(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
از کیسینجر تا ظریف؛ افشاگری "ویلیام انگدال" آمریکایی از تراریخته‌های نابودگر(مقاله انتخابی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین


گزارش تسنیم از طرحهای پنهان برای نابودی بشر

از کیسینجر تا ظریف؛ افشاگری "ویلیام انگدال" آمریکایی از تراریخته‌های نابودگر

 

ویلیام انگدال که سالها در حوزه بیوتکنولوژی فعالیت کرده است به‌خوبی از طرح‌های خاندان‌های حاکم بر آمریکا برای نابودی نسل و زراعت با استفاده از تراریخته‌ها پرده برمی‌دارد.


به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، انتشار سلسله گزارشهایی در تسنیم درباره گسترش استفاده از محصولات تراریخته، آثار غیرقابل جبران آن بر نسل و زراعت و گنجانده شدن آن در برنامه ششم که باعث قانونی شدن آن می شود باعث استقبال متخصصان امر و اعتراض برخی شد، به طوریکه خطر سیاسی شدن موضوع و خارج شدن آن از فضای کارشناسی وجود دارد. بهزاد قره‌‌یاضی عضو پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی در واکنش به احتمال ایجاد اختلالات ژنتیکی ناشی از مصرف محصولات تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) کشاورزی گفت: اینکه دشمنان بخواهند برای ضربه زدن به یک کشور از محصولات تراریخته به‌عنوان یک سلاح استفاده و آنها را عقیم کنند، از لحاظ علمی امکان آن وجود ندارد... طرح و ادعای چنین مطالبی ناشی از بی‌اخلاقی فناوری‌هراسان است.


ولی استفاده از پژوهش های انجام شده توسط متخصصین ممتاز بین المللی لایه های بیشتری از واقعیت آنچه اصلاح گونه ها و بهبود وضعیت تغذیه مردم نامیده می شود عیان می کند. "هنری کیسینجر" سیاستمدار کهنه کار آمریکایی اعتقاد داشت که مهار نفت و انرژی، باعث کنترل دولت ها می شود و کنترل غذا قدرت مهار مردم را می دهد. شاید به سادگی نتوان عنوان کرد که برنامه ای پنهانی برای دستکاری های ژنتیک در غذای انسان در حال انجام است اما "ویلیام انگدال" این موضوع را به خوبی شرح داده است.


وی نویسنده کتاب "بذرهای نابودی: برنامه ای پنهان برای دستکاری ژنتیک" است که در تحقیقات خود به این نتیجه می رسد، برخی از نخبگان سیاسی اجتماعی آمریکا به دنبال کنترل بر اساسی و ضروری ترین پایه های بقای انسانها هستند تا از این راه بتوانند قوت غالب مردم بیشتر مناطق جهان، یعنی نان را به نفع خود مصادره کنند البته آنها به دنبال کنترل کشاورزی در کل جهان نیز هستند.

 

وی در این کتاب خواننده را وارد بازی های قدرت سیاسی و پشت پرده آزمایشگاه های علمی و شرکت های بزرگ می کند و نشان می دهد؛ روشهای منفعت طلبانه در کنار فساد دولتها باعث دستکاری های ژنتیک محصولات کشاورزی توسط شرکتها و آزمایشگاهها شده و در نهایت کنترل جهانی غذای بشر به وسیله عده ای معدود را موجب می شود. این کتاب در برخی مقاطع همچون کتابهای پلیسی سرشار از جرایم انجام شده به وسیله بازیگران این بازی شوم است.


نویسنده در مقدمه کتاب با اشاره به سخنانی از جورج کنان سیاستمدار و نظریه پرداز آمریکایی اینگونه آورده است که آمریکا حدود نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارد اما در کل کمتر از 7 درصد مردم جهان شهروند آمریکا هستند. این شکاف میان مردم آمریکا و دیگر نقاط جهان رو به افزایش است. وظیفه واقعی برای آینده آمریکا این است که یک الگو از روابط را برنامه ریزی کند که به امریکا اجازه دهد تا موقعیت برتر خود را بدون اینکه گزندی به امنیت ملی آن برسد حفظ کند. باید برای این کار احساسات را کنار گذاشت و همه تمرکز خود را معطوف به اهداف ملی فوری ساخت. آمریکا نیازمند این نیست که خود را گول بزند اما می تواند بر روی خیرخواهی جهانی و ظاهری زیبا از نوع دوستی تمرکز کند. (جورج کنان این سخنان را در سال 1948 بیان کرد) در کتاب ویلیام انگدال نشان داده می شود که گروه کوچکی از نخبگان سیاسی اجتماعی در واشنگتن بعد از جنگ جهانی دوم تمام تلاش خود را بکار گرفتند تا اختلاف متمایز خود با دیگران را حفظ کنند و بر منابع اندک جهان بعد از جنگ فایق بیایند.


این کتاب که اولین بخش از مجموعه کتاب های این نویسنده که با عنوان کلی قرن جنگ: نظم نوین جهانی و سیاست های نفتی امریکا- در انگلیس منتشر شد خط قرمزی از قدرت را دنبال می کند که به دنبال سیطره بر بقا و غذای روزانه بشریت است. فردی که به صورت نمادین منافع آمریکایی ها در بعد از جنگ را محافظت می کرد هنری کیسینجر بود که در دهه 1970 میلادی سیاست موازنه قدرت ژئوپلیتیک را دنبال می کرد و به نظر می آمد که در زیر کمربندهای امنیتی خود انواع توطئه ها و دسیسه ها را به همراه دارد. وی بود که کنترل نفت را مساوی با کنترل دولت ها و کنترل غذا را معادل با مهار ملت ها می دانست. البته ریشه این سیاست ها به دهه 1930 و هنگامی باز می گردد که چند نهاد خصوصی ایجاد شدند تا ثروت و قدرت را برای تعدادی از خانواده های آمریکایی تضمین کنند. این خانواده ها از بوستون تا نیویورک و از فیلادلفیا تا واشنگتن را به همراه رسانه های مردمی این نقاط در اختیار داشتند و تصمیم هایی را در چارچوب East Coast Establishment اتخاذ کردند، اما ماهیت قدرت در آمریکا بعد از جنگ نمایان شد و مراکز متعددی در نقاط مختلف از سیاتل تا جنوب کالیفورنیا همچون هوستون، لاس وگاس و آتلانتا و میامی را به عنوان شاخک های حساس برای تقویت قدرت امریکا آسیا و ژاپن تا امریکای لاتین ایجاد کردند.

 

انگدال معتقد است که همه چیز در ظاهر قدرت و منابع معدنی و طلای سیاه خلاصه نمی شود. از سال های بعد از جنگ جهانی دوم در ظاهر طلای سیاه یعنی نفت به عنوان ابزار قدرت باعث جنگ های بسیاری شد. گرچه برخی افراد پر نفوذ امریکایی راه سعادت خود را در نفت می دیدند اما برخی دیگر حوزه ای متفاوت را انتخاب کردند که همچون منابع انرژی اقتصاد جهانی را نیز تحت تاثیر می گذاشت. این حوزه بخش های آموزش، سلامت، دارو و بسیاری دیگر از جنبه های زندگی را تحت پوشش قرار می داد این بخش علمی بود حوزه بیولوژی و کشاورزی را در بر می گرفت. اقدامات این دسته از نخبگان برای بیشتر مردم امریکا ناشناخته باقی مانده است و موضوع آن نیز با عنوان "ارگانیسم یا موجوداتی با ژنتیک تغییریافته" یا GMO شناخته می شوند. اما به سرعت مشخص شد که این اقدام بدون نگاه به تاریخ سیاسی خانواده پرقدرت راکفلر امکان پذیر نیست.


چهار برادری که در سه دهه بعد از جنگ جهانی دوم نقشی مهم را در شکل دادن به قرن امریکایی ایفا کردند. در واقع این ارگانیسم های تغییر داده شده نشان دادند که نخبگان آمریکایی به دنبال آن هستند تا با هر هزینه ای همه جهان را تحت سیطره خود در آورند. سه دهه قبل قدرت در اختیار این خانواده منحصر شده بود اما اکنون که سه برادر محو شده اند پروژه مورد نظر ان ها برای سلطه جهانی به وسیله دیگران و حتی نهادهای دولتی همچون پنتاگون اما اغلب با شیوه ای نرم تر و با عناوینی همچون دموکراسی دنبال می شود و حتی با قدرت نظمی از این سیاست ها حمایت می کند.


مهندسی مرگ


ویلیام انگدال با ارائه آمارها و اسناد دقیق اثبات می کند که مهندسی ژنتیک و ثبت اختراع از گیاهان و دیگر موجودات زنده بدون در نظر گرفتن تاریخ و اهداف سیاسی آمریکا غیرقابل درک است. جورج کنان، هنری اوییس، آورل هریمن و چهار برادر راکفلر بخشی را در کشاورزی با عنوان تجارت کشاورزی ایجاد کردند و باعث انقلابی سبز در این بخش در کشورهای در حال توسعه شدند تا بازارهای جدیدی را برای تولیدات شیمیایی و پالایشگاهی خود ایجاد کنند و همزمان وابستگی آن ها به تولیدات نفتی را نیز گسترش دهند.


بیل گیتس مالک مایکروسافت نیز در این ماجرا با راکفلر همداستان شده است. در سال های ابتدایی تنها چهار شرکت بزرگ چند ملیتی وارد عرصه تولیدات غذایی و کشاورزی شدند که بیشتر مردم جهان در خوراک روزانه خود به آنها در رژیم غذایی خود در زمینه ذرت، سویا، برنج، گندم و حتی سبزیجات، میوه جات و پنبه وابسته بودند. ردّ پای این شرکتها حتی در ایجاد برخی بیماری ها در حیوانات و انسان ها دیده می شود.


سه شرکت از این چهار شرکت خصوصی رابطه گرم و پرقدرتی را با پنتاگون و بخش تحقیقات تسلیحات شیمیایی آن داشتند و چهارمین شرکت که گرچه عنوان سوییسی را یدک می کشید اما در حوزه مدیریتی انگلیس قرار داشت. همچون شرکت های نفتی، در حوزه تجارت کشاورزی نیز این پروژه جهانی آمریکایی - انگلیسی محسوب می شد. در ماه می سال 2003 درست قبل از بمباران و نابودی بغداد به وسیله آمریکا، رییس جمهور امریکا فرایندهای GMO را در یک اقدام استراتژیک اولویت سیاست خارجی خود در دوران پس از جنگ اعلام کرد. مقاومت اتحادیه اروپا که دومین تولید کننده بزرگ محصولات کشاورزی بود مانع موفقیت جهانی این پروژه آمریکایی شد.


آلمان، فرانسه، اتریش، یونان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا مجدانه اجازه ندادند تا به دلایل بهداشتی و علمی این اقدام صورت گیرد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای جهان نیز به این خط مشی مردد شدند. تا اینکه در ابتدای سال 2006 سازمان تجارت جهانی اتحادیه اروپا را مجبور کرد درهایش را به تولیدات GMO باز کند و این کار یک پیروزی بزرگ برای شرکت های آمریکایی محسوب می شد. بعد از اشغال عراق نیز امریکا تلاش بسیاری کرد تا کشاورزی عراق را هم زیر کشت دانه های مهندسی ژنتیک شده در آورد و این کار را با دست و دل بازی گسترده وزارت کشاورزی آمریکا انجام داد. جالب اینجاست که اولین و بزرگ ترین تجربه از این نوع مهندسی در کشاورزی در دهه 1990 میلادی در کشوری صورت گرفت که به صورت سنتی تحت دستکاری های خانواده راکفلر و بانک های نیویورک قرار داشت. این کشور آرژانتین بود.


در بخش های مختلف این کتاب نشان داده می شود که چگونه فساد، رشوه، فشارهای دولتی، دروغ و حتی کشتار و جرایمی وحشتناکی برای تولید و گسترش GMO مورد استفاده قرار گرفت. این جرایم در ابتدا با نام کارآمد سازی کشاورزی و دوستی با محیط زیست و حل معضل گرسنگی جهانی مطرح و اجرایی شده اند اما نکته اینجاست که هدفشان تنها پول و سود بوده است. خانواده های قدرتمندی که فدرال ریزرو، بانک انگلیس، بانک ژاپن و بانک مرکزی اروپایی را کنترل می کنند پول کافی را برای نابودی و خلق سود دارند. هدف آنها در سطحی بالاتر کنترل زندگی بر روی زمین و برتری بر همه است، اما هنوز یکی دو دهه تا سیطره بر غذای جهان فاصله دارند. این جنبه از داستان GMO نیاز به بازخوانی دارد.


ساده انگاری برخی که همه نوع تجارت با پوسته علمی را تقدیس کرده و الزاما مفید می دانند باعث می شود ایران به آزمایشگاه دیگری پس از آرژانتین، عراق و دیگران تبدیل شود. سونامی سرطان و بیماری های دست ساخته آزمایشگاههای غربی زنگ خطر را مدتهاست به صدا درآورده و استفاده از تجارب بشری در مقابله با جنایات علمی! را ضروری می سازد. نامه محمد جواد ظریف در دو دهه قبل نشانه هوشیاری ایشان در شناختن نیات شوم خاندان های حاکم آمریکایی است و نباید با مخلوط کردن بحثهای سیاسی روز با مسائل کلان، زمینه آسیب رسیدن به امنیت غذایی و سلامت مردم را فراهم کرد.

 

رئیس فدراسیون جهانی جنبش کشاورزی ارگانیک در گفت‌وگو با تسنیم: مدارک زیادی برای آلوده دانستن محصولات تراریخته وجود دارد

 

رئیس فدراسیون جهانی جنبش کشاورزی ارگانیک (آیفوم) با تاکید برخطرات محصولات تراریخته کشاورزی بر روی مصرف‌کننده و محیط زیست گفت: مدارک اثبات شده‌ زیادی برای آلوده دانستن این محصولات وجود دارد.


آندره لویی در حاشیه سومین همایش بین‌المللی توسعه تجارت و بازار محصولات ارگانیک در گفت‌و‌گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، افزود: در حال حاضر موسسه آیفوم فعالیت‌های فراوانی را در خصوص گسترش کشاورزی ارگانیک در جهان انجام می‌دهد.


وی در خصوص لزوم توسعه محصولات کشاورزی ارگانیک و جلوگیری از تولید محصولات تراریخته خاطر نشان کرد: توسعه کشت محصولات تراریخته( دست کاری ژنتیکی شده) محصولات ارگانیک را نیز در زمان گرده افشانی آلوده می‌کنند.


رئیس فدراسیون جهانی جنبش کشاورزی ارگانیک (آیفوم) ادامه داد: بازار محصولات ارگانیک طی یک برنامه 12 ساله در سال 2013 به رقم 72 میلیارد دلار رسیده است و پیش‌بینی می‌شود که سال‌های آتی به رقم 100 میلیارد دلار برسد.


وی اظهار کرد: برنامه‌های جدیدی در خصوص توسعه و بازاریابی محصولات ارگانک و تحقیق و توسعه آنها در حال انجام است. عرضه کود‌های ارگانیک و بیولوژیک عملکرد محصولات ارگانیک را  افزایش داده و بر میزان عرضه آن‌ها به بازار می‌افزاید.


این مقام مسئول گفت: برای توسعه کشاورزی ارگانک آماده همکاری‌ها و تعاملات با وزارت جهاد کشاورزی ایران و ارائه تضمین و روش‌های‌کنترل مناسب هستیم.


لویی اظهار داشت:‌ هرچیزی که قابلیت کاشتن داشته باشد امکان تولید به صورت ارگانیک دارد و در حال حاضر بسیاری از محصولات تجاری بخش کشاورزی نیز مانند شکر و پنبه به صورت ارگانیک تولید می‌شوند.


این مقام مسئول درحوزه ارگانیک اضافه کرد: محصولات خوارکی تنها شامل محصولات ارگانک نیستند بلکه لوازم آرایشی و بهداشتی مانند شامپو‌، پارچه، لباس و چرم را نیز می توان به صورت ارگانیک تولید کرد.


وی در پاسخ به این سوال که آیا مدارک اثبات شده‌ای درخصوص خطرات و آلودگی مصرف و تولید محصولات تراریخته برای مردم و محیط زیست وجود دارد یا خیر گفت: دانش محض و مدارک اثبات شده‌ای در خصوص آلودگی محصولات تراریخته وجود دارد که در صورت لزوم در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

 

چرا پوتین واردات محصولات "تراریخته" به روسیه را ممنوع کرد؟ 


به دلیل مضرات بی شمار محصولات محصولات کشاورزی تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی)، رویکرد جهانی حذف این محصولات از سبد غذایی کشورها است، در هیمن رابطه پوتین پیشتر واردات این محصولات به روسیه را منع کرد.


به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، متأسفانه با وجود رویکرد جهانی برای حذف محصولات کشاورزی تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) از سبد غذایی کشورها به دلیل اثبات شدن آثار غیرقابل جبران آن بر سلامت انسان، و همچنین تأکید مقام معظم رهبری بر «تولید محصولات کشاوری سالم و ارگانیک»، دولت در برنامه ششم توسعه نه تنها هیچ برنامه ای را برای توسعه کشاورزی ارگانیک لحاظ نکرده، بلکه در صفحه 360 از این برنامه با تأکید بر «تولید انبوه و تجاری سازی محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) با اولویت برنج و پنبه» بر تصویب سیاستهای کلان برای تولید این محصولات پافشاری می کند.


بنا به گفته 16 سال پیش محمدجواد ظریف وزیر خارجه، محصولات تراریخته محصولاتی هستند که به عنوان «سلاح» و «برای عقیم سازی یک نسل از یک کشور» از آنها استفاده می شود. ضمن اینکه (به دلیل یکبار مصرف بودن بذرها و نیاز به سموم خاص و انحصاری غرب)، وابستگی تمام و کمال به غرب را به همراه خواهد داشت و در تضاد با امنیت ملی قرار دارد.

 

حال این بند از برنامه ششم، فارغ از مضرات بی شمار، و با ترفند «تولیدات دانش بنیان» و ذیل «راهبردها، سیاستها، و اقدامات اساسی بخش علم و فناوری» در مجلس شورای اسلامی در حال تصویب است. این در حالی است که در پی روشن شدن مضرات بی شمار این محصولات «دانش بنیان»! رویکرد تمامی کشورها به این محصولات تغییر کرده، و تولید این محصولات به سرعت در حال محدود شدن است.


یک مثال برای اعمال محدودیتهای شدید و گسترده، در این زمینه کشور روسیه است.بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان، عملکرد دولت ولادیمیر پوتین را در ممنوعیت واردات و کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) می ستایند. روسیه با برنامه ریزی جهت تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده محصولات عاری از دستکاری ژنتیکی (GMO Free) کاملاً در نقطه مقابل ایالات متحده امریکا (به عنوان بزرگترین صادر کننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی (GMO)) قرار گرفته است.


بنابر آمارهای رسمی، طی 10 سال اخیر، سهم محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در صنایع غذایی روسیه از 12 درصد به 0.01 درصد کاهش یافته است. در حال حاضر تنها 57 محصول غذایی این کشور حاوی موجودات دستکاری شده ژنتیکی (GMO) می باشد.

در اواسط دسامبر گذشته (آذر 94)، ولادیمیر پوتین، طی نطقی در در پارلمان این کشور اعلام کرد، دولت او مصصم است طی برنامه‌ای روسیه را به بزرگترین تولید کننده جهانی محصولات غذایی با کیفیت، سالم و اکولوژیک تبدیل کند. او در بخشی از سخنانش گفت: «واردات محصولات ارگانیک در کشورهای غربی به شدت در حال افزایش است؛ در حالیکه آنها خودشان تولید کننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند. این نشانه ای از شکست محصولات دستکاری شده ژنتیکی در جهان است!»

گفتنی است تا 10 سال پیش، افزون بر نیمی از محصولات غذایی روسیه از طریق واردات تأمین می شد، اما در حال حاضر میزان صادرات محصولات غذایی روسیه بیش از میزان واردات این محصولات است. صادرات محصولات غذایی روسیه اکنون بالغ بر 20 میلیارد دلار، و معادل یک چهارم فروش تسلیحات، و یک سوم صادرات گاز طبیعی این کشور است.

 

عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران در گفت‌وگوی تفصیلی با تسنیم ــ ۱

خطر هجوم محصولات آلوده به کشور/ ورود "تراریخته" به برنامه ششم مشکوک است/ خود اروپایی‌ها تراریخته را محدود کردند

 

عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران نسبت به قانونی شدن طرح صهیونیستی اگروتروریسم در خلال تصویب لایحه برنامه ششم توسعه کشور هشدار داد و با مشکوک خواندن این مسئله گفت: خود اروپایی‌ها ورود محصولات تراریخته را محدود کردند.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، مواد غذایی تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) به محصولاتی اطلاق می‌شود که از انتقال یک یا چند ژن بین دو نوع موجود زنده مختلف به وجود می‌آید؛ گرچه این محصولات دانش‌بنیان می‌تواند از محسناتی مانند پرمحصولی، و مقاومت نسبت به آفات بهره‌مند باشد، اما مشکلات متعددی نیز برای چرخه طبیعی اکوسیستمها و سلامتی انسانها به وجود می‌آورند؛ چرخه‌ای که طی هزاران سال گذشته، به روال طبیعی خود ادامه داده و توسط انسان کمتر دستکاری شده است. این موارد چنان مضر است که می‌تواند به‌عنوان یک «سلاح» تمام‌عیار علیه ملتها، و حتی برای «عقیم سازی نسلها» مورد استفاده قرار گیرد، اما دانش‌محور بودن این محصولات، و مزایای توصیفی آن به‌بهانه توسعه فناوری‌های نو سبب شده که مسئولین کشور ما بدون در نظر گرفتن معایب این محصولات، تولید تجاری آن را در لایحه برنامه ششم توسعه بگنجانند.


برای تنویر افکار عمومی و آگاه سازی مسئولین نسبت به فاجعه‌ای که در حال رخ دادن است با کارشناسان این حوزه به گفتگو نشسته‌ایم؛ گفتگوی حاضر با دکتر آزاد عمرانی عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران انجام شده که بخش اول آن از نظر خوانندگان می‌گذرد.


معرفی، و تاریخچه محصولات تراریخته


تسنیم: با سلام خدمت شما و با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید؛ لطفاً برای آغاز بحث معرفی و تاریخچه‌ای از محصولات تراریخته بفرمایید.


بنده هم متقابلاً خدمت شما سلام عرض می‌کنم؛ و ممنونم از فرصت این گفتگو؛ اگر بخواهیم یک تعریفی داشته باشیم، محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا دستکاری شده ژنتیکی مشتمل است بر هر نوع انتقال ژن به‌صورت بین‌گونه‌ای و یا درون‌گونه‌ای به‌کمک ابزار مهندسی ژنتیک که موجب ایجاد یک یا چند صفت جدید و یا ویرایش یک یا چند صفت شود. رونمایی از این محصولات به سال 1982 میلادی برمی‌گردد؛ در این سال اولین «موش دستکاری شده ژنتیکی» به‌صورت آزمایشگاهی تولید شد؛ اما حوزه این دانش به تولید محصولات کشاورزی تراریخته نیز کشیده شد و تولید انبوه ذرت، پنبه، سویا و کلزای دستکاری شده ژنتیکی در دستور کار قرار گرفت؛ برای مثال اولین تولید تجاری محصولات کشاورزی دستکاری شده ژنتیکی در سال 1986، توسط آمریکا و فرانسه و به‌واسطه تولید «تنباکوی مقاوم به علف‌کش» بود؛ و در سال 1996 کمپانی «مونسانتو» به تولید انبوه و تجاری سویای مقاوم به علف‌کش گلایفوسیت (راندآپ) دست زد.


تاکنون تعداد ژنهای ثبت‌شده تجاری محصولات دستکاری شده ژنتیک از مرز 1500 مورد گذشته است. این دستکاری در طبیعت می‌تواند لطمات جبران ناپذیری وارد کند؛ دانشمندان حوزه اخلاق زیستی معتقدند فرایندی را که در طبیعت هرگز اتفاق نمی‌افتد نباید در آزمایشگاه انجام دهیم؛ مثلاً هیچ‌گاه در طبیعت یک ماهی با گوجه‌فرنگی یا ذرت جفت‌گیری نمی‌کند!


راهیابی این محصولات به ایران


تسنیم: این مقوله چه‌زمانی به ایران راه پیدا کرد؟


اواخر دهه هفتاد شمسی، مصادف با ورود محققان ایرانی به تحقیقات مهندسی ژنتیک است. در سال 1378 برنج دستکاری شده ژنتیک با ژن مقاوم نسبت به آفت کرم ساقه‌خوار در کشور تولید شد. در سالهای بعد نیز این روند ادامه پیدا کرد؛ و متناسب با ارتقای دانش بیوتکنولوژی، مؤسسات تحقیقاتی کشور نیز تجهیز شدند، خصوصاً طی سالهای 1380 الی 1383 بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی کشاورزی و پزشکی کشور به تجهیزات پیشرفته بیولوژی مولکولی مجهز شدند. این سالها، مقارن با همان زمانی است که زمزمه وجود تراریختگی در مواد غذایی وارداتی (به‌خصوص روغن آرژانتینی) مطرح شد؛ گرچه با کمال تأسف، علی‌رغم اینکه ما ابزارهای تشخیصی مناسبی در اختیار داشتیم و چند پایان‌نامه دانشجویی نیز در این زمینه صورت گرفت، اما برای تشخیص و برچسب گذاری این محصولات، اقدام مؤثری از سوی مسئولان انجام نشد.


تسنیم: متأسفانه در کشور ما خصوصاً در تولید روغن خوراکی، در سطح گسترده‌ای از این محصولات دستکاری شده استفاده شده، و نادانسته این محصولات را وارد چرخه غذایی مردم کرده‌ایم.


نه‌خیر؛ بنده قبول ندارم که این کار نادانسته صورت گرفته باشد، چطور است که طرفداران محصولات تراریخته و بازرگانانی که سودهای کلان از ورود این محصولات به بازار می‌برند، برای توجیه و تأکید بر لزوم تولید این محصولات در داخل کشور، آمار چند میلیارد دلاری واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی را اعلام می‌کنند؛ اما سالها ساکت بوده‌اند؛ و هیچ تلاشی برای آگاه سازی مردم و برچسب زدن به این محصولات انجام نداده‌اند؟


اولاً زیرساختهای لازم، هم به‌لحاظ تجهیزات و هم نیروی انسانی متخصص، جهت تشخیص محصولات تراریخته را در آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشورمان داریم؛ ثانیاً چرا طی این سالها علی‌رغم سخن پراکنی‌ها، عزم کافی در دولتها، جهت ارزیابی جامع، درست و بی‌طرفانه نسبت به بررسی اثرات زیست‌محیطی و سلامتی محصولات دستکاری شده در ایران وجود نداشته است؟


واقعیت جهانی درمورد محصولات دستکاری شده ژنتیکی این است که با گذشت بیش از 20 سال از تولید تجاری این محصولات، انحصار بذرهای استراتژیک تراریخته همچنان در دست شرکت بزرگ آمریکایی «مونسانتو» قرار دارد؛ این کمپانی و شرکتهای اقماری آن حدود 80 درصد از تولید بذرهای ژنتیکی دنیا را در اختیار دارد، و با استراتژی حساب‌شده وارد کشورها می‌شود؛ بنابراین نمی‌توانیم بپذیریم که بروز این اشکالات نادانسته بوده است.


البته ممکن است برخی از افراد در درون دولتهای ما، به‌صورت ناآگاهانه تحت تأثیر این کمپانیها قرار گرفته باشند؛ اما نفرات اصلی به هیچ وجه ناآگاه نیستند؛ دولتیها، ممکن است به‌چشم یک دانش و فناوری پیشرفته به این علم نگاه کنند؛ و به همین دلیل برای اینکه خدمتی هم بکنند، افزایش اعتبارات، تجهیز کردن مراکز و حمایت از طرحهای پژوهشگران این عرصه را در اولویت قرار بدهند؛ بدون اطلاع از نیت شوم اربابان این صنعت و مشکلات و مخاطراتی که ممکن است برای مردم داشته باشد.


تولید این محصولات عمدتاً تحت لوای آمریکا و با پوشش بنیادهای خیریه صورت می‌گیرد


تسنیم: آیا دولت آمریکا هم در این کمپانیها سهیم است؟


کمپانی «مونسانتو» از یک حفاظ امنیتی و تجاری از جانب دولت آمریکا برخوردار است؛ چرا که طبق قانون تجارت جهانی، اگر هر مجموعه‌ای بدون پرداخت حق امتیاز این کمپانی، اقدام به کشت و تولید این محصولات نماید، مجرم شناخته می‌شود؛ و باید غرامت پرداخت کند؛ در غیر این‌صورت با دولت آمریکا طرف خواهد بود؛ به این ترتیب و با توجه به حمایت دولت آمریکا از حق مالکیت معنوی این کمپانیها، سهم دولت آمریکا در فروش آنها بین 1.2 تا 1.5 درصد است.


تسنیم: بهانه موافقان محصولات تراریخته، عمدتاً دو چیز است؛ اول اینکه از این دانش به‌عنوان یک فناوری پیشرفته دفاع می‌کنند؛ و مخالفان را با نام مخالفت با دانش یا دانش هراسی به حاشیه می‌رانند؛ و ثانیاً بحث امنیت غذایی جهانی را مطرح می‌کنند. ممکن است در مورد روشها و ترفندهای مختلف نفوذ در ساختار قدرت و درون سیستمهای دولتی توضیح بفرمایید؟


این کمپانیها بیشتر از طریق مجموعه‌های ظاهراً خیریه و عام المنفعه، مانند بنیاد صهیونیستی راکفلر، و در قالب طرحهای مشترک تحقیقاتی و بورس تحصیلی، نخبگان کشورهای هدف را تحت حمایت خود می‌گیرند؛ بعد این افراد آموزش‌دیده این پیام را از درون به دولتها منتقل می‌کنند، که کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی، یک ضرورت انکارناپذیر؛ و هرگونه تعللی نشانه عقب ماندگی است. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که بهترین روش توسعه تجارت محصولات تراریخته نفوذ در دولتها است.


تسنیم: حالا این ادعا چقدر صحت دارد که کشت این محصولات ضرورت دارد؟


اگر دولت آمریکا و کمپانی مونسانتو واقعاً به فکر مبارزه با گرسنگی بود و مقاصد سیاسی و اقتصادی در پی این سیاستها وجود نداشت، آنها اجازه تکثیر بذرها را به کشاورزان جهان سومی می‌دادند؛ نه‌اینکه آنها را در صورت تکثیر بذرها به دادگاه بکشانند، و مجازات کنند! بسیاری از فعالین حقوق بشر این رویکرد دولت آمریکا و کمپانی مونسانتو را «برده‌داری نوین» می‌نامند. ضمن اینکه این کمپانیها به‌بهانه امنیت غذایی و کاهش سوء تغذیه در ملت‌های گرسنه، محصولاتشان را قبل از ارزیابی‌های زیست‌محیطی و سلامتی روانه سفره‌های مردم کشورهای مختلف نموده‌اند.


تسنیم: بروز مشکلات و به هم ریختگی محیط زیست یا سلامت افراد، اولین بار چه‌زمانی مشاهده شد؟


در اواخر سال 2005، مواردی نظیر علف‌های هرز مقاوم به علف‌کشها پدید آمد؛ یعنی نه‌تنها مشکل علف‌های هرز حل نشد؛ بلکه هزینه بیشتری را به کشاورز تحمیل کرد. با گذشت 20 سال، تدریجاً نهادهای مردمی، تشکلهای کشاورزی، زیست شناسان اخلاق‌محور و بعضاً حتی برخی دولت‌ها، مخاطرات و نتایج معکوس محصولات دستکاری شده ژنتیکی را گزارش کردند.


مقاومتهای زیادی در برابر این محصولات شکل گرفته است


تسنیم: فعالیتهای این نهادهای اجتماعی، در محدود کردن این محصولات مؤثر بود؟


در ابتدا افراد و کشاورزانی که علیه این غولهای اقتصادی ــ ازجمله مونسانتو ــ برخاستند، شانس چندانی برای پیروزی نداشتند. اگر کار به دادگاه کشیده می‌شد، این شرکتها به‌دلیل استخدام وکلای گران‌قیمت و خبره و هزینه‌های بالای دادرسی، کشاورز را به نقطه‌ای می‌رساندند که مجبور به صلح و سازش شود، و از شکایتش صرف‌نظر کند؛ یا اگر بازرسان مونسانتو می‌فهمیدند که نهادی یا کشاورزی شاکی و گله‌مند است و قصد طرح شکایت دارد، آنها پیشدستی کرده، و شکایتی را در دادگاه مطرح می‌کردند، و هزینه‌های بالایی برای آن دسته از کشاورزان معترض ایجاد می‌کردند. روحیه تهاجمی و پرخاشگرانه شرکتهایی مانند مونسانتو به‌گونه‌ای است که کشاورزان فکر شکایت را هم نتوانند بکنند!


تسنیم: یعنی این مقاومتها بی‌تأثیر است؟


نخیر؛ مؤثر بوده است؛ با افزایش اعتراضات و ارتباط میان تشکل‌های زیست‌محیطی و دانشمندانی که معتقد به اخلاق زیستی و سلامت هستند، امروزه یک سد قوی و در حال گسترش، در برابر محصولات تراریخته ایجاد شده است. درحقیقت می‌توانیم بگوییم جنبش بزرگ ضد تراریختگی در دنیا شکل گرفته، و از دیدگاههای مختلف، این محصولات را نقد می‌کند. کشورهای مصرف‌کننده باید ماهیت این محصولات را بدانند، و آگاهانه تصمیم بگیرند. سهل انگاری و چشم‌پوشی از مخاطرات سلامتی، مشکلات زیست‌محیطی، و همچنین تبعات اجتماعی و اقتصادی تراریخته‌ها می‌تواند موجب لطمات جبران‌ناپذیری شود. خوشبختانه آگاهی جوامع، درباره ماهیت محصولات دستکاری شده به‌شدت در حال افزایش است؛ برای مثال انجمنهای ارگانیک یکی از مراکز مخالفت با این محصولات هستند؛ انجمن‌های ارگانیک با به‌کارگیری بیش از حد سموم شیمیایی، دستکاری ژنتیکی و همین‌طور تابش هسته‌ای در عملیات کشاورزی مخالفند.


تسنیم: برآوردی از سود فروش بذر و آفت‌کش‌ها در این روش دارید؟


این تجارت سوداگرانه، بعضاً سود ده‌ها برابری دارد؛ به همین دلیل است که با حربه‌های مالی، موافقانی برای خود دست و پا می‌کنند؛ این موافقان دستکاری ژنتیکی، درباره مزایای کشت بذرهای تراریخته و افزایش عملکرد اغراق می‌کنند؛ ضمن اینکه هیچ‌گاه راجع به مخاطرات و جنون تجاری که پشت این محصولات قرار دارد حرفی نمی‌زنند.


تسنیم:‌ آیا اعتراض مؤثری در برابر این معضل مهم صورت می‌گیرد؟


امروزه صدای اعتراضهای مخالفان بلند شده، و موج بزرگی علیه محصولات دستکاری ژنتیکی به راه افتاده است. این موضوع وقتی از دیدگاههای مختلف مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، حقایق بسیار تلخی را آشکار می‌سازد، که باید به‌ گوش همه برسد. اطلاعات سیاه و بسیار منفی درباره این نوع محصولات وجود دارد. چشم‌پوشی از مخاطرات زیست‌محیطی و سلامتی که برای جامعه دارد، ممکن است باعث وارد شدن صدمات جبران ناپذیر به نسلهای آینده شود.


بذرهای وابستگی


تسنیم: به‌نظر شما عمده‌ترین مشکلی که ممکن است از این محصولات ناشی شود، چیست؟


گذشته از خطرات زیست‌محیطی و سلامتی، از جهت امنیتی نیز «وابستگی در غذا» یکی از مهمترین اشکالات استفاده از محصولات تراریخته است. آنها می‌خواهند استاندارد غذای مردم دنیا را تعیین کنند.

تسنیم: ممکن است بیشتر توضیح بفرمایید؟


مثالی می‌آورم، سیستم عاملهایی در رایانه‌ها و در تلفنهای همراه، به‌عنوان نرم افزار مبنا استانداردسازی جهانی شده است؛ حالا وقتی شما به ویندوز وابسته شدید، شرکت مایکروسافت می‌تواند به هر شکلی که بخواهد در آن حیطه شما را مدیریت کند؛ چرا که شما وابسته شده‌اید، اما بدترین حالت وقتی است که غذا و ذائقه ما به یک شرکت خارجی یا تفکر خاصی وابسته شود. باید عالمانه برخورد کنیم؛ و بپذیریم که این سوداگران، به فکر امنیت غذای کره زمین و رفع سوء تغذیه و گرسنگی نیستند، آنها می‌خواهند سبک زندگی جدیدی را به وجود بیاورند؛ آنها به این وسیله در صدد برآمده‌اند که همه چیز را تحت کنترل بگیرند؛ و در این بین مدیریت ضروری‌ترین نیاز بشر یعنی «غذا» مهمترین مسأله به شمار می‌رود.


تسنیم: آیا ممکن نیست استفاده از این روش، با رعایت الزامات و شرایطی منجر به شرایط بهینه و سهولت در زندگی بشر شود؟


بی‌تردید بذرهای دستکاری شده ژنتیکی، جای عملیات کشاورزی را ــ که ریشه در تاریخ تولید محصولات کشاورزی دارد ــ نخواهد گرفت. اجرای صحیح عملیات کشاورزی بهترین راه برای کنترل افزایش بهره‌وری و از بین بردن آفات و علفهای هرز می‌باشد. بذرها در گستره تاریخ با اقلیمهای مختلف سازگار، و توسط بشر گزینش شده‌اند. نمی‌توان برای تاریخ، فرهنگ و علم کشاورزی در اقلیمها و شرایط مختلف، نسخه استاندارد و واحدی تجویز کرد. مهندسین ژنتیک، اکوسیستم و کنشهای متقابل موجودات را نمی‌توانند در درون لوله آزمایش ببینند! بشر امروزی به‌دنبال سهولت در کشاورزی، روشهای نادرستی را پی گرفته است؛ و می‌خواهد با صرف کمترین هزینه و حداقل انرژی به نتیجه مطلوبش برسد، اما استفاده از این روشها تبعاتی به‌همراه دارد؛ به‌عنوان مثال همه ما با استفاده از نرم افزارهایی مثل اسکایپ و تلگرام هم می‌توانیم از احوال پدر و مادر خود باخبر شویم؛ اما این روش ارتباط مجازی گرچه کارکردهای مثبت زیادی هم می‌تواند داشته باشد، اما حتی با استفاده زیاده از حد و نابجا از آن جای ملاقات حضوری و انتقال مستقیم احساسات را نخواهد گرفت؛ درباره کشاورزی هم همین‌طور است، جایگزینی برای اصول بنیادین کشاورزی نداریم. در استفاده از این روش هم ابتدا این‌گونه به نظر می‌رسد که کشاورز یک بذر تراریخته بکارد، و از عملیات پرزحمت و طاقت‌فرسای کشاورزی خلاص شود! بذر دستکاری شده ژنتیکی کشاورزان را از زحمت و تلاش خلاص نمی‌کند؛ بلکه عملاً آنان را به کمپانی‌های تولید بذر وابسته می‌کند. انحصاری شدن این تجارت و تملک شرکتهای بومی تولید کننده بذر توسط غول مونسانتو، کشاورزان را به ورشکستگی خواهد کشاند.


دولت در لایحه ششم تحت نفوذ قرار گرفت


تسنیم: آقای دکتر! اگر ممکن است توضیحی در مورد مجاز شدن این مورد در لایحه برنامه ششم توسعه بفرمایید.


به‌نظر من در حالی که با موج فزاینده بازدارنگی کشورهای جهان در حوزه محصولات دستکاری شده ژنتیکی مواجه هستیم؛ عجله در رهاسازی و تولید تجاری این محصولات کاملاً غیرمنطقی و مشکوک به نظر می‌رسد. کشورهایی نظیر فرانسه، سوئیس و آلمان نخستین تولیدکنندگان و پیشروان جهانی محصولات تراریخته بوده‌اند. کمپانی‌های اروپایی بایر، سینجنتا و بی‌اِی‌اِس‌اِف بذرهای دستکاری شده ژنتیکی را به کشورهای زیادی صادر می‌کنند، اما خبری از کشت این بذرها در کشورهای تولید کننده اروپایی نیست! زیرا همین کشورها در تولید و واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی ممنوعیت‌هایی را ایجاد کرده‌اند. جالبتر اینکه کشورهای اروپایی مذکور بزرگترین وارد کنندگان محصولات ارگانیک هستند. عملکرد دولت ما در الگوبرداری از مدل آمریکایی در مقوله محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) ــ یعنی اول بکاریم و بعد ببینیم چه می‌شود ــ صد در صد تجارت‌محور و خلاف منافع ملی، سلامت شهروندان و محیط زیست است. امید است ابتدا یک تحقیق و تفحص در مورد دو دهه سرمایه گذاری دولتی در طرحهای مهندسی ژنتیک صورت پذیرد و ضمن پایش جایگاه کنونی محصولات دستکاری شده ژنتیک، قوانین و آیین‌نامه‌های ایمنی زیستی مورد بازبینی قرار گیرد و ذی‌نفعان واقعی این محصولات مورد شناسایی قرار گیرند.

 

 

تولید «محصولات تراریخته» در قبضه مافیای سازندگان سلاح‌های کشتار جمعی جهان

 

** استفاده از محصولات تراریخته در سطح تجاری، عوارض خواهد داشت


تسنیم: آیا ممکن نیست استفاده از این روش، با رعایت الزامات و شرایطی منجر به شرایط بهینه و سهولت در زندگی بشر شود؟ 


بی تردید بذرهای دستکاری شده ژنتیکی، جای عملیات کشاورزی -که ریشه در تاریخ بشر دارد- را نخواهد گرفت. اجرای صحیح عملیات کشاورزی بهترین راه برای کنترل افزایش بهره وری و از بین بردن آفات و علفهای هرز می باشد. بذرها در گستره تاریخ با اقلیمهای مختلف سازگار شده، و توسط بشر گزینش شده اند. نمی توان برای تاریخ، فرهنگ و علم کشاورزی در اقلیمها و شرایط مختلف، نسخه استاندارد و واحدی تجویز کرد. متأسفانه مهندسین ژنتیک، اکوسیستم و کنشهای متقابل موجودات را نمی توانند در درون لوله آزمایش ببینند!


بشر امروزی به دنبال کسب سهولت، روشهای نادرست را پی گرفته است؛ و می‌خواهد با صرف کمترین هزینه و حداقل انرژی به نتیجه مطلوبش برسد. اما استفاده از این روشها تبعاتی به همراه دارد؛ به عنوان مثال همه ما با استفاده از نرم افزارهایی مثل اسکایپ و تلگرام هم می‌توانیم از احوال پدر و مادر خود باخبر شویم؛ اما این روش ارتباط مجازی گرچه کارکردهای مثبت زیادی هم می تواند داشته باشد، اما استفاده زیاده از حد و نابجا از آن جای ملاقات حضوری را نخواهد گرفت، از طرفی دیگر با فناوری ارتباطات هم نمی توان قهر کرد؛ درباره کشاورزی هم همینطور است.


در استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک هم ابتدا اینگونه به نظر می رسد، که کشاورز یک بذر تراریخته می کارد، و از عملیات پر زحمت و طاقت فرسای کشاورزی خلاص شود! بذر دستکاری شده ژنتیکی کشاورزان را از زحمت و تلاش خلاص نمی‌کند؛ بلکه عملاً آنان را به کمپانی‌های تولید بذر وابسته می‌کند. انحصاری شدن این تجارت و ایجاد وابستگی یکطرفه، کشاورزان را به ورشکستگی خواهد کشاند. آیا می توان با تکنولوژی کاری کرد که جنین انسان به جای طی 9 ماه مراحل تکوین، 2 ماهه بالغ شده و به دنیا بیاید؟ بذرهای تراریخته هم همینطورند؛ هیچگاه جایگزین عملیات کشاورزی نخواهند شد، و تجربه 20 ساله کشت وسیع این محصولات گواهی بر این مدعاست. ایجاد فرهنگ کشاورزی تک کشتی (Mono-Culture) شکست خورده است.


تسنیم: درصورت استفاده گسترده از این بذرها در کشاورزی بومی، برای کشاورزی داخلی مشکلی ایجاد می‌شود؟


قطعاً در درازمدت، کشاورزان، و زنجیره تأمین غذا بازنده های اصلی خواهند بود. ما در این فرآیند، گنجینه های ژنتیکی مان، یعنی بذرهای بومی، را از دست خواهیم داد. اگر به خطرات این جایگزینی توجه نکنیم، کشاورزان طبیعتاً سود مقطعی و تولید کم زحمت را در اولویت کاری خویش قرار خواهند داد. طبیعی است که آنها، مخاطرات زیست محیطی آینده را در نظر نگیرند. متأسفانه برخی از افراد مخاطرات رهاسازی محصولات دستکاری شده ژنتیکی را با مخاطرات پرواز یک هواپیما مقایسه می کنند. این قیاس بسیار سطحی به نظر می رسد. زیرا فناوری پرواز برای به حداقل رسانیدن مخاطرات پرواز ، صدها سنسور و اهرم را در کابین خلبان گنجانده است و یک مجموعه فناوریها در فرودگاه مبداء و مقصد امنیت پرواز را رصد می کنند. با این حال در صورت سقوط هواپیما، فقط مسافرین کشته خواهند شد. اما در محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) هیچکدام از این ارزیابیها را جهت کاهش مخاطرات نمی بینیم و در صورت بروز خطا یک نسل مورد تهدید واقع می شوند. اینگونه مثالها جهت عوامفریبی و انحراف اذهان عمومی به فناوری هراسی و واپس گرایی مطرح می شود.


** انواع محصولات تراریخته


تسنیم: کمپانیهای تولیدکننده در تبلیغاتشان اعلام می‌کنند، که در مصرف این بذرها نیاز به کود و سم کمتر می‌شود. آیا این موضوع حقیقت دارد؟


به هیچ وجه؛ اینها در مقام حرف است؛ و به هیچ وجه صحیح نیست. محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) به سه دسته تقسیم می‌شوند.


اول محصولاتی که به علف کشها مقاومند. یعنی بذر می‌کارید، و با علف کشها، علفهای هرز اطرافش را از بین می‌برید؛ اما این علف کش روی گیاه تأثیری ندارد؛ چون ژن گیاه تراریخته نسبت به علف کش مقاوم شده است. بیش از 80 درصد از محصولات تراریخته به همین ترتیب دارای ژن مقاومت به علف کشها هستند. خوب، این روش چه اشکالی دارد؟ این شیوه سبب بروز یک فاجعه شده، که ایجاد علفهای هرز مقاوم به علف کش هاست! برخی از بیوتکنولوژیست ها ایجاد این علفهای هرز را پدیده ای عادی می دانند. اما از این نکته غافلند که در مزارع معمولی با مشاهده علفهای هرز مقاوم به علف کش، با تغییر علف کش می توان علفهای مقاوم را نابود کرد. اما علفهای هرز ایجاد شده در مجاورت گیاهان دستکاری شده ژنتیکی به دلیل عدم امکان تعویض علف کش نوعی مقاومت شدید غیر قابل کنترل را به همراه دارند.


دسته دوم دسته ای از گیاهان تراریخته هستند، که ژن مقاومت به آفات (نظیر سم Bt) به آنها منتقل شده است. آفات مقاوم هم هدیه دیگر مونسانتو به کشاورزان است! زیرا در طول 3 الی 4 سال کِرمها و آفات در برابر سم Bt مقاوم شده اند. به دلیل افزایش نسخه های ژن تولید کننده سم Bt، میزان تولید این سم توسط پنبه ها به 8 لیتر در هکتار رسیده است تا بتواند آفات را کنترل کند! درصورتیکه تحقیقی در ایالت آیداهو امریکا نشان داده است که مصرف 300 گرم در هکتار آفت کش هم قادر خواهد بود آفات را به خوبی کنترل کند و هم به لحاظ سلامت محصول و تخریب زیست محیطی کم خطرتر است. 


دسته سوم گیاهان تراریخته مقاوم به شوری هستند؛ که هنوز تجاری نشده است. پس تا اینجا خروجی ماجراجویی مونسانتو مصرف علف کش و آفت کش بیشتر بوده است!


** سازنده های سلاحهای کشتار جمعی، به بزرگترین تولیدکنندگان محصولات تراریخته بدل شده اند


تسنیم: با این همه مشکلات چرا دولتها به تجارت یا تولید این محصولات رغبت نشان می دهند؟


مدافعان تجارت محصولات تراریخته، برای اینکه مسئولان دولتها را به استفاده از این محصولات ترغیب کنند، آمارهای بالای کشت محصولات تراریخته در دنیا، و خصوصاً قاره امریکا، را مطرح می کنند؛ و از ریسک خطرات بالای این محصولات چیزی نمی گویند. کافی است این را در نظر بگیریم که کمپانیهای بزرگ تولیدکننده بذرهای تراریخته، بزرگ‌ترین تولید کننده های مواد شیمیایی و جنگ افزارهای شیمیایی هستند. قبلاً به سیاست تجارت محور «اول بکاریم، بعد ببینیم چه می شود!» اشاره کرده بودم. در اصطلاح امریکا به این کار بازمهندسی (Re-Engineering) می گویند. اگر چه در تجارت در خیلی اوقات این روش جواب داده است؛ ولی در کاشت و تولید انبوه و تجاری محصولات تراریخته نتیجه معکوس داده است.


تسنیم: دلیل اینکه بزرگترین سازنده های جنگ افزارهای کشتار جمعی به تولید محصولات کشاورزی روی آورده اند چیست؟


به دلیل سودآوری نجومی این صنعت. این مافیا همواره به دنبال دستیابی به بالاترین فناوریها در تسلیحات شیمیایی هستند؛ و با دستیابی به فناوریهای جدید، انبارهای قدیم خود را با تبدیل آنها به سموم شیمیایی خالی می کنند. بعد از جنگ جهانی دوم ته مانده های انبار این کمپانی ها به نام «انقلاب سبز» و در غالب کودها و سموم شیمیایی وارد عرصه کشاورزی بشر شد. تا قبل از جنگ جهانی دوم کشاورزی بشر کاملا ارگانیک بوده است! 


کمپانی های عرضه کننده بذرهای تراریخته هرگز مایل نیستند این سودهای کلان را از دست بدهند. آنها می خواهند بدینوسیله ملت ها را تحت سیطره خود در آورند. البته گرچه اینها روشهای مؤثری برای تأثیرگذاری بر اذهان دارند؛ اما بعید است که موفقیتی حاصل کنند؛ چرا که موج مخالفت جهانی گسترش یافته و فراگیر شده است.


** روشهای سوداگران تراریختگی برای تأثیرگذاری بر اذهان


تسنیم: روشهای آنها برای تأثیرگذاری بر اذهان چیست؟


یکی اینکه مخالفان را به عقب ماندگی و دانش ستیزی معرفی می کنند؛ این یکی از روشهای معمول است. آنها می‌خواهند با طرح چنین اتهاماتی اذهان عمومی را منحرف کنند و بگویند به حرفهای این گروه عقب مانده زیست محیطی گوش ندهید!


در جواب باید گفت که چرا ما با نانوتکنولوژی، انرژی هسته ای و سلولهای بنیادین، یا کاربردهای دیگر بیوتکنولوژی مخالف نیستیم؟ اتفاقاً حقیقت اینجاست که مخالفان چون دانش و بینش عمیقتری دارند، به توسعه و استفاده عمومی از محصولات دستکاری شده ژنتیکی اعتراض می‌کنند. چرا باید از گیاهان تراریخته ای که اثرات آنها مشخص نشده است برای تأمین غذای میلیاردها انسان استفاده شود؟


وقتی شما حتی یک ژن از میان حدود سی هزار ژن یک گیاه را تغییر می دهید، نمی‌توانید بگویید که فقط یک ژن را تغییر داده اید! شما مکانیزم زیستی را دچار تغییر و اخلال می کنید؛ زیرا با تغییر ساختار ژنوم، عملکرد کل ژنوم دستخوش تغییر می شود.


تسنیم: آیا گزارشی از تبعات کشت یا مصرف این محصولات در سطح وسیع وجود دارد؟


بله؛ برای مثال در همین دو سال گذشته، یعنی در سال 2013 در یکی از مناطق کشت پنبه تراریخته در هندوستان (که عموماً دارای ژن تولید  سم Bt می باشد)، گزارشی توسط دولت مذکور منتشر شد، که نشان می داد 1800 گونه جانوری مختلف در این منطقه بطور غیرعادی از بین رفته است. پس از کالبد ‌شکافی از این حیوانات مشاهده شده بود که دستگاه گوارش و معده این جانوران بطور کامل تخریب شده است. و نهایتاً محققان، دلیل این مرگ و میر را تغذیه حیوانات از محصولات تراریخته عنوان کردند. در لایحه ای که در همان سال به دادگاه عالی هند ارائه شد، از این رخداد با عنوان «فاجعه قتل عام عمومی» یاد شده‌ است.


تسنیم: کشت یا واردات این محصولات چه دردی از ما دوا خواهد کرد؟


نباید عده ای فقط بگویند تراریخته یک ضرورت است؛ نباید بدون ملاحظه بگویند که ما در خطر گرسنگی یا در معرض تهدید امنیت غذایی هستیم. اگر ما واقعاً خواستار اصلاح و توسعه کشاورزی کشورمان هستیم، باید در وهله اول، مسائل بنیادین کشاورزی را ساماندهی کنیم، و راه حل مناسبی برای آن ها بیابیم. وقتی که مسائل بنیادی و اساسی کشاورزیمان، مانند مدیریت منابع آب و خاک، الگوی کشت، کاهش ضایعات کشاورزی و مواردی از این قبیل را حل نکرده ایم، چرا باید به سمت روشهای نوظهوری برویم که امتحانش را در جهان پس داده و ممکن است اثرات زیان باری داشته باشند؟ قبول کردن رهاسازی این محصولات، ریسک بسیار بزرگی را به همراه دارد. به این موضوع باید از ابعاد زیست محیطی، سلامتی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی نگریسته شود. جالب است بدانید تاکنون پایان نامه ها و طرح های تحقیقاتی برای پروژه های انتقال ژن در گیاهان مختلف اعتبار گرفته اند و دانشجویان زیادی رساله های فوق لیسانس یا دکترای خود را در این موضوع به اتمام رسانده اند. ولی دریغ از پایان نامه هایی که به بررسی مخاطرات این محصولات پرداخته باشند! شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. دولت بر پایه کدام ارزیابی مخاطرات مستند تولید تجاری این محصولات را در برنامه ششم توسعه کشور گنجانده است؟!


حتی در اجلاس ایمنی زیستی کارتاهنا در سال 2014 راهنمای ردیابی و بررسی مخاطرات سلامتی وزیست محیطی  محصولات دستکاری شده ژنتیکی پیشنهاد شد که متأسفانه توسط بعضی از کشورها از جمله ایران مورد مخالفت قرار گرفت. البته به احتمال بسیار زیاد در اجلاس آتی در سال 2016 این موضوع تصویب خواهد شد. از طرفی دیگر در عرصه داخلی نیز مسئولان و سیاستگذاران باید تحت تأثیر جوسازی رسانه‌ ها قرار نگیرند، برای مصرف‌کننده ارزش قائل شوند و برچسب گذاری اجباری محصولات تراریخته را اجرا کنند.


تسنیم: شنیده می‌شود که موافقان تراریختگی به شما و مخالفان این امر لقب «فناوری هراس» داده اند. شما با بخشهای تحقیقاتی و تکنولوژیک یا با علم بیوتکنولوژی هم مشکلی دارید؟


من به صراحت و به روشنی عرض می کنم؛ من نه تنها با علم بیوتکنولوژی مشکلی ندارم، بلکه تولید این‌ محصولات توسط دانشمندان ایرانی را مایه مباهات و افتخار می دانم. به عقیده بنده تحقیق و توسعه مهندسی ژنتیک در مراکز تحقیقاتی، باید با قدرت ادامه یابد. مسأله ای که من با آن مخالفم، مسأله تجاری سازی گسترده این محصولات، و بر هم زدن چرخه زیستی و طبیعی است. زیرا اصرار بر تجاری سازی و تولید انبوه این محصولات را از سر دلسوزی برای کشاورزی مملکت نمی بینم، بلکه عجله در رهاسازی و تولید این محصولات را فقط در جهت منافع شرکتهایی می دانم که به اصطلاح خود را دانش بنیان می نامند. البته با تولید و صادرات این محصولات مخالف نیستم، مشروط به انجام آزمایشات میدانی در کشورهای هدف.


** خطرات حقوقی و اقتصادی  استفاده از این محصولات


تسنیم: آیا استفاده از این محصولات، جز مشکلات زیستی و سلامتی، ریسک خطر دیگری را نیز در پی خواهد داشت؟


بله؛ مثلاً ژنهایی که به محصولات تراریخته ایرانی منتقل شده اند، ثبت شده و تحت مالکیت شرکتهای سوئیسی سینجنتا قرار دارد. این ژنها توسط دانشمندان ایرانی جداسازی و ثبت نشده است؛ پس عملاً ما مالک آنها به شمار نمی رویم؛ و هنگامی که عضو تجارت جهانی شدیم، قطعاً مورد پیگرد قانونی این مجموعه ها قرار خواهیم گرفت؛ و بی تردید در نهایت متحمل پرداخت هزینه های سنگین خواهیم شد. از طرفی دیگر تکنولوژی انتقال ژن هم توسط تفنگ ژنی صورت گرفته است که با سرمایه کمپانی امریکایی مونسانتو ساخته شده است. با توجه به نوع ثبت مالکیت فکری فناوریهای فوق، استفاده تجاری از این فناوریها مستوجب پرداختهایی خواهد بود. پس باید احتیاط نمود تا دردسر جدیدی ایجاد نشود. اول باید مقررات بین المللی را مطالعه کنیم و بعد تبلیغات به راه بیندازیم. تبلیغات ایجاد شده مستقیماً در جهت منافع کمپانی های اروپایی و امریکایی است.


تحقیق و توسعه و تولید محصولات تراریخته در آزمایشگاه و گلخانه های ترانسژنیک، و نهایتاً تحویل بذرها به بانک ژن خیلی هم خوب است. اما برای تجاری‌سازی شدن، هزینه زیادی هم به جامعه تحمیل می کند. بخشی از این هزینه‌ها جرائمی است که دولت ایران یا شرکتهای پخش‌کننده بذرها باید بابت حق مالکیت معنوی بپردازند. آنها هم فشار مالی وارده را بر کشاورزان تحمیل خواهند کرد.


تسنیم: موردی سراغ دارید که کسی محکوم شده و این غرامتها پرداخت شده باشد؟


بله؛ مثلاً ما در انرژی هسته‌ای هم دستاوردهای دانشمندان ایرانی را بومی کردیم؛ ولی ابرقدرتها ما را به پنهان‌کاری متهم ‌کردند. فارغ از صحت و سقم ادعاهای طرح شده، آنها خیلی از موارد را از ابتدا می دانستند؛ اما صبر کردند و موقعی طرح موضوع کردند که حداکثر امتیاز را بگیرند؛ از این بابت هزینه‌هایی به کشور وارد شد. اگر ذکاوت و هوشمندی نظام و دولت نبود شاید شرایط دیگری رقم می خورد. اما در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) هم رجوع بفرمایید به دعوای میان امریکا و چین که داستان جالبی دارد و نهایتاً به پرداخت غرامت از سوی چین به امریکا بطور غیرمستقیم منجر شد.


این تجربیات باید مورد آسیب‌شناسی دقیق قرار بگیرد تا تکرار نشود و بعدها درگیر مذاکرات فرسایشی مشابه نشویم. خوب است آقای دکتر عراقچی، و تیم مذاکره کننده هسته ای، مباحث حقوق بین‌الملل و پیامدهای نقض این قوانین را در مؤسسات تحقیقاتی مربوط به علوم پیشرفته آموزش دهند. زیرا غربیها قوانین و معاهدات بین المللی را خودشان نوشته اند؛ و می دانند چگونه ملتها و دولتها را محدود کنند. در حالی که خودشان بزرگترین ناقض قوانین و ضایع کنندگان حقوق ملتها هستند. تحقیقات در موضوع تراریخته هم باید تحت مدیریت صحیح قرار گیرد، تا هزینه ای به کشور و ملت تحمیل نشود. اگر الآن آنها شکایتی کنند، چیزی گیرشان نمی‌آید. آنها صبر می‌کنند تا محصولات تراریخته در کشور پخش شود؛ آن وقت است که می‌آیند و حق امتیاز مالکیت معنویشان را می‌گیرند!


تسنیم: آقای دکتر! با وجود منع قانونی چرا دولت این کار را به‌عهده گرفته است؟


سؤال خوبی است؛ طبق قانون ایمنی زیستی ایران، همه امور مرتبط با واردات، تولید و رهاسازی محصولات تراریخته، باید توسط بخش «غیردولتی» انجام شود؛ نه وزارت جهاد کشاورزی، یا وزارت بهداشت. اینکه مسئولی بگوید ما محصول تراریخته داریم با قانون ایمنی زیستی مغایرات دارد. به لحاظ قانونی ابتدا باید شرکتهای غیردولتی روی این پروژه‌ها سرمایه‌گذاری کنند؛ و پس از دستیابی به دانش فنی، به عنوان متقاضی تولید محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) به مراجع دولتی مراجعه نموده، و تمام مراحل قانونی را یک به ‌یک طی کنند. 
بنابراین رهاسازی یک محصول تراریخته، توسط بخش دولتی به لحاظ قانونی ممنوع است و به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. اینکه بخش دولتی رأساً محصول تراریخته تولید کند، مثل این است که در مسابقه دو تیم، داور عضو رسمی یکی از تیمها باشد. وزارت جهاد کشاورزی ، وزارت بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست همگی ارگانهای دولتی هستند. بطور مسلم با این رویکرد، به دلیل ارتباطات و کنشهای مابین سازمانهای دولتی، شرایط بی‌طرفی در اعمال ارزیابیها رعایت نخواهد شد.


بیوتکنولوژی با تراریختگی مرادف نیست

 اخیراً خبری منتشر شد مبنی بر تولید میگوی عاری از بیماری. آیا این هم در رده دستکاری ژنتیکی قرار می گیرد؟

 

خیر؛ بیوتکنولوژی تاکنون خدمات شایانی به جامعه ارائه کرده است. نباید هر طرح بیوتکنولوژی را با طرحهای دستکاری ژنتیکی اشتباه کنیم. تولید گیاهان عاری از ویروس، و همچنین آبزیان عاری از بیماری، طی فرایند کشت و گزینش انجام می‌شود. با استفاده از بیوتکنولوژی، بسیاری از فرایندهای زیستی در مقایسه با آنچه که در طبیعت اتفاق می افتد تسهیل و تسریع می‌‌شود. متأسفانه جریانی در کشور ایجاد شده که در صدد است تعریف جدیدی از بیوتکنولوژی به جامعه تلقین کند؛ اینها می خواهند بگویند دستکاری ژنتیکی مساوی است با بیوتکنولوژی! اینها مخالفان محصولات تراریخته را به مخالفت با بیوتکنولوژی متهم می کند! رواج چنین تفسیری دولت و ملت را گمراه خواهد کرد.

 لطفا در این زمینه بیشتر توضیح بفرمایید. چه اشکالی دارد؟ مگر مهندسی ژنتیک بخشی از بیوتکنولوژی نیست؟

 

بیوتکنولوژی یکی از وسیعترین و اصیل ترین دستاوردهای بشری است. از زمانی که بشر توانست پنیر تولید کند، بیوتکنولوژی وارد زندگی بشر شد. کاربردهای آن در صنایع غذایی، دارویی، پزشکی، کشاورزی و حتی انرژی های نو قلمرو بیوتکنولوژی را گسترش داده است. مهندسی ژنتیک یکی از شاخه های بیوتکنولوژی مدرن است که با توسعه علم بیولوژی مولکولی کاربردی شده است. بخشی از مهندسی ژنتیک مربوط به تولید موجودات دستکاری شده ژنتیکی (GMO) است. پس محصولات تراریخته زراعی شاخه کوچکی از بیوتکنولوژی است و هم ارز کردن آنها با یکدیگر «تحریف آشکار علم» است. در شگفتم که چگونه عده ای چنین جسارتی به خرج می دهند، و به شعور دانشمندان کشور توهین می کنند. آنها فکر می کند مملکت بیوتکنولوژیست و یا مولکولار بیولوژیست ندارد! اینکه بسیاری از اساتید بیوتکنولوژی کشور در دانشگاه های علوم پایه، پزشکی و داروسازی ترجیح می دهند وارد بازی این جماعت اندک نشوند، دلیل بر تأیید گفتار و کردار غلط و غیرعلمی آنها نیست.

 

** دستاویز قرار دادن و تحریف فرمایشات رهبری، انحراف بزرگ و ظلم به ایشان است


 موافقان تراریخته هم به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر «توسعه بیوتکنولوژی» و «تأکید بر سند نقشه جامع علمی کشور بر سهم 3 درصدی بازار زیست فناوری جهان» و «سند ملی زیست فناوری کشور مبنی بر تجاری سازی محصولات بیوتکنولوژی» استناد می کنند! چه پاسخی برای این موضوع دارید؟

 

ما هم موارد فوق را قبول داریم، ولی لطفا بفرمایید در کجای دنیا زیست فناوری مساوی با محصولات تراریخته معرفی می شود؟ آنها با استناد به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد زیست فناوری، گفتار ایشان را به محصولات تراریخته ارتباط می دهند، و به اصطلاح تفسیر به رأی می کنند. این انحراف بزرگی است. آیا در فرمایشات ایشان می توانند اسمی از محصولات تراریخته بیابند؟ اگر این آقایان واقعا مطیع اوامر رهبری هستند چرا به بند 8 سیاستهای محیط زیست، ابلاغی مقام معظم رهبری بی توجهند؟ چرا در برنامه ششم توسعه کشور «توسعه اقتصاد سبز با تأکید بر انرژیهای پاک و تولید محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک» مغفول مانده است؟ شگفتا که در تضاد با این سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری «تولید انبوه و تجاری سازی محصولات تراریخته با اولویت تولید برنج و پنبه تراریخته» در برنامه ششم توسعه کشور گنجانده شده است! گفتار و کردار این جمع متناقض است! به نظر من اگر این آقایان یکبار سیاست های کلی محیط زیست ابلاغی مقام معظم رهبری را مطالعه کنند (خصوصا بند 8) پاسخشان را برای همیشه خواهند گرفت. مقام معظم رهبری بر توسعه زیست فناوری تأکید می فرمایند، از طرفی دیگر قیدشان بر موضوع محصولات کشاورزی «تولید محصولات سالم و ارگانیک» است. من فکر می کنم همه چیز روشن است! حد و مرزها مشخص شده است. این تفاسیر نادرست، ظلم به ایشان است. بایدها و نبایدها توسط خود ایشان، آشکار و صریح بیان شده و نیاز به تفسیر نیست.

 

** ما با اجرای روشهای پرخطر، دو نسل از علم ژنتیک کاربردی دنیا عقب هستیم

 

شرایط این علم در ایران نسبت به دنیا چگونه است؟ یعنی ما در دنیا چه جایگاهی داریم؟

 

در کشور ما مهندسی ژنتیک کاربردی نسبت به جایگاه کنونی این فناوری در جهان دو نسل علمی فاصله دارد. در نسل اول مهندسی ژنتیک، ژنها بین گونه‌های مختلف انتقال داده شده اند (ترانسژنیک)؛ مثل انتقال سم Bt از باکتری «باسیلوس تورنجنسیس» به ذرت و پنبه. در نسل دوم ژنها در درون گونه ها جداسازی و منتقل شدند (سیس ژنیک).

 

اما در نسل سوم مهندسی ژنتیک، به دلیل کشف عوارض فعالیتهای قبلی، هرگونه دستکاری ژنتیکی بسیار محافظه‌کارانه‌تر و محتاطانه تر از قبل پیش می‌رود. در تحقیقات فعلی، مهندسین ژنتیک فقط ژن‌های معیوب را شناسایی و جهشهای نامطلوب را ویرایش می کنند. روش CRISPR Cas9 که برمبنای ویراستاری ژنی استوار است توانسته است دغدغه های بسیاری از دانشمندان را مرتفع نماید.

 

متأسفانه در ایران شاهد هستیم فناوری مهندسی ژنتیکی تبلیغ می شود که در در دهه 90 میلادی مرسوم بوده، و به عنوان روشی پرمخاطره و ماجراجویانه شناخته می شود. این رویکرد مثل این است که در سال 1394 شمسی تولیدکنندگان خودرو خط تولید پیکان را راه بیندازند. متأسفانه در این عرصه خلأ فناوری داریم؛ و از ظرفیتهای علمی روز دنیا عقب هستیم. همچنین از دانشمندان جوان در این عرصه کمتر استفاده می شود.

 

 با این شرایط، هزینه های معتنابه تحقیقاتی در این عرصه هدر رفته و بی نتیجه بوده است؟

 

به نظر من با روشن شدن ابعاد و مخاطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی، نباید این طور فکر کنیم که از عدم کشت بذرهای تراریخته ضرر کردیم؛ بلکه در مقابل از مخاطرات آنها در امان مانده ایم. نتیجه همه طرحهای تحقیقاتی نباید لزوماً به تجاری شدن بینجامد و در طبیعت رها شود. ضمن اینکه تفسیر قانون ایمنی زیستی اینگونه است: اگر طرحی توجیه اقتصادی داشته باشد، بخش غیردولتی به عنوان متقاضی بر روی این فناوری سرمایه گذاری خواهد کرد؛ و آنگاه پس از طی کلیه آزمایشات و ارزیابیهای لازم و طی مسیرهای قانونی، تجاری خواهد شد. اگر می خواهیم بیوتکنولوژی در کشور کاربردی شود، بخش خصوصی باید به مؤسسات تحقیقاتی سفارش بدهد. زیرا آنها هزینه و فایده یک سرمایه گذاری و محصول جدید را بهتر از بخش دولتی می شناسند. پس ابتدا باید دستاوردهای مهندسی ژنتیک  فعلی کشور را ارزشگذاری و سپس به مزایده بگذاریم. این ارزشگذاری شامل کل هزینه های انجام شده است، که باید توسط متقاضی غیر دولتی خریداری شود. اینکه ما با هزینه دولتی، گیاه تراریخته ای تولید کنیم و بعد با استفاده از نقاط کور قانون، تجاری سازی کنیم کاملاً غیرقانونی است.

 

** ورود دولت در تجاری سازی تراریخته ها، غیرقانونی است


 

به نکته جالبی اشاره فرمودید. یعنی دولت قانوناً نمی تواند برنج و پنبه تراریخته را تولید انبوه و تجاری سازی کند؟

 

دقیقاً، مطابق بند 2 قانون ایمنی زیستی نمی تواند. ولی می تواند به عنوان مالک فناوری، منفعت تجاری و حق امتیاز این دستاورد را به بخش غیردولتی واگذار کند. یعنی یک هیأت کارشناسی از سازمان خصوصی سازی بیایند و روی این دستاوردها ارزش گذاری کنند، و مزایده برگزار نمایند. در صورت عدم وجود خریدار باید بذرهای تراریخته جزو اموال دولت باقی بماند.

 

فکر می کنید پنبه و برنج تراریخته چقدر قیمت گذاری شود؟

 

در مورد ارزش فعلی و واقعی آنها نظری ندارم، ولی بهای تمام شده این دستاوردها به نظر من کمتر از 50 میلیارد تومان نخواهد بود. زیرا هزینه بورسیه های دانشجویی، حقوق پرسنل، هزینه های آزمایشگاهی، مواد مصرفی، ارزش ژرم پلاسم مادری و بالاسری دولت باید لحاظ شود. بهای تمام شده فقط به مدیریت هزینه برمی گردد و ارتباطی با کیفیت ادراک شده محصول ندارد. بخش غیردولتی باید به عنوان متقاضی ملاحظات اقتصادی را لحاظ کند، و اگر برایش توجیه اقتصادی داشته باشد خریداری نماید. ممکن است بخش دولتی بیش از مبلغ ارزشگذاری بپردازد، یا بالعکس حاضر نشود حتی 100 میلیون تومان هم بپردازد؛ که البته در این صورت واگذاری کأن لم یکن خواهد شد. این واگذاری تشریفاتی دارد و به هیچ وجه دولت نمی تواند دستاوردی را که از محل بودجه عمومی کشور و یا سایر منابع دولتی تأمین شده است، خارج از این تشریفات به غیر واگذار کند.

 

** اروپاییها، بعضاً حتی بر آب معدنی هم برچسب GMO Free زده اند / در اروپا حساسیتها بر تراریخته بسیار بالاست

موافقان تراریخته ادعا می کنند که بیش از 70 محصول تراریخته در اروپا ثبت شده اند؟

بله؛ صحیح است. اتحادیه اروپا تابع قوانین سازمان تجارت جهانی است و قانوناً نمی تواند منعی برای تجارت محصولات تراریخته ایجاد کند. ولی با این حال به کشورهای عضو اتحادیه اروپا این اختیار را داده است، که در محدوده جغرافیایی کشورشان، خودشان مستقلاً تصمیم بگیرند. در حال حاضر دولتهای اروپایی با اعمال محدودیت و ممنوعیت، نهضت پاکسازی اراضی کشاورزی از محصولات تراریخته را آغاز کرده اند (GMO Free Land). چنانچه بخشهای زیادی از اراضی فرانسه، آلمان، هلند، بلژیک، سوئد و نروژ عاری از کشت تراریخته شده اند. کشورهایی نظیر سوئیس، اتریش، آلمان، لیختن اشتاین و لوکزامبورگ با اعمال مهلت قانونی تولید و کشت تراریخته را معلق کرده اند. حتی در آلمان برای آب معدنی هم برچسب GMO Free زده اند! اروپاییها به طور متوسط روزانه 2.5 ساعت مطالعه می کنند. دافعه محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در این کشور منشاء اجتماعی-اقتصادی ندارد، و کاملاً علمی است.

بنابراین ثبت تعداد 70 محصول تراریخته، به هیچ عنوان دلیلی بر کثرت سطح زیر کشت نیست. چنان که در کشور پرتغال کمتر از 500 هکتار اراضی تراریخته وجود دارد؛ و 57 محصول نیز در این کشور ثبت شده است. ممکن است یک محصول ثبت شود، ولی مورد اقبال واقع نشود. برای مثال بیش از 100 رقم برنج ثبت شده داریم، ولی تنها کمتر از 10 تای آنها مورد مصرف قرار می گیرد. از طرفی دیگر اغلب محصولات تراریخته برای مصرف دام (Feed) می باشد و مستقیماً به مصرف انسان نمی رسد. پس تحلیل این آمارها مهم است.

** سیر تکامل مهندسی ژنتیک در سی سال گذشته

 برگردیم به بحث قبل؛ موضوع تحقیقات مهندسی ژنتیک تا کجا ادامه پیدا کرده است؟

وقتی روند تکامل دانش بشر را در زمینه بیولوژی مولکولی مرور می کنیم، و با نگاهی جدید به بیست یا سی سال قبل برمی گردیم و به اولین گیاههای دستکاری شده ژنتیکی می نگریم، اذعان خواهیم کرد که چقدر ساده‌انگارانه به موضوع دستکاری ژن ها می پرداختیم، و از کنار موارد پیچیده زیستی به سادگی و ناآگاهانه عبور می کردیم.

در دهه 80 و 90 میلادی تمرکز بر مباحث بنیادین ژنتیک مولکولی بود؛ مثلاً در سطح شناخت ژنوم و توالی‌های ژنتیکی که شاخه جدید «ژنومیکس» را در تحقیقات بیولوژی مولکولی به وجود آورد.

در اوایل دهه 2000، پروتئین‌ها، یا پروتئومیکسها، که ترجمه ژنوم است، در کانون توجه قرار گرفت. این روند تا کشف مکانیزم‌های تبدیل ژن به پروتئین بالغ، و بررسی کنشهای متقابل ژنها وپروتئینها پیش رفته است.

 

امروزه دانشمندان وارد عرصه بررسی متابولیتها و فرایندهای بیوشیمیایی سلولی شده اند؛ دانش وسیع «متابولومیکس» از این رشته منفک شده‌است.

 

** افزایش میزان مصرف سم در محصولات تراریخته اثبات شده است / دانشجویان و هیأت‌های علمی از مطالعه برای رسیدن به واقعیت دست نکشند

 

 اقلام کشاورزی پرخطر تراریخته موافقانی نیز دارد؛ حتی این موافقان، مدعی هستند سندی مبنی بر نیاز این محصولات به آفت‌کش وجود ندارد. نظر شما در این زمینه چیست؟

 

این حرفها مبنای علمی ندارد؛ و موضوع، منافع اقتصادی آقایان است؛ کتمان حقایق به خاطر منافع اقتصادی تأسف بار است؛ برای نمونه مقاله ای در سال 2012 منتشر شد که نشان می دهد مصرف سموم علف کش به میزان 183.000 تن زیاد شده؛ و به علت مقاوم شدن آفات به سم Bt، میزان آفت کشها هم افزایش چشمگیری پیدا کرده است.


بنابراین با پاک‌کردن صورت مسأله هیچ چیز درست نمی‌شود؛ بلکه باید مسأله را مدیریت کرد و به دنبال حقیقت بود. بعضی از دوستان عجولانه برخورد می کنند. خواهش من از دانشجویان و اعضاء محترم هیأت‌ علمی این است که عالمانه برخورد کنند، بیشتر تحقیق کنند و اسیر هجمه های تبلیغاتی و اطلاعات غیرموثق نشوند.

 

حتی در اثر تبلیغات گسترده کمپانیهای ذی نفع، و ایادی آنها در داخل کشور، مقامات علمی و دولتی نیز تا به حال فقط از فواید تراریخته ها شنیده، و آن را باور کرده اند. دانشجویان و هیأت‌های علمی از مطالعه برای رسیدن به واقعیت دست نکشند. بر خلاف آنچه که ادعا می شود پیشنهاد می‌کنم منابع معتبر علمی را از سال 2012 به بعد ارزیابی و بررسی کنند، تا واقعیت سازگاری حشرات و آفات مقاوم به Bt  و  مقاومت علفهای هرز به راندآپ را بدانند.

 

** ژن محصولات تراریخته غالب است و محصولات سالم را از بین می برد

 

 آقای دکتر؛ می دانیم که انتقال ژنها در حالت عادی در طبیعت ممکن نیست؛ این ژن‌ها با چه ترفندی وارد انواع دیگر سلول‌ها می‌شود، و آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

 

بله؛ درست است؛ در حالت عادی یک ژن را نمی‌توانیم وارد سلول کنیم. چون سلول، قابلیت خودتنظیمی دارد، و ژن خارجی را پَس می زند. برای ورود ژن به سلول نیاز به شاه‌کلیدی است که هر قفلی را باز می‌کند. این شاه کلید همان پروموتورهایی است که عموماً از ویروس‌های بدخیم جدا شده اند. اینها نیز در کنار آن ژن خاص وارد ژنوم می‌شود. و البته الگوی وراثتی این ژن ها نیز عموماً غالب است.

 

به بیان ساده این می شود که وقتی بذر کلاسیک را در مزرعه ای کشت می کنیم، و در مزرعه مجاور بذر دست‌کاری شده ژنتیکی (تراریخته) می کاریم، ژن کلاسیک در تقابل با ژن تراریخته تا 75 درصد مغلوب می شود؛ و ژن تراریخته با همان نسبت غالب خواهد بود.

 

 پس کشت آزاد این محصولات در کنار محصولات کلاسیک، سبب آلوده شدن و تراریخته شدن محصول کلاسیک خواهد شد. درست است؟

 

بله؛ این ژن تراریخته با گرده افشانی در طبیعت تکثیر می‌شود؛ یعنی مزارع اطراف خودش را هم تراریخته می‌کند؛ از این گذشته این ژنهای تراریخته، در آمریکا و قبل از انجام ارزیابیهای زیست محیطی و سلامتی، ثبت پتنت (ثبت تجاری) شده، و سپس در محیط زیست رها سازی شده است. یعنی مالکیت معنوی این بذرها هم در اختیار اینهاست؛ و ما اگر از اینها استفاده کنیم، پس از پیوستن به WTO باید به این شرکتها غرامت گسترده هم بپردازیم. این یکی از روشهای منفعت طلبانه معمول و مرسوم در اقتصاد سرمایه‌داری است. اینها منافع اقتصادیشان را بر مسئولیتهای انسانی و زیست محیطی، ترجیح می دهند.

 

به این ترتیب، کشاورز محصول تراریخته هم می تواند از همسایه اش که کشاورز محصول کلاسیک است، شکایت کند؟

 

جالب است که به لحاظ عقلانی کشاورز معمولی، باید از کشاورز اقلام پرخطر تراریخته شکایت کند، و خسارت بگیرد. زیرا مزرعه اش به ژنهای جدیدی آلوده شده است؛ ولی مطابق قوانین پتنت (مالکیت معنوی)، کمپانی فروشنده بذر تراریخت می تواند از کشاورز عادی، که محصولش آلوده شده، مطالبه وجه کند! چون این ژنها پتنت شده اند و جرم آن کشاورز شوربخت دزدی ژن است! مباحث حقوقی زیادی در این زمینه وجود دارد؛ بنا داریم در آینده ابعاد این قضیه را باز کنیم تا در نهایت مردم انتخاب آگاهانه ای انجام دهند.

 

** نظر رهبری درباره کشت اقلام پرخطر / کدام عاقلی راه آقایان را می رود؟

 

نظر مجموعه حاکمیت و دولت درباره تراریختگی، یا درمورد تولید غذای سالم چیست؟

 

در مورد شخص رهبر معظم انقلاب باید گفت که تأکیدات مکرر ایشان بر تولید غذای سالم، - که در بند 8 از سیاستهای ابلاغی محیط زیست نیز کاملاً و بوضوح به آن اشاره شده است – نشان می دهد که «تولید محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک» تا چه اندازه برای ایشان با اهمیت است.

 

دولت محترم نیز باید در مورد نفوذ صاحبان منافع این شرکتها، که یکی از مصادیق مهم نفوذ، و مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است، هوشیار باشد؛ و مخاطرات غیرقابل انکار در محصولات تراریخته و همچنین سلامت نسل‌های آینده را در نظر بگیرد.


 

برخی افراد در شیپور این موضوع می دمند که بدون رهاسازی تراریخته، گویا امنیت غذایی مردم در خطر قرار گرفته، و تأکیدات رهبر انقلاب بر امنیت غذایی، را دستاویز کشت یا واردات محصولات پرخطر تراریخته قرار می دهند. نظر شما در این رابطه چیست؟

 

من فقط یک پاسخ عرض می کنم. چرا ما امنیت غذایی نداریم؟ مثلاً می گویند منابع آبمان دچار مشکل شده و به همین خاطر راهبردهایی مثل «طرح نکاشت» یا «کشت فراسرزمینی» را می برند و مصوب می کنند. آخر وقتی وزیر نیرو رسماً اعلام می کند که ما از 30 درصد از منابع آبمان استفاده می کنیم (تازه اگر همین هم درست باشد) کدام عاقلی بین «بهبود شرایط مصرف آب» و مجموعه فاکتورهای «کشت اقلام پرخطر، وابستگی به واردات، و مشکلات سلامتی آیندگان» گزینه دوم را انتخاب می کند؟

 

این توجیه به لحاظ منطقی درست نیست؛ بنابراین به نظر می رسد، پای منافع افرادی خاص در میان است؛ که دارند فشار می آورند. اگر بذرهای بومی به ژن‌های بی ربط آلوده شوند، در آینده حتی بذر سالم هم نخواهیم داشت؛ و سلامت غذای جامعه ما به مخاطره خواهد افتاد.

 

** در دنیا کشت این محصولات، جز تحت فشار کمپانیهای خاص، یا در کشورهای ضعیف مجاز نیست

 

می گویند کشورهای پیشرفته از این محصولات استفاده می کنند؛ چرا ما باید از این محصولات استفاده نکنیم؟

 

استفاده از این محصولات، تنها در 26 کشور (عموماً جهان سومی) مجاز است. کشت این محصولات در امریکا و کانادا در اثر فشار سیاسی کمپانیها و جنایتکارانی مانند مونسانتو - که هم بزرگترین تولید کنندگان سلاحهای شیمیایی و هم تولیدکنندگان بذرهای تراریخته هستند – آزاد است؛ که البته از طرف مردم این کشورها به شدت مورد اعتراض است.

 

در اروپا تاکنون حداقل  17 کشور اروپانی تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی را بطور کلی منع کرده اند. واردات تراریخته ها از خارج اتحادیه  هم حداکثر با 1% تراریختگی، و با زدن برچسب آزاد است. مصرف این محصولات پرخطر در روسیه طی یک دهه اخیر از 12 درصد به تنها «2 صدم درصد» رسیده است.

 
حالا بفرمایید این صحبت شما موضوعیت دارد؟ در دنیا همه با این موضوع مخالفند؛ بجز سوداگران محصولات تراریخته.

 

** ما بارها احتمال سرطانزایی این محصولات را اثبات کرده ایم

 

آیا می توانید ثابت کنید که این محصولات سالم نیست؟

 

مگر می شود از زمین به آسمان باران ببارد؟! این سؤال درست نیست؛ مدافعان تراریختگی باید ثابت کنند سالم است؛ آنها باید ثابت کنند، با وجود این همه تحقیقات که ریسک بالای این محصولات را نشان داده، چرا بدون دلیل بر سالم بودن این محصولات اصرار دارند؟ آیا مدرکی بر سلامت ارائه می کنند؟ خیر. نه تنها در کشور ما، بلکه حتی در امریکا هیچ ممیزی برای احراز سلامت این محصولات وجود ندارد. چطور می شود ادعا کرد که این محصولات سالم است، و ریسک ندارد؟ حداقل در دراز مدت؟

 

دوستان به گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2010 استناد می کنند و می گویند هیچ خطری در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیکی تا این لحظه گزارش نشده است!

 

چرا نتایج نشست مشترک فائو و سازمان بهداشت جهانی در سال 2015 در  ژنو را منتشر نمی کنند؟ در این گزارش صراحتا به احتمال سرطانزایی ماده گلایفوسیت که همراه اغلب محصولات تراریخته وجود دارد اشاره شده است. ما بارها در مناظرات با مدافعان تراریخته مخاطرات این محصولات از جمله احتمال سرطانزایی این محصولات را اثبات کرده ایم. متأسفانه وقتی که دوستان کیش و مات می شوند بازی را به هم می زنند؛ و با فرافکنی و رفتار غیرعلمی ما را به دروغگویی متهم می کنند! اما مردم بهترین قاضی هستند. وقتی 88 درصد از جمعیت مردم آلمان محصولات تراریخته را رد می‌کنند؛ این مفهومی ندارد جز بیان این حقیقت که وقتی خطرها و ریسک‌های محصول نسبت به فواید آن بزرگ‌تر باشد آن محصول توسط مصرف کنندگان عاقل مردود می شود. این یک مسأله ملی و فراجناحی است. بحث بر سر سلامت جامعه و صیانت از محیط زیست در حال و آینده است. باید عالمانه برخورد کنیم؛ باید تصمیم‌های عاقلانه گرفته شود. واجبات را رها نکنیم و بچسبیم به مستحبات. مشکل آفات و بیماریها باید با روشهای کم هزینه تری مانند مدیریت تلفیقی آفات، کنترل بیولوژیک، استفاده از سموم زیستی و بیوتکنولوژی مرتفع شود.

 

ما مدافعان کشاورزی ارگانیک، کشاورزان را به مصرف کمتر سم و مواد شیمیایی ترغیب می‌کنیم. تلاش می کنیم سبک کشاورزی را تغییر داده و مبتنی بر دانش کشاورزی اکولوژیک پیش ببریم. کشاورز باید پایبند به عملیات صحیح کشاورزی در مزرعه اش باشد. این ضرورت باید در دولت مورد بررسی قرار گیرد و روی آن اجماع شود. حال و روز کشاورزی ما خوش نیست؛ باید دست به کار شویم. کشاورز باید بتواند در روستا بماند و زندگی ناب ایرانی که توام با آداب و رسوم و روشهای کشاورزی بکر و مولد است حفظ شود.

 

** روشهای وزارت کشاورزی اشتباه است

 

 آیا معتقدید عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه قابل دفاع است؟

 

من برای دوستان احترام قائلم؛ اما باید عرض کنم روشهای پرداختن به این مسأله در وزارت جهاد کشاورزی اشتباه است؛ متاسفانه در گذشته هم همین روند حاکم بوده است؛ مجموعه دولت جای بخش خصوصی عمل می‌کرد و خودش در ارزیابی‌ها به خود نمره قبولی می‌داد! برای نمونه به کرم ساقه‌خوار اشاره می‌کنم. تا قبل از دهه 50 کرم ساقه‌خوار در ایران اصلاً وجود نداشت. این آفت در سال 1350 درون کودهای فسفاته امریکایی وارد ایران شد و به جان شالیزارهای برنج افتاد! سپس مجبور شدیم سم دیازینون را بخریم و داستان تا به امروز ادامه دارد!

 

درباره محصولات دستکاری شده، ژنتیکی نیز دوستان وزارت کشاورزی نباید از سوداگران این تجارت و ذینفعان واقعی تراریخته ها غافل شوند. ما باید استراتژی و سیاست های نفوذ ذینفغان را بشناسیم و در مواجهه با آن‌ها بتوانیم اوضاع را مدیریت کنیم. آن‌ها قبلا آفت به ایران صادر کرده‌اند که بعد به ما سم بفروشند. فردا کلزا و ذرت تراریخته می‌دهند و بعد برایمان علف‌کش و آفت کش اختصاصی می فرستند. مدام باید از آنها سم بخریم. این یعنی خوردن مقادیر بیشتری سم توسط مردم! این وابستگی مخالف روشن آرمانهای اقتصاد مقاومتی است. چون سم یک محصول مصرفی است و بازار ما و قیمت سم در کنترل تولید کنندگان بذر های دستکاری شده ژنتیکی خواهد بود.

 

از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید خیلی ممنونم.

 

بنده هم از شما تشکر می کنم.

 

چرا محققان تولید برنج تراریخته طلایی در آمریکا محکوم شدند؟ 


تحقیقات، حاکی از بروز خطراتی در استفاده از نوعی برنج تراریخته، موسوم به «برنج طلایی» است؛ و دادگاهی در امریکا نیز حکم محکومیت محققین را در استفاده آزمایشگاهی صادر کرده است.


به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته نتیجه آخرین تحقیقات یک دانشگاه معتبر فرانسه، که اخیراً در پارلمان اروپا منتشر شده است، در خبرگزاری تسنیم منتشر شد.{اینجا} در خلال این تحقیق مشخص شد، حیواناتی که طی پنج سال از نوع خاصی ذرت تراریخته استفاده کرده بودند، دچار «مشکلات کلیوی» و «اختلال در غدد پستانی» شده اند. یک نمونه دیگر از تحقیقات صورت گرفته در مورد تبعات ناشی از استفاده محصول تراریخته «برنج طلایی» در انسان، اخیراً در مجله معتبر AJCN منتشر شد. 


برنج طلایی (Golden Rice) نوعی از برنج تراریخته است، که به جهت تولید مقادیر بالای بتاکارتن، بعنوان منبع غنی برای ویتامین A، مورد دستکاری ژنتیکی قرار گرفته است. در تحقیقی که در سپتامبر 2012 در مجله (American Journal of Clinical Nutrition (AJCN چاپ شد، ویتامین A موجود در بتاکاروتنِ برنج طلایی (Golden Rice) با بتاکاروتنِ موجود در روغن خالص اسفناج (به عنوان منبع غنی از ویتامین A) بر روی 68 کودک چینی در محدوده سنی 6 الی 8 سال مورد مقایسه قرار گرفت.


پژوهشگران ادعا کردند که مقادیر مؤثرتری ویتامین Aدر برنج طلایی تولید می شود، اما نتایج این تحقیق به دلایل علمی از نگاه تغذیه ای و همچنین به دلیل زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، و سوءاستفاده از کودکان و عدم کسب رضایت از والدین آنها برای انجام آزمایشات، در تاریخ ژوئیه 2015، توسط مجله معتبر AJCN، رد شد. همچنین در حکم دادگاه عالی ماساچوست امریکا، علاوه مجازات محققینی که از کودکان سوء استفاده نمودند، استفاده از روشهای غیراخلاقی جهت تجاری سازی برنج طلایی محکوم شد.


 

تاکنون فشار زیادی از سوی مؤسسه بین المللی تحقیقات برنج، و همچنین کمپانی مالک این برنج (سینجنتا) جهت تجاری سازی آن در سال 2016 وجود داشته است. علاوه بر فیلیپین، کشورهای اندونزی و بنگلادش نیز بدون در نظر گرفتن تبعات احتمالی این برنج تراریخته، به کشت آزمایشی برنج طلایی مبادرت کرده اند.


در این بین نکته قابل تأمل، همکاری برخی کارشناسان ایرانی موافق تجاری سازی این محصولات، با سازمانهای جهانی جهت بهره برداری هرچه سریعتر، و بدون حصول اطمینان از سلامت محصولات تراریخته است.


در همین راستا اسفند سال 92، خبر پروژه مشترک مابین پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی و مؤسسه بین المللی تحقیقات برنج (فیلیپین) جهت تولید برنج حاوی عنصر آهن و همچنین برنج حاوی ویتامین A اعلام شد.در پنجم بهمن 1394، مدیرعامل شرکت دانش بنیان «زیست فناوران پردیس» اعلام کرد در یک شرکت خصوصی اقدام به تولید برنج غنی شده از آهن نموده و به روش مهندسی ژنتیک برنجی تولید کرده است، که میزان عنصر آهن این برنج تراریخته 4.4 برابر نسبت به برنج عادی بیشتر بوده است. مدیرعامل این شرکت درباره روند پیشرفت این پروژه گفت: «طرح تولید برنج غنی از آهن به فاز آزمایشهای گلخانه‌ ای رسیده، که بعد از آن هم آزمایشهای مزرعه ا‌ی است؛ و در ادامه با حمایتهای دولت ان‌ شاء‌ الله وارد فاز تجاری سازی می‌شویم.»

 

به این ترتیب با توجه به نتایج به دست آمده درخصوص خطرات استفاده از برنج طلایی، و عدم واکنش مراجع نظارتی داخلی نسبت به این موضوع، به نظر می رسد که لازم است یک تغییر نگرش نسبت به ارزیابی دقیق طرحهای مهندسی ژنتیک صورت گیرد. درصورتی که حتی شاهدیم که تولید انبوه برنج دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در لایحه برنامه ششم توسعه کشور نیز گنجانده شده است.

منبع :

تسنیم