(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
خانه های ما به مناطق سمی و خطرناک تبدیل شده اند (مقاله انتخابی)

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

 و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین

 

خانه های ما به مناطق سمی و خطرناک تبدیل شده اند


□ ماريان لليوداسميت،جو ايمينگ

 shiniaee

 

چکيده:


با به کارگيري بيش از 000/80 ماده مختلف شيميايي در ساخت محصولات عرضه شده به بازار، ما شاهد حضور اين مواد در بدن‌ها، غذاها، خاک، هوا و آب مصرفي خود هستيم. اين مواد که عموماً داراي عمر بالا، پايداري زياد و غيرقابل تجزيه مي‌باشند، تأثيرات مختلفي را بر سيستم ايمني بدن، سلامت رواني، دستگاه‌هاي توليدمثل و يادگيري ما و به ويژه کودکان مي‌گذراند؛ هرچند اکثر اين آثار، هيچ گاه مورد مطالعه و بررسي قرار نمي‌گيرند. نويسنده با يادآوري عرضه سالانه صدها ماده جديد شيميايي به بازار با استفاده از روش‌هاي بيوتکنولوژي، مهندسي ژنتيک و مواد پليمري، خاطرنشان مي‌کند که با حضور اين مواد سمي و خطرناک در همه جاي دنيا، ديگر نمي‌توان حتي از خانه‌هايمان به عنوان بهشتي امن ياد کرد.


شايد عده اندکي از مردم بدانند که اکثر مواد شيميايي استفاده شده در محصولات مصرفي روزانه ما، هرگز در حوزه تأثيرات درازمدتشان بر روي سلامت انسان‌ها، مورد آزمون قرار نمي‌گيرند. با توجه به 000/80 ماده شيميايي موجود در جهان ، از اسباب‌بازي‌هاي کودکان تا مبلمان و 000/1 ماده شيميايي‌اي که همه ساله معرفي مي‌شوند، تقريباً ارزيابي تأثيرات اين مواد بر روي افراد، غيرممکن گرديده است. به صورت خلاصه ، ما نيازمند پارادايم‌هاي جديدي جهت قانون گذاري در حوزه اين مواد شيميايي هستيم.


براساس يکي از اصول اوليه دانش سم‌شناسي، همه مقادير مصرفي از اين مواد، مي‌تواند آلوده کننده باشد، اما آنچه که در اين ميان حائز اهميت مي‌باشد اين است که ما تنها با يک ماده شيميايي سمي روبه‌رو نيستيم. مثلاً صابون‌هاي مصرفي ما حاوي ده‌ها ماده شيميايي مختلف است که بسياري از آنها براي ژن‌هاي بدن ما و مکانيسم‌هاي سم‌زداي موجود در آن، غريبه به حساب مي‌آيند.


همچنين اثبات گرديده که تعدادي از اين مواد شيميايي توليد شده، داراي طول عمر بالا و پايداري زياد هستند. (نظير ددت و ديوکسين) اين مواد پس از مصرف وارد هوا و آب گرديده و در نهايت وارد غذا، خانه و پوشاک مي‌گردند. بدين ترتيب، خانه‌هاي ما را ديگر نمي‌توان يک بهشت ايمن دانست و آنها را بايد يکي از آلوده‌ترين مناطق دنياي امروز معرفي نمود.


مطالعاتي که مواد شيميايي موجود در خون، چربي و شير  مادران ما را اندازه‌گيري مي‌نمايند، نشان‌دهنده وجود يک سطح هشداردهنده و غيرمنتظره از اين مواد سمي مي‌باشد. همچنين مقدار اين مواد در بدن بچه‌ها، بيش از مقدار سنجش شده در بدن پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هايشان مي‌باشد. البته اگرچه گفته مي‌شود که مقدار اين مواد اندک است، اما با معرفي موادشيميايي جديدتر و افزوده شدن آنها به مواد قبلي موجود در زنجيره غذايي، اوضاع بدتر هم خواهد شد.


براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت، وجود اين موادشيميايي در بدن بچه‌ها مي‌تواند به مشکلاتي نظير ناتواني در يادگيري، بي‌نظمي‌هاي رفتاري، آسم، سرطان، عملکرد ضعيف سيستم ايمني بدن و همچنين بروز بي‌نظمي در سيستم توليد مثل آنان در آينده بيانجامد. کودکان ما از لحظه لقاح سلولي با موادشيميايي سمي مختلفي دست به گريبان بوده و در حالي متولد مي‌شوند که صدها ماده شيميايي مصنوعي در بدن‌هاي کوچکشان وجود دارد. به علاوه، اين يک تفکر تأمل‌برانگيز است که شير مادران، مقوي ترين و مغذي‌ترين منبع تغذيه و حفظ حيات نسل‌هاي بعدي است، اما ما شاهد حضور انواع موادشيميايي ممنوع سمي در آن هستيم.


در سايه رشد نگراني‌هاي بين‌المللي در مورد تأثيرات ناشي از همجواري با اين مواد شيميايي به ويژه در مورد بچه‌ها، لزوم انجام يک اقدام جهاني در جهت مقابله با اين آلودگي‌هاي شيميايي احساس مي‌شود. مثلاً استراليا هنوز هم از يک مدل مديريت ريسک اجرا شده از سوي ايالات متحده در جهت قانون گذاري در حوزه موادشيميايي و نه رويکرد جديد اتحاديه اروپا در مورد جايگزيني سريع موادشيميايي سمي با گزينه‌هاي سالم‌تر و کم خطرتر و سبزتر، بهره مي‌گيرد.


مطمئناً اتخاذ يک رويکرد فراگير و همه‌جانبه، نيازمند قانون گذاري مؤثر و ايجاد مشوق‌هايي براي حمايت از صنايع سبز و تسريع در جهت حذف مواد شيميايي خطرناک خواهد بود. هم اينک مواد شيميايي سؤال‌برانگيز تا زمان اثبات خطراتشان، به عنوان موادي سالم و بي‌خطر شناخته مي‌شوند. نظير اتفاقي که در مورد محصولات دخاني و آزبست در سال‌هاي گذشته روي داده و ما با آسيب‌هاي فراواني روبه‌رو شده‌ايم.


با وجود همه اين مشکلات، هنوز هم همه ساله صنايع ما با استفاده از روش‌هاي بيوتکنولوژي، مهندسي ژنتيک و پليمرهاي جديد، موادشيميايي جديدي را روانه بازار مي‌نمايند که اين پرسش را از سوي کارشناسان سلامت مطرح نموده که آيا رهبران بلندپايه استراليا در جهت حفاظت ما، پيش‌بيني‌هاي لازم قانوني را به عمل آورده‌اند و يا خير؟ هرچند آزمون‌هاي سلامت انجام شده بر روي پتوها و اسباب‌بازي‌هاي وارداتي به کشور ما نشان داده که قانون‌گذاري در حوزه کالاهاي وارداتي تا چه حد مشکل مي‌باشد، چرا که بررسي و آزمون مواد به کار گرفته شده در ساخت اين محصولات، تقريباً غيرممکن است. به عنوان مثال، گروهي از موادشيميايي که قوانين دولتي در جهت نظارت بر آثار آنها بر سلامتي افراد تا حدود زيادي ناکام بوده است، پرفلورها هستند که عمدتاً در ساخت ظروف نچسب، مواد ضدآب و ضدلک و محصولات برقي به کار مي‌روند. تاکنون مطالعات بسيار محدودي بر روي آثار استفاده از اين مواد بر روي سلامت انسان‌ها انجام شده است، اما وجود ارتباط بين کاربرد اين موادشيميايي و ايجاد تومورها، مشکلات توليد مثل و همچنين تضعيف سيستم ايمني به اثبات رسيده است. البته نکته مهم در اين رابطه اين است که اين موادشيميايي تجزيه و يا شکسته نمي‌شوند.


اين مواد که به «سموم بدون پاسپورت» معروف شده‌اند، با سفر به سراسر کره زمين از طريق هوا و آب، در سراسر محيط‌زيست و حيات وحش و بسيار دورتر از نقطه توليد و يا استفاده، قابل ردگيري و مشاهده‌اند. شايد تاکنون اين خبر را نشنيده باشيد که مقدار انواع پرفلورها در بدن خرس‌هاي قطبي در هر 5 تا 8 سال، دو برابر مي‌گردد.


البته ساير موادشيميايي سمي هم پس از انتشار در گرد و خاک و هواي منازل ما منتشر مي‌گردند که همانند آب فلاش‌تانک دستشويي‌ها، به فضاي خارج منتقل مي‌شوند. به علاوه، موادي که از خانه‌هاي ما روانه فاضلاب‌هاي شهري مي‌گردد، حاوي بسياري از مواد سمي مقاوم است که ريشه در مواد مصرفي ما دارند.


زمان آن فرا رسيده که همه ما تهديدات زيست‌محيطي و سلامت مربوط به کاربرد اين آلودگي‌هاي شيميايي را جدي‌تر بگيريم. به علاوه، به جاي تمرکز بر افزايش بهره‌وري واحدهاي توليدي، بايد راهي جديد در پيش بگيريم که حفظ سلامت عموم شهروندان و محافظت از محيط زيست، از مهم ترين دستاوردهاي اين راهبردهاي نوين، با استفاده از قوانين پيش گيرانه در حوزه موادشيميايي خواهد بود.


منبع: www.Smh.com.au

به نقل از:ماهنامه سیاحت غرب،شماره 57