سامی بودن. اما هیچ کس بیشتر ازوزارتخانه‌های دولتی برای علم، تهدید به شمار نمی‌روند؛ نهادهایی که به منظور تولید چیزی که ما پیشاپیش آن را رد کرده ایم ، در برنامه‌های تحقیقاتی انحراف به وجود می‌آورند.

 

منبع:www.monbiot.com

به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 71